عُنُق (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عُنُق (به ضم عین و نون) از
واژگان قرآن کریم به معنای
گردن است.
مشتقات
عُنُق که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
عُنُقِكَ (به ضم عین و نون) به معنای گردن،
أَعْناقِهِمْ (به فتح همزه و سکون عین) به معنای گردن،
الْأَعْناقِ (به فتح همزه و سکون عین) به معنای گردن است.
عُنُق به معنای
گردن است.
در
اقرب الموارد گفته:
عنق محل اتصال سر به بدن است، مذكّر و مؤنّث هر دو آيد، مذكّر بودن اكثر است.
جمع آن
اَعْناق میباشد.
به مواردی از
عُنُق که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ) «دست را بگردنت بسته نكن»
(در
انفاق تقتير نكن.)
(وَ أُولئِكَ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ) (و غل و زنجيرها در گردنشان است.)
(فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ) (ضربهها را بر بالاتر از گردن بر سرهای دشمنان فرود آرید.)
مراد از
(فَوْقَ الْأَعْناقِ) ظاهرا سرهاست كه بالاى گردن قرار گرفتهاند.
(إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ) (اگر ما
اراده کنیم، از آسمان بر آنان آیهای نازل میکنیم که گردنهایشان در برابر آن بی اختیار خاضع گردد.)
راغب گويد به
اشراف ناس، اعناق القوم گويند و
اعناق در آيه به معناى اشراف است.
طبرسی آنرا يكى از چند احتمال شمرده؛ ولى
ظهور آيه میرساند كه
اعناق به معناى گردنهاست.
«خضوع اعناق» عبارت اخراى خضوع صاحبان
اعناق است و
خضوع شامل همه است، نه فقط براى اشراف میباشد.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عنق»، ج۵، ص۵۷.