عَوْد (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَوْد (به فتح عین و سکون واو) از
واژگان قرآن کریم به معنای رجوع و برگشتن است.
مشتقات
عَوْد که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
عادَ (به فتح دال) به معنای باز گردد،
عُدْتُمْ (به ضم عین و سکون واو) به معنای باز گرديد،
عُدْنا (به ضم عین و سکون واو) به معنای باز گرديم،
نُعِيدُكُمْ (به ضم عین و واو) به معنای بر میگردانيمتان
مَعاد (به فتح میم) به معنای مکه،
عِيداً (به کسر عین) به معنای هر حالتى است كه پىدرپى به
انسان رجوع میكند.
عَوْد به معنای رجوع و برگشتن است.
راغب آنرا باز گشتن بعد از انصراف میداند.
آیات قرآن مؤيّد اوست زيرا محل استعمال آن در
قرآن نوعا در بازگشت به شىء اول است.
قاموس و
اقرب نيز معناى اولى آنرا رجوع مطلق گفتهاند.
اِعادَه به معنای برگرداندن است.
مَعاد مصدر ميمى،
اسم زمان و
مکان است.
عِيد را از آن عِيد گويند كه هر سال عَوْد میكند و تكرار میشود، و گفتهاند هر حالتى است كه پىدرپى به انسان رجوع میكند.
ابن اعرابی گفته علت اين
تسمیه آن است كه در هر سال با فرح جديد
عود میكند.
اصل آن عِوْد است بر وزن حِبْر، واو به ياء قلب شده است.
به مواردی از
عَوْد که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ مَنْ عادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ) «هر كه باز گردد
خدا از وى انتقام میكشد.»
(وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا) «اگر با فساد باز گرديد به
انتقام باز گرديم.»
در
مجمع ذيل آيه ۹۵
مائده فرموده: عَوْد به معنى رجوع است،
عیادت مريض برگشتن به سوى اوست براى
استفسار حال، تركههاى سبز را عُود گويند كه پس از بريدن دوباره عَوْد میكنند و میرويند.
(مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِيها نُعِيدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْرى) «از زمين خلقتان كرديم، در آن بر میگردانيمتان و از آن بار ديگر شما را بيرون میآوريم.»
(إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ ...) يعنى: «آنكه
قرآن را بر تو فرض كرده كه بخوانى و تبليغ كنى حتما تو را به شهر خويش باز خواهد گرداند.»
در این آیه
اسم مکان و مراد از آن چنانكه گفتهاند
مکّه است. (رجوع شود به «ردد»)
(تَكُونُ لَنا عِيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا) (...تا عيدى براى اوّل و آخر ما، و نشانهاى از تو باشد...)
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عود»، ج۵، ص۶۶.