• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عصر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عَصْر (به فتح عین و سکون صاد) از واژگان قرآن کریم به معنای فشردن، روزگار و آخر روز است.
مشتقات عَصْر که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
أَعْصِرُ (به فتح همزه، سکون عین و کسر صاد) به معنای فشردن،
يَعْصِرُونَ‌ (به فتح یاء، سکون عین و کسر صاد) به معنای می‌فشارند و آب گرفتن،
إِعْصارٌ (به کسر همزه، سکون عین) به معنای گردباد، بادی كه غبار بلند می‌كند،
الْمُعْصِراتِ‌ (به ضم میم، سکون عین و کسر صاد) به معنای فشارنده‌ها،
الْعَصْرِ (به فتح عین و سکون صاد) به معناى فشردن، روزگار و آخر روز به كار رفته است.


عَصْر به معنای فشردن، روزگار و آخر روز است.
«عَصَرَ الْعِنَبَ: اسْتَخْرَجَ ماءَهُ»


به مواردی از عَصْر که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - أَعْصِرُ (آیه ۳۶ سوره یوسف)

(قالَ أَحَدُهُما إِنِّي أَرانِي‌ أَعْصِرُ خَمْراً)
«يكى از آن دو گفت من خودم را در خواب مى‌بينم كه انگور می‌فشارم.»
به قولى انگور به اعتبار ما يؤل اليه خمر خوانده شده از زجاج و ابن انباری نقل شده: عرب آنگاه كه معنى واضح باشد شى‌ء را به اسم ما يؤل اليه می‌خواند مثل آجر مى‌پزم حال آن‌كه خشت مى‌پزد تا آجر باشد.
[۱۱] زجاج، أبو إسحاق، معاني القرآن وإعرابه،ج، ص.
[۱۲] ابن انباری، الزاهر في معاني كلمات الناس، ج، ص.


۲.۲ - يَعْصِرُونَ‌ (آیه ۴۹ سوره یوسف)

(ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عامٌ فِيهِ يُغاثُ النَّاسُ وَ فِيهِ‌ يَعْصِرُونَ‌)
«پس از آن سالى می‌آيد كه در آن مردم باران داده می‌شوند و می‌فشارند.»
آن‌چه احتياج به فشردن و آب گرفتن داشته باشد از قبيل انگور و زیتون و غيره. بعضى (يُعْصَرُونَ) را به صيغه مجهول خوانده‌اند.


۲.۳ - إِعْصارٌ (آیه ۲۶۶ سوره بقره)

(أَ يَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ... فَأَصابَها إِعْصارٌ فِيهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ‌)
(آیا کسی از شما دوست دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از پای درختان آن، نهرها بگذرد... که در آن آتش سوزانی است، به آن برخورد کند و شعله‌ور گردد و بسوزد؟!.)
اِعْصار را گردباد، بادی كه غبار بلند می‌كند، گفته‌اند. ولى بايد اعصار به معنى فشار و بهم سایيدن باشد امروز در علل آتش سوزى جنگل‌ها روشن شده كه شدت باد يا گرد باد باعث به هم سایيدن درختان جنگل می‌شود و در اثر آن آتش سوزى ايجاد شده و قسمت اعظمى از جنگل می‌سوزد و اين از امتيازات قرآن مجيد است كه به علت آتش سوزى اشاره كرده است يعنى: آيا يكى از شما دوست می‌دارد كه باغى از خرما و انگور داشته باشد و نهرها از زير آن روان گردد ... پس فشاری‌ كه توليد آتش می‌كند به آن رسيده و بسوزد.


۲.۴ - الْمُعْصِراتِ‌ (آیه ۱۴ سوره نبأ)

(وَ أَنْزَلْنا مِنَ‌ الْمُعْصِراتِ‌ ماءً ثَجَّاجاً)
(و از ابرهاى باران‌زا آبى فراوان نازل كرديم.)
از مجمع البیان‌ روشن می‌شود كه «مُعْصِرات» را همه به صيغه فاعل خوانده‌اند.
ابن زبیر، قتاده و ابن عباس آن را با باء «بِالْمُعْصِراتِ‌» خوانده‌اند. پس معصرات به معنى فشارنده‌هاست در اين صورت آيا مراد از معصرات ابرها هستند كه در اثر باد يا عامل ديگر، همديگر را می‌فشارند؟ و يا مراد از آن بادهاست- كه ابرها را می‌فشارند؟ و اگر مراد بادها باشد بايد «من» در (مِنَ‌ الْمُعْصِراتِ‌) به معنى باء باشد، چنان‌كه ابن عباس و غيره خوانده‌اند.


۲.۵ - الْعَصْرِ (آیه ۱ سوره عصر)

(وَ الْعَصْرِ. إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ...)
(به عصر سوگند، که انسان‌ها همه در زیانند.)
عصر به معنى فشردن، روزگار و آخر روز به كار رفته و چون به معنى دهر و روزگار باشد جمع آن عصور آيد.
به نظر نگارنده مراد از عصر دهر و روزگار است و در اين صورت قسم با مقسم به كه خسران باشد كاملا متناسب‌اند زيرا تفكر در روزگار و تغيير و گذشت آن روشن می‌كند كه انسان در كم شدن است.
بعضى آن را به معنى وقت عصر گرفته كه وقت رسيدگى به سود و زيان روزانه است. المیزان مناسب می‌داند كه مراد عصر رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و عصر طلوع‌ اسلام باشد.



به نظر نگارنده «مِنَ» در معنى اصلى خود می‌باشد و «معصرات» وصف ابرهاست و ابرها يكديگر را می‌فشارند و توليد باران می‌كنند. آقاى مهندس بازرگان در كتاب باد و باران در قرآن
[۳۹] مهندس بازرگان، باد و باران در قرآن، ص۱۲۷.
علل علمى آن‌ را چنين بيان می‌كند: در ترمودینامیک و فیزیک نشان داده شد كه اشباع و تقطیر بخار آب به نسبت به سایر بخارها يک وضع استثنایى داشته انبساط آدياباتيک آن كه عادتا بايد سبب تبخير گردد موجب تقطير می‌شود. انبساط آدياباتيک ... بنا به معادله اصل اول ترموديناميک ... از خود ايجاد حرارت مى‌نمايد ... اين ايجاد حرارت با عمل تقطير ... انجام می‌پذيرد.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۶۹.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۳، ص۴۰۶.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۴۰۷.    
۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۳۶.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۳۹.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۳۳.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۷۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۱۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۵۶.    
۱۱. زجاج، أبو إسحاق، معاني القرآن وإعرابه،ج، ص.
۱۲. ابن انباری، الزاهر في معاني كلمات الناس، ج، ص.
۱۳. یوسف/سوره۱۲، آیه۴۹.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۵۹.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۹۰.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۳۱.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۶۵.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۲۶۶.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۰۳.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۹۲.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۵۲.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۵۴.    
۲۴. نباء/سوره۷۸، آیه۱۴.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۲.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۶۳.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۶۳.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۳۰.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۴۰.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۳۸.    
۳۱. عصر/سوره۱۰۳، آیه۱-۳.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۶۰۱.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۶۰۸-۶۰۹.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۵۵-۳۵۶.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۶۲.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۱۵.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۵۵.    
۳۸. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، ج۷، ص۵۴۹.    
۳۹. مهندس بازرگان، باد و باران در قرآن، ص۱۲۷.



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عصر»، ج۵، ص۵.    






جعبه ابزار