عزاداری از دیدگاه علما
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله نظرات
فقهای شیعه مانند
صاحب جواهر و
امام خمینی و
سید محمد کاظم یزدی و
آیت الله خویی و
محقق نایینی و
فتاوای علمای
اهل سنت، از کتب
فتاوی الهندیه و
فتاوی غیاثیه در مورد
عزاداری را ذکر می کنیم.
از دید
فقهای شیعه،
جزع و نوحه سرایی به
باطل و
دروغ، پاره کردن گریبان و برخی اعمال دیگری که یادآوری میشود
مکروه است.
مرحوم صاحب جواهر مینویسد: «لا ریب فی جواز البکاء علی المیت نصا و فتوی الاخبار التی لاتقصر عن التواتر معنی من بکاء النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی حمزه و ابراهیم و غیرهما و فاطمه (علیهاالسّلام) علی ابیها و اختها و علی بن الحسین علی ابیه حتی عدوه و فاطمه من البکائین الاربعة»؛
شکی نیست که گریه بر
میت به خاطر
روایات متعددی که به حد
تواتر معنوی رسیده و
فتاوای فقها
جایز است و آن روایات عبارت است از گریه
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر
حمزه سید الشهدا و فرزندش ابراهیم و غیر آنها؛ همچنین
فاطمه (سلاماللهعلیها) بر پدر و خواهرش گریه کرد.
امام سجاد بر پدر بزرگوارش گریست؛ به گونهای که حضرت فاطمه و امام سجاد از چهار گریه کننده معروف گردیدند.
نوحه سرایی در صورتی که همراه با باطل یا دروغ نباشد جایز است و در غیر این صورت اشکال دارد.
روایت است که حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) بر پدر نوحه کرد: «فقالت یا ابتاه من ربه ما ادنا یا ابتاه الی جبرئیل انعاه یا ابتاه اجاب ربا دعاه».
از
امام علی (علیهالسّلام) روایت شده است که حضرت فاطمه یک مشت از
خاک قبر پیغمبر برداشت و بر چشمان خود نهاد، آنگاه چنین گفت:
ماذا علی المشم تربة احمد
ان لا یشم مدی الزمان غوالی
صبت علی مصائب لوانها
صبت علی الایام صرن لیایا
همچنین روایت شده است که
ام سلمه همسر پیامبر با اجازه آن حضرت بر پسر عمویش مغیره،
ندبه و نوحه سرایی کرد که پیش از این به آن اشاره شد.
صاحب جواهر در ادامه میگوید: «همه این موارد گویای این واقعیت است که ندبه و نوحه سرایی بر کسانی که دارای ویژگیهای برجستهاند، مانعی ندارد، بلکه
مستحب است تا در پرتو این مجالس
عزا، فضایل و خوبیهای آنان نشر یابد و دیگران سرمشق و
الگو بگیرند».
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) مینویسد: «یجوز البکاء علی المیت بل قد یستحب عند اشتداد الحزن و لکن لا یقول ما یسخط الرب و کذا یجوز النوح علیه بالنظم و النثر لولم تشتمل علی الباطل من الکذب و غیره من المحرمات بل والویل و الثبور علی الاحوط و لا یجوز اللطم و الخدش و جز الشعر و نتفه و الصراخ الخارج عن حد الاعتدال علی الاحوط و لا یجوز شق الثوب علی غیر الاب و الاخ بل فی بعض الامور المزبورة یجب الکفارة ففی جز المراه شعر فی المصیبة کفارة شهر رمضان وفی نتفه کفارة الیمین»؛ گریه کردن بر اموات (نه تنها) رواست بلکه در هنگام شدت
حزن و اندوه مستحب میباشد ولی سخنی که باعث
غضب پروردگار شود نگوید.
و جایز است نوحه سرایی، خواه با
شعر یا یا
نثر؛ اما با این شرط که همراه با دروغ و
محرمات دیگر نباشد. همچنین بنابر
احتیاط در وای گفتن. و بنا بر احتیاط جایز نیست سیلی زدن به صورت، زخمی کردن. بریدن و کندن موی و فریادی که بیرون از حد
اعتدال باشد. همچنین پاره کردن لباس روا نیست؛ جز برای پدر و برادر. و در برخی از امور یاد شده نظیر بریدن موی سر توسط خانمها در هنگام
مصیبت،
کفاره ماه رمضان و در کندن آن، کفاره
یمین واجب میشود.
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در جای دیگر مینویسد: «ما باید حافظ این سنتهای اسلامی، حافظ این دستهجات مبارک اسلامی که در
عاشورا، در
محرم و
صفر، در مواقع مقتضی به راه میافتند تاکید کنیم که یشتر دنبالش باشند. محرم و صفر است که
اسلام را نگه داشته است. فداکاری
سیدالشهداء (سلاماللهعلیه) است که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است. زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنتی خودش از طرف روحانیون، از طرف خطبا، با همان وضع سابق و از طرف تودههای مردم با همان ترتیب سابق که دسته جات مخطم و منظم، دسته جات
عزاداری، به عنوان عزاداری راه میافتاد، باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید؛ البته اگر چنانچه یک چیزهای ناروایی بوده است سابق و دست اشخاص بی اطلاع از مسایل اسلام بوده، آنها باید یک قدری تصفیه بشود، لکن عزاداری به همان وقت خودش باید باقی بماند و گویندگان پس از این که مسایل روز را گفتند،
روضه را همان طور که سابق میخواندند و
مرثیه را همان که سابق میخواندند، بخوانند و مردم را مهیا کنند برای فداکاری».
