• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غضب (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: غضب (مقالات مرتبط).

غَضَب (به فتح غین و ضاد) از مفردات به کار رفته در قرآن کریم به معنای خشم است، این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: غَضْبان (به فتح غین و سکون ضاد) به معنای خشمناك، و مُغاضَبه (به ضم میم و فتح ضاد) به معنای مراغمه و به غضب آوردن يكديگر و به خشم آوردن، و مَغْضوب عَلَيْهِم (به فتح میم و سکون غین) که به معنای غضب شدگان است.



غَضَب: خشم است.
راغب گفته: غضب جوشش و غليان خون قلب است، براى انتقام.
اقرب الموارد عين عبارت راغب را در معنى آن نقل كرده است‌.
[۵] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «غضب».



امام‌ خمینی در تعریف لغوی و اصطلاحی غضب معتقد است، غضب کیف نفسانی است که سبب حرکت و هیجان نفس برای غلبه و پیروزی می‌شود و برای شهوت انتقام‌جویی می‌باشد. امام‌ خمینی قوه غضب را یکی از قوای فطری و جبلی و از نعمت‌های الهی برمی‌شمارد که با آن دنیا و آخرت آباد می‌شود. ایشان بر این باور است که این قوه برای حفظ نظام بشری خلق ‌شده، به‌گونه‌ای که اجرای حدود و تعزیرات و سیاسات دینیه و عقلیه و نیز حفظ نظام خانواده و جان و مال منوط به آن می‌باشد.
امام خمینی استفاده درست از قوه‌ غضبیه را منوط به اعتدال این قوه دانسته و معتقد است استفاده نکردن یا استفاده ناصحیح از این قوه، افزون بر کفران نعمت خروج از حد اعتدال نفس است و انسان را از بسیاری از کمالات و پیشرفت‌ها باز می‌دارد. همچنان ‌که افراد در قوه غضبیه در مواقعی موجب فساد ایمان و شقاوت و بدبختی انسان می‌شود تفریط در قوه غضبیه نیز باعث نقصان ملکات می‌شود و به مفاسد بسیار و معایب بی‌شمار ازجمله ترس، ضعف و سستی، تنبلی و همچنین کم‌صبری و خمودی در پی دارد. ازاین‌رو غضب در برابر ظلم و فساد و در موارد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و همچنین در میدان جهاد و دفاع، امری پسندیده و لازم است و سستی در آن موجب بروز خطرهای بزرگی در زندگی فردی و اجتماعی می‌شود؛ زیرا جامعه انسانی همواره در معرض مفاسد و بیماری‌هایی است که اگر از آن دفع نشود نظام جامعه سالم به‌ هم می‌خورد و رو به ‌زوال می‌رود.
[۱۱] [خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۷، ص۵۰۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



(وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى‌ الْغَضَبُ‌ أَخَذَ الْأَلْواحَ ...) «چون خشم موسی فرو نشست الواح را گرفت».
(وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ‌) «چون به خشم آمدند می‌بخشند».


غَضْبان: به معنای خشمناك و صفت مشبهه است‌.
(وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسى‌ إِلى‌ قَوْمِهِ‌ غَضْبانَ‌ أَسِفاً) «چون موسى خشمناك و اندوهناك به‌سوى قوم خود برگشت».


مُغاضَبه: در قاموس و اقرب، مُراغَمه، و نيز به غضب آوردن يكديگر معنى شده؛ «غَاضَبَهُ‌ مُغَاضَبَةً: رَاغَمَهُ- غَاضَبْتُ‌ فُلَاناً: أَغْضَبَنِي‌ وَ أَغْضَبْتُهُ‌»؛ ايضا در اقرب به خشم آوردن گفته است.
[۲۲] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «مغاضبه».

درباره آیه‌ (وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ‌ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ ...) (و ذالنون (یونس‌) را به ياد آور در آن هنگام كه خشمگين از ميان قوم خود رفت) گفته‌اند: رفيق ماهى (يونس (عليه‌السّلام)) رفت، در حاليكه بينى قوم خويش را به خاك می‌ماليد. و گفته‌اند: رفت در حاليكه آنها را به غضب می‌آورد چون در غيبت او از حلول عذاب می‌ترسيدند.
ممكن است مفاعله به معنى مجرّد باشد كه آن هميشه بين الاثنين نيست، مثل: «سَافَرْتُ شَهْراً» «عَاقَبْتُ اللُّصَّ» و در «اخذ» در باره‌ «لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ ...» گفته‌ايم در اينصورت ممكن است مغاضب به معنى خشمناك و مفاعله براى شدت و تأكيد باشد.


مَغْضوب عَلَيْهِم: به معنای غضب شدگان است.
(غَيْرِ الْمَغْضُوبِ‌ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّينَ‌) (نه كسانى كه مورد غضب واقع شده‌اند و نه گمراهان).
(وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ‌ غَضَبِي‌ فَقَدْ هَوى‌) (و هركس غضبم بر او وارد شود، هلاك خواهد شد).


غضب حالتى است كه در اثر عوامل مخصوصى به انسان عارض مي‌شود و آن توأم با تأثّر و تغيير حالت است. می‌دانيم كه ذات باری‌ تعالی ثابت و نامتغيّر است در اينصورت مراد از غضب خدا كه در بسيارى از آيات آمده چيست؟
تدبّر در آيه گذشته و در صدر آن‌ (وَ لا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ‌ غَضَبِي‌) (ودر آن طغيان نكنيد، كه غضب من بر شما وارد شود)، مخصوصا به قرينه «حلول» نشان ميدهد، كه غضب خدا همان انتقام و بلا و عذاب است كه در اثر بدكارى در دنیا و آخرت بر شخص وارد می‌شود.
محقّقين گويند: چون غضب در خدا بكار رود، مراد از آن فقط انتقام است.

۷.۱ - روایت حضرت امام باقر

در کافی ج ۱ ص ۱۰۱ باب «الارادة انّها من صفات الفعل ...» نقل شده كه راوی گويد: در مجلس امام باقر (علیه‌السّلام) بودم، عمرو بن عبید وارد شد و گفت: فدايت گردم! خدا فرمايد: (وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ‌ غَضَبِي‌ فَقَدْ هَوى‌)، آن غضب چيست؟ امام فرمود: «هُوَ الْعِقَابُ يَا عَمْرُو إِنَّهُ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ زَالَ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَى شَيْ‌ءٍ فَقَدْ وَصَفَهُ صِفَةَ مَخْلُوقٍ وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَا يَسْتَفِزُّهُ شَيْ‌ءٌ فَيُغَيِّرَهُ»، يعنى: «غضب خدا عقاب او است، اى عمرو! هر كه پندارد خدا از حالى به حالى در می‌آيد او را با صفت مخلوق وصف كرده، خدا را چيزى تحريك نميكند تا او را تغيير دهد».

۷.۲ - روایت حضرت امام صادق

و در ضمن روايت ديگر همان باب امام صادق (علیه‌السّلام) در جواب زنديقى فرمود: «... فَرِضَاهُ ثَوَابُهُ وَ سَخَطُهُ عِقَابُهُ مِنْ غَيْرِ شَيْ‌ءٍ يَتَدَاخَلُهُ فَيُهَيِّجَهُ وَ يَنْقُلَهُ مِنْ حَالٍ إِلَى حَالٍ ...»، «رضاى خدا، ثواب خدا و سخط خدا، انتقام خداست، بى‌آنكه چيزى در خدا تأثير كرده و او را از حالى به حالى در آورد».
اين دو روایت با چند روايت ديگر در همين مضمون در توحید صدوق (عليه‌الرحمة) باب ۲۶ نقل شده، ولى در روايت دوم به‌جاى زندیق «رجلا» نقل شده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۰۳.    
۲. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۳.    
۳. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۲۳۱.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۰۸.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «غضب».
۶. خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۳۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۷. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۱۳۴-۱۳۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۸. خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۴۱-۲۴۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۹. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۱۳۴-۱۳۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۰. خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۴۳-۲۴۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۱۱. [خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۷، ص۵۰۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۴.    
۱۳. شوری/سوره۴۲، آیه۳۷.    
۱۴. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۰۳.    
۱۵. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۳.    
۱۶. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۲۳۱.    
۱۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۰.    
۱۸. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۰۳.    
۱۹. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۳.    
۲۰. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۲۳۲.    
۲۱. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۱، ص۱۱۱.    
۲۲. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «مغاضبه».
۲۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۷.    
۲۴. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۳۲۹.    
۲۵. رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان، ج۱۳، ص۲۷۳.    
۲۶. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۰۳.    
۲۷. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۰۸.    
۲۸. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۳.    
۲۹. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۲۳۱.    
۳۰. فاتحه/سوره۱، آیه۷.    
۳۱. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۱.    
۳۲. طه/سوره۲۰، آیه۸۱.    
۳۳. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۳۱۷.    
۳۴. طه/سوره۲۰، آیه۸۱.    
۳۵. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۳۱۷.    
۳۶. رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان، ج۱۳، ص۱۷۴.    
۳۷. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۲۸.    
۳۸. شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۶۹-۲۷۰.    
۳۹. شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۷۱.    
۴۰. شیخ صدوق، التوحید، ص۱۶۸-۱۷۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "غضب"، ج۵، ص۱۰۳-۱۰۴.    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار