عزاداری در سیره ائمه اطهار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بدون تردید در مصیبتها و بویژه
مصیبت امام حسین (علیهالسّلام) شیوههای
امامان معصوم (علیهمالسّلام) این بوده که
عزاداری و مجالس
سوگواری داشته باشند. در اینجا به نمونههایی از آن اشاره میشود.
بدون تردید در مصیبتها و بویژه
مصیبت امام حسین (علیهالسّلام) شیوههای
امامان معصوم (علیهمالسّلام) این بوده که
عزاداری و مجالس
سوگواری داشته باشند. در اینجا به نمونههایی از آن اشاره میشود.
بزرگی شخصیت
امام سجاد، بلکه سایر امامان (علیهم
السّلام) بر کسی پوشیده نیست؛ از این رو تمامی
مسلمانان رفتار و گفتار آنان را
الگو و سرمشق زندگی خویش قرار دادهاند.
ویژگیهای
امام سجاد (
علیه
السّلام)
صبر و
شکیبایی ایشان در برابر سختی و مصایب بوده است. حادثه جانسوز عاشورا و جریان
اسارت آن حضرت در دست دژخیمان پسر
ابی سفیان و
دفاع از آرمانهای
شهدای کربلا در برابر
یزید؛ استواری
ایمان و
شجاعت آن حضرت را میرساند.
ایشان به دیگران نیز توصیه میفرمایند که در برابر ناملایمت زندگی شکیبا و مقاوم باشند؛ «یا بنی اصبر علی النوائب».
اما با وجود این شکیبایی، آن حضرت زیاد گریه میکرد به گونهای که ایشان را یکی از بکائون نامیدند.
آن حضرت در سجدههای طولانی آن چنان اشک میریخت که سنگ ریزهها خیس میشد اما این گریه
خوف الهی بود. آن حضرت بر مظلومیت پدر بزرگوارش
حسین بن علی (علیهالسّلام) نیز بسیار گریه میکرد. سالها اشک ریخت و دیگران را نیز
تشویق فرمود تا بر
حسین بن علی بگریند و از اهرم گریه برای افشای چهره ستمگران
اموی استفاده نمایند؛ بدین جهت آن بزرگوار از هر فرصتی برای رسوایی ستمکاران استفاده میکردند.
گاهی که نوبت غذا و
طعام میرسید، چشمان مبارکشان پر از اشک میشد. روزی یکی از خدمتگزاران آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله! آیا هنوز پایان
حزن و اندوه شما فرا رسیده است؟ فرمود: «ویحک! ان یعقوب (
علیه
السّلام) کان له اثنی عشر ابنا فغیب الله واحدا منهم فابیضت عیناه من الحزن و کان ابنه یوسف حیا فی الدنیا و انا نظرت الی ابی و اخی و عمی و سبعة عشر من اهل بیتی و قوما من انصار ابی مصر عین حولی فکیف ینقضی حزنی؟»
وای بر تو!
یعقوب (علیهالسّلام) دارای دوازده
فرزند بود.
خداوند یکی از آنان را از جلوی چشمش دور و پنهان نمود (در حالی که) فرزندش
حیات داشت، چشمان یعقوب از اندوه سفید شد. اما من در جلو چشمانم شاهد بودم که پدرم، برادرم، عمویم، هفده تن از اهل بیتم و گروهی از یاران پدرم را به
قتل رساندند و سرهایشان را از تن جدا کردند. چگونه اندوه من پایان یابد؟
در
روایت دیگر فرمود: «کیف لا ابکی و قد منع ابی من الماء کان مطلقا للسباع و الوحوش»؛
چرا گریه نکنم در صورتی که پدرم را از آبی منع کردند که برای تمام درندگان و حیوانات آزاد بود؟
امام صادق فرمود: «بکی علی بن الحسین عشرین سنة و ما وضع بین یدیه طعام الا بکی»؛
امام سجاد (
علیه
السّلام) بیست سال گریه کرد و هرگاه در جلو آن حضرت غذایی گذاشته میشد میگریست.
