• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عِلْم (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عِلْم (به کسر عین و سکون لام) از واژگان نهج البلاغه به معنای دانستن، دانش، اظهار و روشن کردن و نیز دلیل و حجّت است.
حضرت علی (علیه‌السلام) درباره علم خدا و احاطه او و علم خود و ... از این واژه استفاده نموده است.



عِلْم به معنای دانستن و دانش اسم و مصدر هر دو آمده است.
همچنین به معنای اظهار و روشن کردن و دلیل و حجّت نیز به کار رفته است. «علیم» یعنی بسیار دانا، صیغه مبالغه است و نیز «علّام».


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - أَعْلَمُ - خطبه ۱۸۹ (علم)

امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره علم خود فرموده است:
«أَيُّها النّاسُ، سَلوني قَبْلَ أَنْ تَفْقِدوني، فَلاََنَا بِطُرُقِ السَّماءِ أَعْلَمُ مِنّي بِطُرُقِ الاَْرْضِ، قَبْلَ أَنْ تَشْغَرَ بِرِجْلِهَا فِتْنَةٌ تَطَأُ في خِطامِها وَ تَذْهَبُ بِأَحْلامِ قَوْمِها
«مردم از من هر چه می‌خواهید بپرسید، قبل از آنکه مرا از دست بدهید، من به راه‌های آسمان از راه‌های زمین داناترم، (از من بپرسید) پیش از آنکه فتنه‌ای پایش را بلند کند، فتنه‌ای که در افسار خود بدون قائد می‌رود، و عقول اهل خود را از دست می‌گیرد.»

۲.۲ - فَاسْأَلوني - خطبه ۹۲ (علم امام)

و در خطبه ۹۲ فرموده است:
«فَاسْأَلوني قَبْلَ أَنْ تَفْقِدوني، فَوَ الَّذي نَفْسي بِيَدِهِ لا تَسْأَلوني عَنْ شَيْء فيما بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ السّاعَةِ، وَ لا عَنْ فِئَة تَهْدي مائةً وَ تُضِلُّ مائةً إِلاّ نَبَّأْتُكُمْ بِناعِقِها وَ قائِدِها وَ سائِقِها، وَ مناخِ رِكابها، وَ مَحَطِّ رِحالِها، وَ مَنْ يُقْتَلُ مِنْ أَهْلِها قَتْلاً، وَ مَنْ يَموتُ مِنْهُمْ مَوْتاً.»
«از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید به خدائی که جان من در دست اوست از من نمی‌پرسید از چیزی میان شما و قیامت و نه از گروهی که صد نفر را گمراه نماید مگر آنکه به شما خبر می‌دهم که منادی آن و قائد آن و سائق آن و اردوگاه آن کجاست و کدام کس از آنها با اجل و کدام مقتول می‌شود.»

۲.۳ - أُخْبِرَ - خطبه ۱۷۵ (علم لدنی امام)

