• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فتح (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: فتح (ابهام‌زدایی).


فَتْح (به فتح فاء و سکون تاء) از واژگان قرآن کریم به معنای گشودن و باز كردن است.
لفظ مفاتح بيشتر از سه بار در قرآن مجید نيامده است.
لفظ فتاح يک‌بار بيشتر در قرآن‌ مجيد نيامده است.
مشتقات فَتْح که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
فَتّاح (به فتح فاء و تشدید تاء) به معنای بسيار گشاينده، و آن از اسماء حسنی است،
مَفاتِحُ‌ (به فتح میم و کسر تاء) به معنای کلیدها و خزانه‌ها،
فَتَحُوا (به فتح فاء و تاء) به معنای گشودند،
فَافْتَحْ‌ (به سکون فاء و فتح تاء) به معنای جدايى بيفكن،
فَتَحْنا (به فتح فاء و تاء) به معنای پيروزى،
اسْتَفْتَحُوا (به سکون سین و فتح تاء) به معنای فتح و پيروزى،
الْفَتْحُ‌ (به فتح فاء و سکون تاء) به معنای پيروزى،
الْفَتَّاحُ‌ (به فتح فاء و تاء) به معنای داور،
مَفاتِحَهُ‌ (به فتح میم و کسر تاء) به معنای كليدهاى،
فَتْحاً (به فتح فاء و سکون تاء) به معنای فتح است.


فَتْح به معنای گشودن و باز كردن است.
فَتَّاح: بسيار گشاينده و آن از اسماء حسنی است. مراد از آن عموم است و از جمله فتح و فيصله ميان حق و ناحق می‌باشد.


به مواردی از فَتْح که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - فَتَحُوا (آیه ۶۵ سوره يوسف)

فَتْح، خواه محسوس باشد، مثل‌:
(وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتاعَهُمْ وَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ‌)
«چون متاع خويش گشودند ديدند سرمايه‌شان به خودشان برگردانده شده.»


۲.۲ - فَافْتَحْ‌ (آیه ۱۱۸ سوره شعراء)

خواه معنوى باشد، مثل‌:
(فَافْتَحْ‌ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ‌ فَتْحاً وَ نَجِّنِي وَ مَنْ مَعِيَ ...)
(اكنون ميان من و آن‌ها جدايى بيفكن و مرا و مؤمنانى را كه با من هستند رهايى بخش.)
مراد از فتح پیروزی و رهایى از ستمكاران است.


۲.۳ - فَتَحَ‌ (آیه ۷۶ سوره بقره)

(قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ‌ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ‌)
(كسانى كه کافر شدند، براى آنان يكسان است كه آنان را از عذاب الهی بيم دهى يا ندهى؛ ایمان نخواهند آورد.)
مراد از (بِما فَتَحَ اللَّهُ‌) بشارات رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) است در تورات كه گاهى بعضى از یهود آنها را به مؤمنين نقل می‌كردند، لذا بزرگانشان در خلوت آن‌ها را از اين كار نهى كرده و «می‌گفتند: آيا آنچه را كه خدا به شما فهمانده به آن‌ها حكايت می‌كنيد، تا پيش خدا به‌وسيله آن با شما محاجّه كنند؟.» گوئى يهود خيال می‌كردند اگر آن‌ها نگويند خدا نخواهد دان است لذا در آیه بعدى فرموده: «آيا نمی‌دانند كه خدا آنچه را پنهان يا آشكار می‌كنند، می‌داند.»


۲.۴ - فَتَحْنا (آیه ۱ سوره فتح)

(إِنَّا فَتَحْنا لَكَ‌ فَتْحاً مُبِيناً - لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ ...)
(ما براى تو پيروزى آشكارى (فتح مکه‌) را فراهم ساختيم، تا خداوند گناهان گذشته و آينده‌اى را كه به تو نسبت مى‌دادند ببخشد.)


۲.۵ - اسْتَفْتَحُوا (آیه ۱۵ سوره ابراهيم)

(وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ)
(و آن‌ها از خدا تقاضاى فتح و پيروزى بر كفّار كردند و سرانجام هر گردنكش حق ستيزى نوميد و نابود شد.)
فاعل‌ (اسْتَفْتَحُوا) ظاهرا «رسل» است در آيات قبل، يعنى: «پیامبران از خدا فتح و پيروزى خواستند، در نتيجه عذاب آمد و هر ستمگر لجوج از سعادت نوميد شد.»


۲.۶ - الْفَتْحُ‌ (آیه ۲۸ سوره سجده)

(مَتى‌ هذَا الْفَتْحُ‌ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‌)
(آنان مى‌گويند: «اگر راست مى‌گوييد، اين پيروزى شما كى خواهد بود؟!»)
ممكن است فاعل هم پيامبران باشند و هم کفّار كه آن‌ها نيز از روى مسخره و عناد يكسره شدن كار را می‌خواستند و می‌گفتند. در اين صورت مقصود آن است كه هر دو گروه فتح را خواستند ولى به نوميدى کفّار تمام شد.


۲.۷ - الْفَتَّاحُ‌ (آیه ۲۶ سوره سباء)

(وَ هُوَ الْفَتَّاحُ‌ الْعَلِيمُ‌)
(و اوست داور آگاه.)


۲.۸ - مَفاتِحُ‌ (آیه ۵۹ سوره انعام)

(وَ عِنْدَهُ‌ مَفاتِحُ‌ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ)
(كليدهاى غيب، تنها نزد اوست و جز او، كسى آن‌ها را نمى‌داند.)


۲.۹ - مَفاتِحَهُ‌ (آیه ۶۱ سوره نور)

(أَوْ بُيُوتِ خالاتِكُمْ أَوْ ما مَلَكْتُمْ‌ مَفاتِحَهُ‌ أَوْ صَدِيقِكُمْ‌)
(يا خانه‌هاى خاله‌هايتان، يا خانه‌هايى كه كليدهايش در اختيار شماست، يا خانه‌هاى دوستانتان.)


۲.۱۰ - مَفاتِحَهُ‌ (آیه ۷۶ سوره قصص)

(وَ آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَ‌ مَفاتِحَهُ‌ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ)
(ما آن قدر از گنج‌ها به او داده بوديم كه حمل كليدهاى آن براى گروهى نيرومند، دشوار بود!)
مِفْتَح‌ (به كسر ميم، سكون فاء و فتح تاء) و مِفْتاح به معنى كليد و مَفْتَح (بر وزن مَقْعَد) به معنى خزانه و انبار است. جمع اوّلى و دوّمى مَفاتِح و و مَفاتيح و جمع سوّمى فقط مَفاتِح آيد.
على هذا مَفاتِح در سه آيه گذشته احتمال دارد كه به معنى كليد و يا خزانه باشد، ولى در آيه اول به قرينه‌ (وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‌) و (وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ‌) بايد گفت، كه مراد خزائن است، يعنى: «خزائن و انبارهاى غیب نزد خدا است و جز او كسى به آن‌ها دانا نيست» و در آيه دوم اگر مراد كليدها باشد منظور آن است: «از جاهائی‌كه كليد آن‌ها دست شماست می‌توانيد بخوريد» و يا «از چيزى به خوردن مجازيد كه انبارهاى آن دست شماست»، و در آيه سوم قريب به علم است، كه مراد خزائن باشد يعنى: «به قارون از گنج‌ها آنقدر داديم كه حمل گنج‌هاى او بر گروه نيرومند ثقيل بود.»



لفظ مفاتح بيشتر از سه بار در قرآن مجید نيامده است.
فتاح يک‌بار بيشتر در قرآن‌ مجيد نيامده است.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۴۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۲۱.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۲، ص۳۹۶.    
۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۵.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۹۴.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۱۵.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۵۵.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۷۸.    
۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۱۸.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷۲.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۱۷.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۹۷.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۳۹.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۰۸.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۷۶.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۳۲۲.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۱۳.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ص۲۲۷.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۲۸۷.    
۲۱. فتح/سوره۴۸، آیه۱-۲.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۱.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۷۸.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۵۲.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۱۰۱.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۶۷.    
۲۷. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۵.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۵۷.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۷.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۵.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۱۴.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۷۳.    
۳۳. سجده/سوره۳۲، آیه۲۸.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۷.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۰۱.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۶۷.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۳۷.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۲۳.    
۳۹. سباء/سوره۳۴، آیه۲۶.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۱.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۶۵.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۷۵.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۶۵.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۱۱.    
۴۵. انعام/سوره۶، آیه۵۹.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۳۴.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۱۷۷.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۲۴.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۱۸.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۸۰.    
۵۱. نور/سوره۲۴، آیه۶۱.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۵۸.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۲۸۸.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۶۵.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۷۲.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان،، ج۷، ص۲۴۶.    
۵۷. قصص/سوره۲۸، آیه۷۶.    
۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۹۴.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۱۰.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۷۵.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۳۴.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۱۶.    
۶۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۱۳.    
۶۴. منافقون/سوره۶۳، آیه۷.    
۶۵. حجر/سوره۱۵، آیه۲۱.    
۶۶. انعام/سوره۶، آیه۵۹.    
۶۷. نور/سوره۲۴، آیه۶۱.    
۶۸. قصص/سوره۲۸، آیه۷۶.    
۶۹. سباء/سوره۳۴، آیه۲۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فتح»، ج۵، ص۱۴۵-۱۴۶.    






جعبه ابزار