عَقَبَه (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَقَبَه (به فتح عین، قاف و باء) از
واژگان قرآن کریم به معنای گردنه و راهى در قله كوه است.
عَقَبَه به معناى گردنه و راهى در قله كوه است.
به مواردی از
عَقَبَه که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ - وَ ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ - فَكُّ رَقَبَةٍ) (ولى او از آن گردنه مهم نگذشت. و تو چه مىدانى آن گردنه چيست- آزاد كردن بردهاى.)
مجمع در علّت
تسمیه آن گفته: كه لازم است در آن
عقوبت تنگى و خطر را متحمّل شد. به قولى آن راه تنگى در قلّه كوه است كه بايد با تعاقب از آن گذشت.
در
آیه شريفه آزاد كردن بنده و غيره به ورود در گردنه
تشبیه شده است كه در هر دو
مجاهده نفس لازم است.
(لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ ...) يعنى: «براى
انسان تعقيبكنندگانى و نگهبانانى است از پس و پيش كه او را از امر خدا و از حوادث حفظ میكنند كه خدا آنچه را كه براى مردمى است تغيير نمیدهد تا آنها خود تغيير بدهند.»
علی (علیهالسّلام)،
ابن عباس،
زید بن علی و
قتاده (بِأَمْرِ اللَّهِ) خواندهاند ضمير
(لَهُ) -
(يَدَيْهِ) -
(خَلْفِهِ) -
(يَحْفَظُونَهُ) راجعاند به لفظ موصول در آيه سابق كه
(مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ ...) باشد مراد از
(مِنْ أَمْرِ اللَّهِ) حوادث است.
اين آيه، نظير آيه
(وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا يُفَرِّطُونَ) است.
ظهور آيه و
روایات آن است كه مراد از معقّبات
ملائکه هستند، اشكالی كه مىماند آن است كه در اين كتاب مكرّر گفتهايم وصف ملائكه با الف و تاء جمع بسته نمیشود، زيرا اين جمع در صورتى است كه موصوف آن مؤنث حقيقى باشد، مثل مسلمات. پيداست كه ملائكه مؤنّث نيستند و يا مذكّر لا يعقل مثل مرفوعات و پيداست كه ملائكه أولو العقلاند و اگر بگویيم مراد از معقبات نيروهاى لا يعقلاند در اين صورت نسبت
(يَحْفَظُونَهُ) به آنها مشكل است و ايضا با آيات ديگر نمیسازد.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عقبه»، ج۵، ص۲۳.