روزی خدمتکار آن حضرت به ایشان گفت: «به فدایتای پسر رسول خدا! میترسم که اگر به این صورت گریه را استمرار دهید تلف شوید! فرمود: در پیشگاه خداوند اندوه دارم و میدانم آنچه را تو نمیدانی. هرگاه جریان
شهادت فرزندان
فاطمه (سلاماللهعلیها) را به یاد میآوردم، گریه گلویم را میگیرد به گونهای که نزدیک است گلوگیر شوم».
با فرا رسدن
ماه رمضان، هر
افطار آن حضرت به یاد شهدای کربلا و
شهادت پدر میافتاد و میفرمود: «وا
کربلا! وا کربلا! » و این جمله را همواره تکرار میکرد: که «کشته شد پسر رسول خدا در حالی که خایف بود! کشته شد پسر رسول خدا در حالی که تشنه بود!». این جملهها را با خود زمزمه میکرد و اشک میریخت تا این که لباس آن حضرت از اشک خیس میشد.
وضعیت دوران
امام باقر (علیهالسّلام) به گونهای بود که جلسات
عزا بسیار سخت و دشوار برگزار میشد.
بنی امیه روشی اتخاذ کرده بود که از هر نوع حرکت و برنامهای که در راستای بیداری
امت اسلام و افشاگری چهره ستمگران اموی باشد، جلوگیری گردد؛ به همین جهت
امام باقر (
علیه
السّلام) مجالس
عزاداری را در خفا و با حضور افراد خاصی برگزار میکردند و از شعرای معروف آن زمان دعوت مینمودند تا اشعاری بسرایند.
یکی از آن شاعران
کمیت بن زید اسدی (م ۱۲۶ ه ق) بود که بیشتر شعرهای خود را در
مدح بنی هاشم و یادآوری مصایب
آل رسول میسرود.
مالک جهنی میگوید
امام باقر (
علیه
السّلام) درباره
روز عاشورا فرمود: «ولیندب الحسین و یبکیه و یامر من فی داره بالبکاء
علیه و یقیم فی داره مصیبته باظهار الجزع
علیه و یتلاقون بالبکاء
علیه بعضهم فی البیوت و لیعزبعضهم بعضا بمصاب الحسین فانا ضامن علی الله لهم اذا احتملوا ذلک ان یعطیهم ثواب الفی حجة و عمرة و غزوة مع رسول الله و الائمة الراشدین.» ؛
در روز عاشورا برای
امام حسین مجلس عزا برپا نموده و بر مصایب آن حضرت همراه با خانواده بگریید و
جزع و ناراحتی خویش را ابراز کنید. ضمن دیدار و ملاقات همدیگر بر آن حضرت گریه کنید و یکدیگر را
تعزیت دهید و بگویید: «اعظم الله اجورنا بمصابنا
بالحسین (
علیه
السّلام) و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه
الامام المهدی من آل محمد (صلیالله
علیهوآله
وسلّم) ». هر کس این
عمل را انجام دهد، برای او در نزد خدا
ثواب دو هزار
حج و
عمره و
جهاد در رکاب
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امامان راشدین را
ضمانت میکنم.
در یکی از مجالس عزا با حضور
امام باقر (
علیه
السّلام)، کمیت
شعر میخواند، وقتی به اینجا رسید که: «و قتیل بالطف غودر منهم بین غوغاء امة و طعام»،
امام باقر (
علیه
السّلام) گریه زیادی کرد فرمود: «لو کان عندنا مال لاعطیناک و لکن لک ما قال الرسول (صلیالله
علیهوآله
وسلّم) لحسان ثابت، لازلت مؤیدا بروح القدس ما ذببت عنا اهل البیت»؛
اگر سرمایهای داشتیم در پاداش این شعر کمیت به او میبخشیدیم اما جزای تو همان دعایی است که رسول خدا (صلیالله
علیهوآله
وسلّم) درباره
حسان بن ثابت شاعر معروف صدر
اسلام فرمودند که همواره به خاطر دفاع از ما اهل بیت مورد تاییدات
فرشته روح القدس خواهی بود.
