عَدْن (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَدْن (به فتح عین و سکون دال) از
واژگان نهج البلاغه به معنای استقرار است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
بنی امیّه و
انبیاء از این واژه استفاده نموده است.
عَدن به معنای استقرار آمده است. «عَدن بِمَکان کَذا: اِستَقَرَّ»
معدن محلّ استقرار معدنیّات است، در
مجمع البیان گوید: عدن و اقامت و خلود نظیر هم هستند.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره انبیاء فرموده است:
«وَلَوْ أَرَادَ اللهُ سُبْحَانَهُ بأَنْبِيَائِهِ ... أَنْ يَفْتَحَ لَهُمْ كُنُوزَ الْذِّهْبَانِ، وَمَعَادِنَ الْعِقْيَانِ ... لَفَعَلَ» (اگر
خداوند مىخواست به هنگام مبعوث ساختن پيامبرانش، درهاى گنجها و معادن
طلا و باغهاى خرّم و سرسبز را به روى آنها بگشايد، مىگشود.)
(شرحهای خطبه:
)
ذهبان جمع ذهب و عقیان: طلای خالص یا طلائی است که خالص به وجود میآید و احتیاج به تصفیه ندارد و آن مفرد است. «مَعادنَ عَقیان»: محلهای استقرار طلا.
درباره بنی امیّه و امثال آنها که
اهل بیت (علیهمالسلام) را رها کردند فرموده:
«مَعَادِنُ كُلِّ خَطِيئَة، وَأَبْوَابُ كُلِّ ضَارِب فِي غَمْرَة» «آنها محل استقرار هر
گناه و درهای هر گمراهی هستند.»
(شرحهای خطبه:
)
این ماده ده بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عدن»، ج۲، ص۷۰۶.