• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عَشْو (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عَشْو (به فتح عین و سکون شین) از واژگان قرآن کریم به معنای كورى است.



عَشْو به معنای كورى است.
چنان‌كه در مجمع گفته ضعف بينایى و اعراض است و عَشاء كورى و از بين رفتن چشم می‌باشد.
در اقرب نيز اعراض را از جمله معانى آن گفته است «عَشِى‌َ عَنْها: اعْرَضَ عَنْها.»
راغب گويد: «عَشِى‌َ عَنْهُ: عَمِيَ عَنْهُ.»


به موردی از عَشَو که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - يَعْشُ‌ (آیه ۳۶ سوره زخرف)

(وَ مَنْ‌ يَعْشُ‌ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ‌)
«هر كه از ياد خدا اعراض كند شیطانی براى او می‌آوريم كه مصاحب اوست.»


على هذا چون قرائت مشهور يَعْشُ‌ به ضمّ شين است معنى آن اعراض و ضعف بصر می‌باشد، بعضى آن‌را به فتح شين خوانده‌اند. كه در اين‌صورت از باب علم يعلم به معنى كورى است. نگارنده در آیه قول سدّى را اختيار می‌كنم كه اعراض گفته است، نظير اين آيه: (أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ عَلَى الْكافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا) است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۶۸.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۳، ص۱۸۷.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۷۳.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۵۵۸.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۶۸.    
۷. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۶.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۵۰-۱۵۱.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۰۱-۱۰۲.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۲۳-۲۲۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۷۳.    
۱۲. مریم/سوره۱۹، آیه۸۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عشو»، ج۵، ص۳.    






جعبه ابزار