شیخ طوسی میگوید
امام باقر (
علیه
السّلام) وظیفه ما را در روز عاشورا چنین بیان میفرماید: «ان البعید یؤمی الیه
بالسلام و یجتهد فی الدعا علی قاتله و یصلی من بعده رکعتین قال ذلک فی صدر النهار قبل ان تزول الشمس ثم لیندب الحسین و لیبکه و یامر من داره ممن لا یتبعه بالبکاء
علیه و یقیم فی داره المصیبة باظهار الجزع
علیه»؛
کسی که در راهی دور قرار دارد، (جهت
زیارت) کافی است که به سوی
کربلا اشاره نماید و
سلام و درود بفرستد و در
دعا و
نفرین کشندگان
شهدای کربلا بکوشد، آنگاه دو
رکعت نماز بپا دارد، باید این اعمال را پیش زوال
خورشید انجام دهد و پس از آن اهل خانه را جمع کند و مجلس عزا برگزار نماید و بر آن حضرت همگی بگریند.
ابو بصیر از یاران خاص
امام صادق (علیهالسّلام) میگوید: در محضر آن حضرت بودم، ناگاه یکی از دختران
امام حسین وارد شد، حضرت فرمودند: «مرحبا! آنگاه او را مورد نوازش و مهربانی قرار داده و بوسید. فرمود: حقر الله من حقرکم و انتقم ممن وترکم و خذل الله من خذلکم و لعن الله من قتلکم و کان الله لکم ولیا و حافظا و ناصرا فقد طال بکاء الانبیاء و الصدیقین و الشهداء و ملائکة السماء ثم بکی و قال یا ابا بصیر اذا نظرت الی ولد الحسین اتانی مالا املکه بما اوتی الی ابیهم والیهم یا ابا بصیر ان فاطمة لتبکیه؛
خداوند کوچک و پست گرداند کسی را که شما را
تحقیر کرد و انتقام گیرد از کسی که نسبت به شما
ستم روا داشت و خوار گرداند آن که را که شما را خوار کرد. (خداوند)
لعنت کند کسانی را که پدران شما را به
شهادت رساندند. خداوند متعال سرپرست و نگهدار و یاور شماست. همانا
پیامبران،
صدیقان، شهدا و
فرشتگان الهی بر
حسین فراوان گریستند. آنگاه خود حضرت گریه کردند و فرمودند: ای ابوبصیر هر زمان چشمم به یکی از فرزندان و
نسل حسین میافتد و به خاطر آن حادثهای که برای پدران و یارانش پیش آمد حالتی به من دست میدهد که نمیتوانم تاب بیاورم. ای ابوبصیر حتی فاطمه (
سلاماللهعلیها) نیز بر فرزندش
حسین میگرید».
معاویةبن وهب یکی دیگر از یاران
امام صادق (
علیه
السّلام) میگوید: روز عاشورا خدمت مولای خودم جعفر بن محمد (
علیه
السّلام) رسیدم و آن حضرت را در
محراب عبادت و
سجده یافتم. انتظار کشیدم تا عبادت آن حضرت پایان یابد. سجده
امام بسیار طولانی بود. در حال سجده گریه میکرد و با پروردگار خویش
مناجات مینمود و برای خود و برادران و زایران
امام حسین (علیهالسّلام) طلب
آمرزش داشت. آنگاه به من فرمود: «یا ابن وهب زر الحسین من بعید اقصی و من قریب ادنی و جدد الحزن
علیه و اکثر الکباء
علیه». .. ثم بکی الصادق (
علیه
السّلام) حتی اخضلت لحیته بدموعه و لم یزل حزینا کئیبا طول یومه ذلک و انا ابکی لبکائه و احزن لحزنه؛
پسر وهب!
حسین را از راه دور و نزدیک زیارت کن، اندوه و
حزن خود را تجدید و زیاد گریه کن. آنگاه خود
امام (
علیه
السّلام) بسیار گریستند، به گونهای که قطرات اشک
محاسن مبارکشان را فرا گرفت. آن روز تا پایان محزون و اندوهناک بود. من نیز همراه آن حضرت گریستم و بر اندوه ایشان اندوهناک بودم.
زید شحام میگوید: همراه جماعتی از اهل
کوفه در خدمت
امام صادق (
علیه
السّلام) بودیم یکی از شعرای عرب به نام
جعفربن عفان وارد شد آن حضرت او را احترام نموده و در نزدیک خود جای داد، آنگاه فرمودای جعفر! عرض کرد: لبیک! به فدایت گردم. فرمودند به من گفتهاند که تو اشعار نیکی درباره
حسین (
علیه
السّلام) سرودهای. عرض کرد: اری. فرمود: اشعار خود را بخوان. او شعر میخواند و
امام و اطرافیان میگریستند، به گونهای که قطرات اشک به صورت و
محاسن آن حضرت جاری بود. سپس
امام فرمودند: «یا جعفر والله لقد شهدت ملائکة الله المقربین هاهنا یسمعون قولک فی الحسین و لقد بکوا کما بکینا او اکثر و لقد اوجب الله تعالی لک یا جعفر فی ساعته الجنة یاسرها و غفرالله لک»؛
ای جعفر! فرشتگان الهی حضور دارند و صدای تو را شنیدند و چنانکه ما گریه کردیم، آنها نیز گریستند بلکه بیشتر از آن. خداوند در این ساعت برای تو
بهشت را
واجب کرده و تو را ببخشد.
ابن قولویه میگوید: «هرگز دیده نشد که نام
امام حسین (
علیه
السّلام) در نزد
امام صادق برده شود و آن روز بر لب مبارکش
خنده مشاهده شود».
امام صادق (
علیه
السّلام) فرمود: «
حسین مایه
عبرت و گریه هر مؤمنی است»؛ «ان البکاء و الجزع مکروه للعبد فی کل ما جزع ما خلا البکاء علی الحسین بن علی (
علیه
السّلام) فانه فیه ماجور».
مرحوم محدث قمی نوشته است: «
ابو هارون مردی نابینا و شاعری توانا و از اصحاب
امام صادق (
علیه
السّلام) بود و گاهی برای
امام حسین مرثیه میخواند او میگوید: روزی خدمت
امام صادق (
علیه
السّلام) رسیدم، فرمود: ابوهارون از آن شعرهایی که در مرثیه جدم سرودهای برای ما بخوان. عرض کردم: اطاعت میشود. آن حضرت فرمود: بگویید زنها هم پشت پرده بیایند و استفاده ببرند. ابوهارون اشعار خود را که تازه سروده بود آغاز کرد با آن که پنج
مصرع بیشتر نبود، غلغلهای از خانه
امام صادق (
علیه
السّلام) بلند شد و اشک از چشمان مبارک
امام جاری بود، شانههای مبارکش به شدت حرکت میکرد و فریاد ناله و گریه از منزل به گوش میرسید.
ای باد صبا! گذر کن به
قبر حسین و پیام دوستان و عاشقان او را برسان.
ای باد صبا پیام ما را به استخوانهای مقدس و پاک
حسین برسان.
بگو، ای استخوانها! شما همیشه با اشک دوستان
حسین سیراب هستید.
این اشکها میریزند و شما را سیراب میکنند. اگر یک روزی شما را از
آب منع کردند و اگر
حسین را با لب تشنه شهید کردند این
شیعیان و دوستان، اشک خود را نثار شما میکنند.