و در خطبه ۱۷۵ در دو مورد اشاراتی عجیبی از علم آن حضرت آمده است مانند:
«وَ اللهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ كُلَّ رَجُل مِنْكُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَميعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْتُ، وَ لكِنْ أَخافُ أَنْ تَكْفُروا فيَّ بِرَسولِ اللهِ (صلى‌الله‌عليه‌وآله).»
«به خدا سوگند، اگر بخواهم مى‌توانم هركدام شما را از آغاز و پايان كارش و از تمام شؤون زندگيش آگاه سازم، ولى از آن مى‌ترسم كه اين كار موجب کافر شدن شما به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) گردد.» حضرت درباره علم خدا و احاطه او، کلمات و تعبیرات عجیب و غریب دارد: در خطبه‌ ۱۷۸، ۱۸۲، ۱۹۸، و غیره، بالاتر از همه خطبه ۹۱ (اشباح) است که ابن ابی‌الحدید بعد از نقل این خطبه متحیّرانه می‌گوید: اگر این سخن را ابراهیم خلیل‌ الرحمن (علیه‌السلام) می‌شنید می‌گفت: راه‌های توحید را که من محکم کرده‌ام کهنه نشده، بلکه خداوند از صلب من فرزندی به دنیا آورده که علوم توحید را در جاهلیّت عرب طوری بیان کرده که من در جاهلیت «نبط» بیان نکرده‌ام ... کلامی جز کلام خالق نمی‌بینم که شبیه این کلام باشد، این سخن جوششی از کلام خدا و نهری از آن دریا و شعله‌ای از آن آتش است و گویا آن شرح وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها اِلَّا هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ... است.
بعضی از کلمات آن چنین است:
«عالِمُ السِّرِّ مِنْ ضَمائِرِ الْمُضْمرينَ، وَ نَجْوَى الْمُتَخافِتينَ، وَ خَواطِرِ رَجْمِ الظُّنونِ، وَ عُقَدِ عَزيماتِ الْيَقينِ، وَ مَسارِقِ إِیماضِ الْجُفونِ، وَ ما ضَمِنَتْهُ أَكْنانُ الْقُلوبِ، وَ غَياباتُ الْغُيوبِ، وَ ما أَصْغَتْ لاِسْتِراقِهِ مَصائِخُ الاَْسْماعِ، وَ مَصائِفُ الذَّرِّ، وَ مَشاتي الْهَوامِّ، وَ رَجْعِ الْحَنينِ مِنْ الْمولَهاتِ، وَ هَمْسِ الاَْقْدامِ، وَ مُنْفَسَحِ الـثَّمَرَةِ مِنْ وَلائِجِ غُلُفِ الاَْكْمامِ، وَ مُنْقَمَعِ الْوُحوشِ مِنْ غِيرانِ الْجِبالِ وَ أَوْديَتِها، وَ مُخْتَبَاَ الْبَعوضِ بَيْنَ سوقِ الاَْشْجارِ وَ أَلْحِيَتِها، وَ مَغْرِزِ الاَْوْراقِ مِنَ الاَْفْنانِ، وَ مَحَطِّ الاَْمْشاجِ مِنْ مَسارِبِ الاَْصْلابِ، وَ ناشِئَةِ الْغُيومِ وَ مُتَلاحِمِها، وَ دُرورِ قَطْرِ السَّحابِ في مُتَراكِمِها، وَ ما تَسْقي الاَْعاصيرُ بِذُيولِها، وَ تَعْفو الاَْمْطارُ بِسُيولِها، وَ عَوْمِ بَناتِ الاَْرضِ في كُثْبانِ الرِّمالِ، وَ مُسْتَقَرِّ ذَواتِ الاَْجْنِحَةِ بِذُرا شَناخيبِ الْجِبالِ، وَ تَغْريدِ ذَواتِ الْمَنْطِقِ في دَياجيرِ الاَْوْكارِ، وَ ما أوْعَتْهُ الاَْصْدافُ، وَ حَضَنَتْ عَلَيْهِ أَمْواجُ الْبِحارِ، وَ ما غَشِيَتْهُ سُدْفَةُ لَيْل، أَوْ ذَرَّ عَلَيْهِ شارِقُ نَهار، وَ ما اعْتَقَبَتْ عَلَيْهِ أَطْباقُ الدَّياجيرِ، وَ سُبُحاتُ النّورِ، وَ أَثَرِ كُلِّ خَطْوَة، وَ حِسِّ كُلِّ حَرَكَة، وَ رَجْعِ كُلِّ كَلِمَة، وَ تَحْريكِ كُلِّ شَفَة، وَ مُسْتَقَرِّ كُلِّ نَسَمَة، وَ مِثْقالِ كُلِّ ذَرَّة، وَ هَماهِمِ كُلِّ نَفْس هامَّة، وَ ما عَلَيْها مِنْ ثَمَرِ شَجَرَة، أَوْ ساقِطِ وَرَقَة، أَوْ قَرارَةِ نُطْفَة، أوْ نُقاعَةِ دَم وَ مُضْغَة، أَوْ ناشِئَةِ خَلْق وَ سُلالَة. لَمْ تَلْحَقْهُ في ذلِكَ كُلْفَةٌ، وَ لا اعْتَرَضَتْهُ في حِفْظِ ما ابْتَدَعَ مِنْ خَلْقِهِ عارِضَةٌ.»
«خداوند عالم اسرار است و می‌داند: راز رازداران و کلام نجوی‌کنندگان و خطورات و گمان‌های قلوب و اعتقادات یقینی دل‌ها را می‌داند نگاه دزدانه چشم‌ها را و آن‌چه را که پرده‌های قلوب و اعماق غیب‌ها در خود دارند. و آن‌چه را که گوش‌ها گوش می‌دهند و می‌شنوند، می‌داند محل‌های تابستانی مورچگان و محل‌های زمستانی حشرات و ناله‌های حزین عاشقان و صدای نرم قدم‌ها و محلّ باز شدن میوه‌ها در درون غلاف شکوفه‌ها را و می‌داند محل نهان شدن حیوانات وحشی را در غارهای کوه‌ها و درّه‌ها و جاهای پنهان شدن پشه‌ها را در ساق و پوست درخت‌ها و جاهای روئیدن برگ‌ها را از شاخه‌ها و محل‌های ریخته شدن نطفه‌ها از پشت‌های مردان را. می‌داند وجود آن ابرها و متراکم شدن آن‌ها را و فرو ریختن قطره‌های باران در ابرهای متراکم را