عیال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عِیال، افراد تحت سرپرستی
انسان ،
خانواده است.
عیال جمع «عَیِّل» در
لغت به معنای نیازمند و
فقیر آمده است.
مقصود از عیال انسان، کسانی اند که تحت تکفّل و سرپرستی او قرار داشته و
نان
خور وی به شمار میروند؛ خواه
نفقه و خرجی آنان بر انسان واجب باشد، مانند
همسر و فرزندان و یا
واجب نباشد.
از عنوان یاد شده در بابهای
صلات ،
زکات ،
خمس ،
حج ،
جهاد ،
دین ،
نکاح و
کفّارات سخن گفتهاند.
مسافرت کردن برای
شکار به منظور تأمین
آذوقه عیال جایز است و در نتیجه در چنین سفری
نماز چهار رکعتی قصر و
روزه افطار میشود.
زکات فطره کسانی که در غروب آخر
ماه رمضان عیال و
نان
خور انسان به شمار میروند؛
بالغ باشند یا نابالغ؛
آزاد یا برده؛
مسلمان یا
کافر ، با فراهم بودن شرایط بر او واجب است.
چنانچه پیش از
غروب آفتاب آخر ماه رمضان کسی به عیال انسان افزوده شود، مانند آنکه بچهای متولد گردد، زکات فطره او واجب است.
ملاک در
حرمت زکات فطره غیر سید بر
سید آن است که زکات دهنده غیر سید باشد؛ از این رو، کسی که عیالش سید است، اما خود او
هاشمی نیست، نمیتواند زکات فطره آنان را به هاشمی بدهد و در صورت عکس، جایز است.
زکات بدن «زکات فطره» نامیده میشود، و درباره این زکات، روایت شده که «همانا هرکس فطرهاش داده نشود بر او بیم مرگ میرود.» و «همانا زکات فطره تکمیل کننده
روزه است، چنان که صلوات بر
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تکمیل کننده
نماز است.»
زکات فطره بر شخص
مکلّف و آزادی که فعلاً بینیاز یا در حکم بینیاز باشد (یعنی مخارج سال خود را فعلاً دارد یا کسب و کاری دارد که به تدریج آن را تامین میکند) واجب است؛ پس نه بر
کودک واجب است و نه بر
دیوانه - هرچند که دیوانه ادواری باشد اگر غروب شب عید، دور جنون او باشد - و بر ولیّ آن دو واجب نیست که از جانب آنان از مالشان زکات فطره را ادا کنند، بلکه اقوی آن است که زکات کسانی که
نان
خور کودک و دیوانه میباشند از گردن آن دو ساقط است. و بر کسی که هنگام غروب شب عید بیهوش باشد واجب نیست، و بر بنده واجب نیست. و شخص فقیری که مخارج سال خود و عیال خود را علاوه بر مقداری که بهاندازه بدهی و مستثنیات آن باشد، نه فعلاً و نه تدریجاً، ندارد زکات فطره واجب نیست. و احتیاط (واجب) آن است که
بدهی که در همین سال سررسید آن باشد ملاحظه شود نه بدهیهای دیگر. البته احتیاط بهتر آن است که هرکس که از مخارج شبانهروزش بهاندازه یک صاع اضافه دارد زکات فطره را بدهد، بلکه برای فقیر مطلقا (اگرچه به ایناندازه هم اضافه نداشته باشد) مستحب است که زکات فطره را بدهد ولو به اینکه یک
صاع را بر
نان
خورهای خود دور بگرداند (یعنی به قصد فطره به یکی از عیالاتش بدهد و او به همین قصد به دیگری تا نفر آخر) و بعد از آنکه دور به آخر رسید آن را به فردی که از خودشان نباشد به عنوان زکات بدهد، این در صورتی است که میان آنان فرد غیر مکلّفی نباشد وگرنه احتیاط (واجب) آن است که در دور گرداندن بر مکلّفین اکتفا کند؛ و اگر ولیّ زکات فطره را از طرف غیر مکلّف بگیرد آن را به مصرف خود او برساند و به دیگری رد نکند.
کسی که شرایط مزبور را به طور کامل دارا باشد، باید برای خودش و کسی که
نان او را میدهد - مسلمان باشد یا کافر، آزاد باشد یا بنده، صغیر باشد یا کبیر، حتی نوزادی که ولو یک لحظه قبل از هلال شوّال به دنیا آمده - زکات فطره را بدهد. و همچنین برای تمام کسانی که قبل از هلال شوّال
نانخور او شوند حتی میهمان، ولو چیزی هم نخورد در صورتی که صدق کند که از جمله کسانی است که نانش را میدهد اگرچه صدق نکند که جزء خانواده او است. بر خلاف نوزادی که بعد از غروب متولّد شود و همچنین کسی که بعد از غروب
نانخور او شود که فطره آنان بر او واجب نیست؛ البته اگر آنچه ذکر شد قبل از ظهر روز عید باشد دادن زکات فطره آنان مستحب است.
کسی که نزد
نان
خورهای خود نیست بر او واجب است زکات آنان را بدهد مگر آنکه آنها را وکیل نموده باشد که از مالش بپردازند و مورد اطمینان باشند که میپردازند.
ظاهر آن است که میزان در عیال بودن (
نان
خور بودن)،
نان
خور بودن فعلی افراد است نه آنکه صرفاً
واجب النفقه باشد، اگرچه احتیاط (مستحب) مراعات یکی از دو امر است. پس اگر همسر دائمی داشته باشد که
نان
خور غیر است فطرهاش بر همان غیر واجب است نه بر او. و اگر
نان خور هیچ کس نباشد با اجتماع سایر شرایط زکات فطره بر خود زن واجب است، و در صورت جمع نبودن شرایط، بر هیچ کس واجب نیست و همچنین است حکم در مورد بنده.
اگر کسی
نان
خور دو نفر باشد، فطره او بر هر دوی آنها واجب است در صورتی که هر دو تمکّن داشته باشند؛ و در صورتی که یکی از آنها تمکن داشته باشد به مقدار سهم خود بر او واجب است و بر دیگری چیزی واجب نیست بنابر احتیاط (واجب) در هر دو صورت.
فطره غیرهاشمی بر هاشمی حرام است و معیار
نانده است نه
نان خور (
نان دهی که خودش هاشمی نیست نمیتواند فطره هاشمی را که
نان
خور او است به هاشمی بدهد)، ولی احتیاط (مستحب) آن است که هر دو را مراعات کند.
خمس درآمد حاصل از کسب و
تجارت ، پس از کسر هزینههای سالانه خود و عیالش در حدّ شأنشان، پرداخت میشود.
در تحقق
استطاعت علاوه بر مخارج حج، داشتن مخارج عیال تا زمان بازگشت از حج لازم است.
آیا علاوه بر آن، حجگزار باید توانایی اداره زندگی خود و خانوادهاش را پس از بازگشت از حج داشته باشد؛ به گونهای که به سبب هزینه کردن مال خود در حج، پس از مراجعت، بیم ابتلا به
تنگدستی نداشته باشد یا نه؟ مسئله اختلافی است. بیشتر فقها آن را
شرط میدانند.
بردن یا فرستادن عیال به حج، هرچند با صرفهجویی در هزینههای زندگی یا
قرض کردن،
مستحب است.
مستحب است
سرپرست خانواده هنگام
سفر دو رکعت نماز بخواند و برای عیال خود
دعا کند و آنان را به
خدا بسپارد.
بر
فقیر (ناتوان از تأمین مخارج خود و عیالش)
جهاد واجب نیست.
به تصریح برخی، مستحب است بدهکار برای ادای
دین ، بر خود و خانوادهاش در صورت رضایت آنان در زندگی و
معیشت سخت بگیرد.
توسعه بر خانواده در
مسکن و نیز هزینههای جاری زندگی؛ بویژه در شب و روز
جمعه و اعیاد، همچون
عید فطر و
قربان ، مستحب است؛
چنان که کار کردن به منظور توسعه بر خانواده استحباب دارد.
خوردن گوشت
عقیقه بر پدر و مادر و اعضای خانواده، حتی قابله در صورتی که جزء عیال محسوب گردد،
مکروه است.
کسی که
قسم خود را شکسته است، باید ده فقیر را از متوسط آنچه به عیال خود میخوراند
اطعام کند، یا ده بینوا را بپوشاند و یا یک
برده را
آزاد کند و در صورت ناتوانی سه روز روزه بگیرد.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۵۱۵، برگرفته از مقاله «عیال ». •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی