غِلاٰظٌ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غِلاٰظٌ:(غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصونَ اللَّهَ) «'''غِلاٰظٌ''» جمع
غلیظ به معنای خشن و سختگير است.
در اين
آیه خداوند روى سخن را به همه مؤمنان كرده و دستوراتى درباره
تعلیم و
تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنها مىدهد و مىفرمايد: «اى كسانى كه
ایمان آوردهايد خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگهاست نگاه داريد، آتشى كه فرشتگانى برآن گمارده شده كه خشن و سختگيرند. و به اين ترتيب نه راه گريزى وجود دارد و نه
گریه و التماس و
جزع و
فزع مؤثر است و روشن است هر مأمورى كه براى كارى گمارده شود بايد روحياتى متناسب آن داشته باشد و مأموران
عذاب طبعا بايد خشن باشند، چرا كه
جهنّم كانون
رحمت نيست، كانون خشم و غضب الهى است، امّا در عين حال، اين مأموران هرگز از مرز
عدالت خارج نمىشوند و فرمان خدا را بىكموكاست اجرا مىكنند. بايد توجه داشت كه واژه «غلاظ» تنها يکبار در
قرآن مجید آمده است.
به موردی از کاربرد «غِلاٰظٌ» در قرآن، اشاره میشود:
(يا أَيُّها الَّذينَ آمَنوا قوا أَنفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ نارًا وَقودُها النّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلونَ ما يُؤْمَرونَ) «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگهاست نگهداريد؛ آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمىكنند و آنچه را فرمان داده شدهاند بطور كامل اجرا مىنمايند.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
کلمه غلاظ جمع غليظ است، و غليظ
ضد رقیق است، و مناسبتر با مقام اين است كه منظور از فرشته غليظ و فرشتگان غلاظ فرشتگانى باشد كه خشونت عمل دارند، (چون فرشتگان مثل ما آدميان
قلب مادى ندارند تا متصف به خشونت و رقت شوند) در آيهاى هم كه بعدا مىآيد غلظت را عبارت از غلظت در عمل دانسته، فرموده:
(جاهِدِ الْكُفّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ) كلمه شداد هم جمع شديد است، كه به معناى پهلوان و قهرمان و نيرومند در تصميم و عمل است. و جمله
(لا يَعْصونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلونَ ما يُؤْمَرونَ) به منزله تفسيرى است براى جمله غلاظ شداد ، مىفرمايد: منظور از غلاظ و شداد اين است كه فرشتگان نامبرده ملازم آن ماموريتى هستند كه خداى تعالى به آنان داده، و غير از خدا و اوامرش هيچ عامل ديگرى از قبيل رقت و ترحم و امثال آن در آنان
اثر نمىگذارد، و خدا را با مخالفت و يا رد، عصيان نمىكنند، هر چه را مامور باشند مو به مو اجرا مىكنند، بدون اينكه چيزى از خود آنان
فوت شود، و يا به خاطر
ضعف و خستگى از ماموريت كم كنند.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «غلاظ»، ج۳، ص ۳۴۶.