و آنچه را که طوفان‌ها و گردبادها می‌پاشند و باران‌ها با سیل‌ها از بین می‌برند. و داناست به شناکنان رفتن ریشه نباتات را در تپه‌های شن و قرارگاه پرندگان را در قلّه‌های کوه‌ها و نغمه‌های مرغان را در تاریک‌های آشیانه‌ها. و داناست به آن‌چه صدف‌ها در درون خود جای داده‌اند و موج‌های دریاها در دامن خود برداشته‌اند و آن‌چه تاریکی شب پوشانده و یا آفتاب چاشت‌گاهی بر آن تابیده و آن‌چه پرده‌های تاریکی‌ها بر آن افتاده و توده‌های نور بر آن تابیده است. و داناست به اثر هر قدم و صدای هر حرکت و برگشت هر کلمه و حرکت دادن هر لب و آرام‌گاه هر زنده و وزن هر ذرّه و صدای نرم و آرام هر خزنده و میوه‌ای که بر درخت است و هر برگی که به زمین افتد، یا جائی‌که نطفه‌ای در آن قرار گرفته یا خونی که لخته گردیده و یا مضغه و گوشت‌ پاره‌ای شده و یا خلق شده و سلاله گشته است، در این دانستن و خلقت رنجی به او نرسیده و در نگاه‌داری آفریدگان چیزی مانع او نشده است.»
موارد بی‌شماری از این ماده بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۷۴۴.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۶، ص۱۱۹.    
۳. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۲، ص۱۵۲.    
۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۲۰۹، خطبه ۱۸۹.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۱۵۳، خطبه ۱۸۴.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۳۶، خطبه ۱۸۹.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۳۷.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۳۶.    
۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۴۷.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۷، ص۲۸۸.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱۱، ص۱۷۱.    
۱۲. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۳، ص۱۰۶.    
۱۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۲۰۹، خطبه ۹۲.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۱، ص۱۸۳، خطبه ۹۱.    
۱۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص، خطبه ۹۳.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۹۷.    
۱۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۸۱۳.    
۱۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص ۸۱۶.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۴، ص۲۲۲.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۷، ص۷۵.    
۲۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۷، ص۴۴.    
۲۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۳۸۷، خطبه ۱۷۵.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۱۰۸، خطبه ۱۷۰.    
۲۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۵۰، خطبه ۱۷۵.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۸۵.    
۲۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۶۳۵.    
۲۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۶۳۶.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۶، ص۵۳۳.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱۰، ص۱۸۰.    
۳۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۰، ص۱۱.    
۳۱. انعام/سوره۶، آیه۵۹.    
۳۲. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۷، ص۲۳.    
۳۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۲۰۳، خطبه ۹۰.    
۳۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۱، ص۱۷۸، خطبه ۸۹.    
۳۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۳۴، خطبه ۹۱.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۹۳.    
۳۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۷۷۳.    
۳۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۷۹۸.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۴، ص۱۸۱.    
۴۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۷، ص۵۲.    
۴۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۷، ص۲۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «علم»، ج۲، ص۷۴۴.    






جعبه ابزار