عَرَب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَرَب ( به فتح عین و راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای طائفه و قومی از مردم هستند، خلاف عجم.
حضرت علی (علیهالسلام) در نامه به
معاویه و هنگام بازجویی از قاتلان
عثمان و ... از این واژه استفاده نموده است.
عَرَب (مثل شرف) به معنای طائفه و قومی از مردم هستند، خلاف
عجم.
راغب گوید: عرب اولاد
حضرت اسماعیل (علیهالسلام) هستند. به عرب شهرنشین عرب گویند و به عرب بادیه نشین اعرابی که جمع آن اعراب است، باز راغب گوید: اعراب در اصل جمع عرب است سپس به عربهای بادیه نشین اسم شده است.
در
صحاح گوید: اعراب جمع است و از خود مفرد ندارد.
به کلام
فصیح و
بلیغ عربی گفته میشود.
راغب گوید: «العَرَبيُّ: الفصیح البیّن من الکلام»
امام (صلواتاللهعلیه) به معاویه مینویسد:
«وَلَمَّا أَدْخَلَ اللهُ الْعَرَبَ فِي دِينِهِ... كُنْتُمْ مِمَّنْ دَخَلَ... عَلَى حِينَ فَازَ أَهْلُ السَّبْقِ بِسَبْقِهِمْ» «آنگاه که
خداوند قوم عرب را به
دین خود داخل کرد... شما وقتی داخل شدید... که دیگران کوی
سبقت را ربوده بودند.»
(شرحهای نامه:
)
آنگاه که بعد از
خلافت، بازجویی از قاتلان عثمان را از وی خواستند فرمود:
«وهَاهُمْ هؤُلاَءِ قَدْ ثَارَتْ مَعَهُمْ عِبْدَانِكُمْ، وَالْتَفَّتْ إلَيْهِمْ أَعْرَابُكُمْ... وَهَلْ تَرَوْنَ مَوْضِعاً لِقُدْرَة عَلَى شَيء.» «انقلابیون همانها هستند که غلامان شما با آنها قیام کرده و اعراب با آنها پیوستهاند، آیا به بازجویی قدرتی هست.»
(شرحهای خطبه:
) شاید مراد اعراب بیابانی باشد.
در
خطبه ۲۱۰ فرموده است:
«حَتَّى إِنْ كَانُوا لَيُحِبُّونَ أَنْ يَجِيءَ الاَْعْرَابِيُّ أَوْ الطَّارِىءُ» یعنی حتّی که خوش داشتند عرب بیابانی یا آنکه از دور به ناگهان میآید بیاید و سوال کند تا آنها بشنوند.
(شرحهای خطبه:
) رجوع شود به «طرء»
موارد زیادی از این ماده در
نهج البلاغه آمده که همه درباره نژاد و قوم عرب است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عرب»، ج۲، ص۷۰۹.