امرر علی جدت الحسین فقل لاعظمه الزکیة
ءاعظما لازلت من و طفاء ساکبة رویة
و اذا مررت
بقبره فاطل به وقف المطیة
و ابک المطهر للمطهر و المطهرة النقیة
کبکاء معولة اتت یوما لواحدها المنیة
ای باد صبا! اگر از
جسد این پاکان گذر کردی، تنها به رساندن پیام
قناعت مکن؛ بلکه آنجا مرکبت را نگهدار، خیلی هم بایست، و یاد مصایب
حسین را در خاطرت زنده کن و اشک بریز، مانند آن زنی که یک فرزند بیشتر ندارد، او چگونه در
مرگ تنها فرزندش اشک میریزد، تو هم آن گونه اشک بریز و گریه کن برای آن
انسان پاک، فرزند پاک و مادر پاک.
دوران
امام کاظم (علیهالسّلام) دوران فشار و مراقبت
بنی عباس بود. از این رو آن حضرت بیشتر زندگی خود را در زندان سپری نمود. عزاداریها رونق و نمودی نداشت. با فرا رسیدن ایام عاشورا آن حضرت محزون و غمناک بود و آن روز را، روز غم، اندوه و گریه میدانست.
امام رضا (علیهالسّلام) میفرماید: «کان ابی اذا دخل المحرم لایری ضاحکا و کانت الکآبة تغلب
علیه حتی تمضی منه عشرة ایام فاذا کان الیوم العاشر منه کان ذلک الیوم یوم مصیبته و حزنه و بکائه»؛
با فرا رسیدن
ماه محرم پدرم موسی بن جعفر با چهره خندان دیده نمیشد و حزن و اندوه سراسر وجودش را فرا میگرفت تا روز دهم فرا میرسید. آن روز روز مصیبت، اندوه و گریه آن حضرت بود.
دعبل خزاعی از شعرای بزرگ علاقمند و به
اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. وی در سال ۱۹۸در شهر
مرو به خدمت
امام رضا (
علیه
السّلام) رسید. او میگوید: «در شهر مرو به آقایم علی بن موسی الرضا (
علیه
السّلام) وارد شدم در حالی که یاران آن حضرت پیرامون او نشسته بودند. حزن و اندوه از چهره
امام پیدا بود. با ورود من به مجلس فرمود: خوشا به حالتای دعبل که ما را به وسیله دست و زبانت یاری مینمایی! آنگاه مرا احترام نموده و در نزد خود جای داد و فرمود: «دوست دارم که برای من شعر بگویی، این روزها، روز حزن و اندوه ما اهل بیت (علیهم
السّلام) و روز شادی دشمنان ما بویژه بنی امیه است.
فان هذه الایام ایام حزن کانت علینا اهل بیت و ایام سرور کانت علی اعدائنا خصوصا بنی امیه ثم انه نهض و ضرب سترا بیننا و بین حرمه و اجلس اهل بیته من وراء الستر لیبکوا علی مصاب جدهم الحسین ثم التفت الی و قال یا دعبل ارث الحسین فانت ناصرنا و مادحنا ما دمت حیا قال دعبل فاستعبرت و سالت دموعی وانشات».
افاطم لو خلت الحسین مجدلا و قد مات عطشانا بشط الفرات... و بکی
الامام الرضا حین انشد دعبل القصیدة و بکت معه النسوة و الاطفال.
پس از آن
امام رضا (
علیه
السّلام) پردهای را جهت حضور خانواده در مصیبت جدشان
حسین (
علیه
السّلام) آویزان کرد و به من فرمود: «ای دعبل
مرثیه سرایی کن. تا تو زنده هستی یاور و ستایشگر اهل بیت پیامبر (صلیالله
علیهوآله
وسلّم) خواهی بود»! آنگاه گریستم به گونهای که قطرات اشک بر صورتم جاری شد و این شعر را سرودم.
