• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غُلّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: غل (ابهام‌زدایی).


غُلّ (به ضم غين) از واژگان قرآن کریم به معنای طوقى كه بر گردن زنند.
مشتقات غُلّ که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
الْأَغْلالُ‌ (به فتح الف و سکون غین) به معنای غل و زنجیرها،
فَغُلُّوهُ‌ (به فتح فاء و ضم غين) به معنای مغلول کنید،
مَغْلُولَةً (به فتح میم، سکون غين و ضم لام) به معنای بسته گذشتن است.


غُلّ به معنای طوقى كه بر گردن زنند.
در مجمع آمده: «الْغُلُ‌: طَوْقٌ يَدْخُلُ فِي الْعُنُقِ لِلذُّلِّ وَ الْأَلَمِ» يعنى: طوقى كه براى ذلّت و شکنجه به گردن نهند.
در قاموس و اقرب آمده، طوقى است كه به گردن يا به دست نهند.
راغب گويد: غلّ مختصّ است به آن‌چه با آن مى‌بندند و اعضاء در وسط آن قرار می‌گيرد. ولى اين با قرآن چندان سازگار نيست، كه قرآن اغلال را اغلب درباره گردن‌ها به كار برده‌ است.


به مواردی از غُلّ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الْأَغْلالُ‌ (آیه ۵ سوره رعد)

(وَ أُولئِكَ‌ الْأَغْلالُ‌ فِي أَعْناقِهِمْ‌)
(و غل و زنجيرها در گردنشان است).


۲.۲ - الْأَغْلال (آیه ۳۳ سوره سبأ)

(وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ‌ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا ...)
(و ما غل و زنجيرها در گردن كافران مى‌نهيم.)


۲.۳ - فَغُلُّوهُ‌ (آیه ۳۰ سوره حاقه)

(خُذُوهُ‌ فَغُلُّوهُ‌ - ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ‌)
«او را بگيريد و مغلول كنيد، سپس به آتش اندازيد.»


۲.۴ - مَغْلُولَةً (آیه ۲۹ سوره اسراء)

(وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ‌ مَغْلُولَةً إِلى‌ عُنُقِكَ‌)
(هرگز دستت را برگردنت بسته مگذار)


۲.۵ - مَغْلُولَةً (آیه ۶۴ سوره مائده)

(وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ‌ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ‌ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ ...)
«یهود گفتند: دست خدا بسته است، دستشان بسته باد، و در مقابل قول خود ملعون شدند، بلكه هر دو دست خدا باز است، هر طور كه خواست انفاق كند.»
از جمله‌ (يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ) به‌دست می‌آيد كه يهود اين سخن را درباره انفاق گفته‌اند، لذا به نظر می‌آيد چون شنيدند كه خدا فرمايد:
(وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً) (و به خدا «قرض الحسنه» دهيد.)
گفتند: حالا كه از بندگان قرض می‌خواهد پس دستش بسته است، چيزى نمی‌تواند، مثل‌: (لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ‌ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ ...) (خداوند، سخن آنها (گروهى از يهود) را كه گفتند: «خدا فقير است، و ما بى‌نيازيم»، شنيد.)
المیزان و المنار اين احتمال را مى‌پسندند.
ولى اين در صورتى است كه يهود اين قول را پس از شنيدن‌ (وَ أَقْرِضُوا اللهَ) و نحو آن گفته باشند، اما ظهور آيه در آن است كه يهود اين قول را از اول داشته‌اند، مثل‌: (قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ ...)
(يهود گفتند: «عُزَیر پسر خداست»)،
(وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصارى‌ نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ‌)
(يهود و نصارى گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان خاصِّ او هستيم.»)
پس در اين صورت مراد يهود مسئله‌اى جبر مانند است و آن اين‌كه: خداوند از اول تقدیر هر كار را كرده ديگر كارى براى خدا باقى نمانده پس خدا مغلول اليد است.
در تفسیر عیّاشی از حمّاد از امام صادق (علیه‌السّلام) منقول است، كه يهود از (يَدُ اللَّهِ‌ مَغْلُولَةٌ) مرادشان آن است كه خدا از كائنات فارغ شده‌: «يَعْنُونَ أَنَّهُ قَدْ فَرَغَ مِمَّا هُوَ كَائِنٌ (لُعِنُوا بِمَا قَالُوا) قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: (بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ.)»
همچنين روايت شعیب بن یعقوب از آن حضرت است.
در اين صورت منظور از (يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ) مبسوط اليد بودن خدا در مطلق كارها است،
مثل‌: (كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ‌)
(و او هر روز در شأن و كارى است).
احتمال ديگر آن است كه مراد يهود از (يَدُ اللَّهِ‌ مَغْلُولَةٌ)، بخل باشد، كه مي‌ديدند عده‌اى فقير می‌شوند، بعضى سال‌ها قحطى پيش می‌آيد، گفتند: خدا بخيل است و نمی‌خواهد روزی بدهد، چنان‌كه مراد از (وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ‌ مَغْلُولَةً إِلى‌ عُنُقِكَ‌) (هرگز دستت رابرگردنت بسته مگذار) نيز بخل است؛ اين احتمال با (يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ) بهتر می‌سازد.


۲.۶ - الْأَغْلالَ‌ (آیه ۱۵۷ سوره اعراف)

(وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ‌ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ ...)
(و ناپاكی‌ها را تحريم مى‌كند؛ و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را كه بر آنها بود، از دوش و گردنشان برمى‌دارد)
آيه در وصف حضرت رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) است كه در تورات ذكر شده؛ مراد از «اِصْر» تكاليف شاقّى است كه در بنی اسرائیل بود و ظاهرا منظور از اغلال سنن و رسومات ناهنجار باشد كه گريبان‌گير آنها شده بود.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۱۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۴۳۶.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۲۷.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۶۰.    
۶. فیروزآبادی،مجدالدین، قاموس المحیط، ج۴، ص۲۶.    
۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۰.    
۸. رعد/سوره۱۳، آیه۵.    
۹. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۲۴۹.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۴۹.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۰۸.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۰۰.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۹.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۲۶.    
۱۵. سبا/سوره۳۴، آیه۳۳.    
۱۶. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۴۳۲.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۷۸.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۸۳.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۷۳.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۱۴.    
۲۱. حاقّه/سوره۶۹، آیه۳۰-۳۱.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۶۸.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۴۰۰.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۲۷۹.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۲۲.    
۲۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۹.    
۲۷. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۲۸۵.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۱۴.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۸۳.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۲۶.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۳۴.    
۳۲. مائده/سوره۵، آیه۶۴.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۴۴.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۳۲.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۰۹.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۳۹.    
۳۷. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۳۸. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۵۷۵.    
۳۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۱.    
۴۰. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۷۴.    
۴۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۳۵.    
۴۲. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۴، ص۱۷۶.    
۴۳. توبه/سوره۹، آیه۳۰.    
۴۴. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۱۹۱.    
۴۵. مائده/سوره۵، آیه۱۸.    
۴۶. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۱۱۱.    
۴۷. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی‌، ج۱، ص۳۳۰.    
۴۸. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی‌، ج۱، ص۳۳۰.    
۴۹. رحمن/سوره۵۵، آیه۲۹.    
۵۰. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۵۳۲.    
۵۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۹.    
۵۲. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۲۸۵.    
۵۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.    
۵۴. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۱۷۰.    
۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۶۲.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۷۸.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۸۰.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۵۰.    
۵۹. رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان، ج۸، ص۴۳۵-۴۳۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «غُل»، ج۵، ص۱۱۶-۱۱۹.    






جعبه ابزار