افاطم لو خلت...
امام رضا (
علیه
السّلام) و خانواده و فرزندان آن حضرت به شدت گریستند.
نمونههایی که از
سیره امامان ارایه میشود، گویای این واقعیت است که بزرگان
دین با همه سختیها و دشواریها،
عزاداری سالار شهیدان را پاس داشته و از آن به خوبی نگهداری مینمودند؛ اگرچه در سیر تحول تاریخی آن فراز و نشیبهایی بسیار دیده میشود.
در عصر
امام جواد (علیهالسّلام) عزاداری برای
امام حسین (علیهالسّلام) به صورتی آشکار در منازل
علویان برگزار میشد، اما پس از
معتصم عباسی دیگر جانشینان وی از اقامه عزاداری و حتی از زیارت
قبور امامان و
شهیدان کربلا به شدت جلوگیری کردند.
امام هادی (علیهالسّلام) در محیطی خفقان آور زندگی میکرد.
متوکل عباسی (حاکم وقت) دشمنی خاصی بر
امام و
شیعیان آن حضرت داشت. وی به اندازهای در زشتکاری پیش رفت که
قبر امام حسین (
علیه
السّلام) را ویران ساخت و آثار آن را از میان برد.
ابوالفرج اصفهانی میگوید: «متوکل نسبت به
خاندان ابوطالب بسیار سخت گیر بود و به شدت از رفتار و اعمال علویان مراقبت میکرد،
بغض و
کینه فراوانی از ایشان در سینه داشت و بر این اساس تهمتهای ناروایی به آنان نسبت میداد. سخت گیری متوکل به جایی رسید که هیچ یک از خلفای پیش به اندازه وی تندروی نکرده بودند. به دستور وی
قبر امام حسین (
علیه
السّلام) را
تخریب کردند به طوری که هیچ آثاری از آن برجای نماند. وی پایگاههایی در مسیر
قبر آن حضرت ساخته بود تا هر کسی را که به زیارت آن حضرت میرود دستگیر و مجازات نمایند».
این وضعیت تا عصر
امامت امام حسن عسکری استمرار داشت اما شیعیان و علویان هرگز
ترس به خود راه ندادند وهمواره در طول
تاریخ با ستمگران اموی و عباسی مبارزه کردند خواه از راه مبارزه مثبت و یا منفی؛ از راه زیارت
قبور و
نفرین بر کشندگان آنان، یا از راه عزاداری و گریه بر مظلومیت شهیدان بویژه شهدای کربلا.
بی شک
امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) سیره پدران بزرگوار خود را استمرار بخشیده و بر جد بزرگش
حسین بن علی (
علیه
السّلام) میگرید. چنان که در
زیارت ناحیه مقدسه آمده است که آن حضرت خطاب به جدشان
امام حسین (سید شباب اهل الجنه) میفرماید: «لاندبنک صباحا و مساء و لابکین علیک بدل الدموع دما»؛
هر صبحگاه و شامگاه بر توای جد بزرگوار میگریم و آن چنان گریه میکنم که به جای اشک خون از چشمانم جاری شود.
و این شیوه تا ظهور حضرتش ادامه خواهد داشت و انشاءالله با ظهورش جهان را پر از
عدل و داد نموده و ریشه
ظلم و ظالمان را از
جهان خواهد کند.
آسیب شناسی عزاداری؛
عزاداری از دیدگاه علما؛
عزاداری شیعیان؛
عزاداری در سیره پیامبر؛
عزاداری در روایات شیعه؛
عزاداری در قرآن؛
تعریف عزاداری؛
گریه بر مصائب اهل بیت؛
چرایی عزاداری؛
رابطه عزاداری و صبر
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عزاداری در سیره ائمه اطهار»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۱۷.