سید محمد کاظم یزدی مینویسد: «یجوز البکاء علی المیت و لو کان مع الصوت بل قد یکون راجحا کما اذا کان مسکنا للحزن و حرقة القلب بشرط ان لا یکون منافیا للرضا بقضاء الله... و اما البکاء المشتمل علی الجزع و عدم الصبر فجائز ما لم یکن مقرونا به عدم الرضا بقضاء الله. نعم یوجب حبط الاجر... یجوز النوح علی المیت بالنظم و انثر مالم یتضمن الکذب و لم یکن مشتملا علی اویل و الثبور لکن یکره فی اللیل و لا تجوز اللطم و الخدش و جز الشعر بل و الصراخ الخارج عن حد الاعتدال علی الاحوط»؛
گریه بر مرده هر چند با صدا همراه باشد جایز است بلکه در صورتی که برای تسکین و تالم و سوز
دل باشد رحجان دارد البته به این شرط که با رضای به
قضای الهی منافات نداشته باشد و همچنین گریه همراه با
جزع و بیتابی نیز جایز است؛ چنانکه نوحه بر میت همراه با اشعار و غیر آن در صورتی که با ویل و شیون همراه نباشد جایز است گرچه در شب
کراهت دارد و جایز نیست زدن صورت، خراشیدن و کندن موی و بلند کردن صدا بیش از حد معمول خلاف احتیاط است.
آیت الله خویی مینویسد «
احتیاط واجب آن است که در گریه بر میت صدا را خیلی بلند نکنند.
اگر زن در عزای میت صورت خود را بخراشد و خونین کند یا موی خود بکند بنا بر
احتیاط مستحب، یک بنده آزاد کند یا ده
فقیر را
طعام دهد و یا بپوشاند و همچنین اگر در
مرگ زن یا فرزند، یقه یا لباس خود را پاره کند».
مرحوم محقق نایینی که از بزرگان و فقهای معروف معاصر است در پاسخ به پرسش اهل
بصره درباره
حکم هیاتهای عزاداری مطالب مفیدی به این شرح ایراد فرمودهاند:
«قد تورات علینا برقیاتکم و کتبکم المتضمنه للسئوال عن الحکم المواکب العزائیه و... فها نحن نحرر الجواب عن تلک السؤالات ببیان مسائل. الاولی خروج المواکب العزائیه فی عشرة عاشورا و نحوها الی الطرق و الشوارع مما لاشبهة فی جوازه و رجحانه و کونه من اظهر مصادیق ما یقام به عزاء المظلوم و ایسر الوسائل لتبلیغ الدعوة
الحسینیه الی کل قریب و بعید لکن لازم تنزیه هذا الشعار العظیم عما لایلیق بعبادة مثله من غناء او استعمال آلات اللهو و التدافع فی التقدم و التاخر بین اهل محلتین و لو اتفق شیئی من ذلک فذالک الحرام الواقع فی البین هو المحرم و لا نسری حرمته الی الموکب العزائی»؛
از شما پرسشهای فراوانی درباره موکبهای عزا که در خیابانها حرکت میکند و. . به ما رسیده است که به آن پاسخ میدهیم.
نخست، شکی نیست که حرکت موکب عزا در عاشورا و مانند آن به سوی خیابانها و راهها، جایز است، بلکه رجحان دارد و از آشکارترین مواردی است که (به واسطه آن) عزای سید مظلومان بپاداشته میشود و آسانترین وسیله
تبلیغ دعوت حسینیه به دور و نزدیک عالم میباشد؛ اما شایسته این شعایر بزرگ آن است که آنچه مناسب آن نیست، نظیر
غنا و استعمال
آلات لهو و رقابت ببین دوهیات در سبقت و تاخر، داخل این شعار بزرگ اسلامی نشود چنانچه یکی از این امور پیش آید
حرام است ولی حرمتش به عزادای و حرکت موکبها سرایت نمیکند و تنها خود این امور حرام است.
برای تبیین نظر فقهای
اهل سنت در مورد
عزاداری، به نقل از سه کتاب مهم فقهی،
الفتاوی الهندیه معروف به
فتاوی عالمگیری و
غیاثیه بسنده میکنیم.
در
فتاوی الهندیه چنین آمدهاست: «ویکره النوح و الصیاح و شق الجیوب فی الجنازه و منزل المیت فاما البکاء من غیر رفع الصوت فلا باس و الصبر افضل»؛
در
تشییع جنازه و در منزل میت نوحه، گریه، شیون و پاره کردن گریبان مکروه است اما گریه بدون فریاد اشکالی ندارد؛ ولی
صبر و
شکیبایی بهتر است.
در جای دیگر مینویسد: «اما النوح العالی فلا یجوز و البکاء مع رقة القلب لا باس به و یکره للرجال تسوید الثیاب و تمزیقها للتعذیة و لا باس بالتسوید للنساء و اما تسوید الخدود و الایدی و شق الجیوب و خدش الوجوه و نشر الشعور و نشر التراب علی الرؤس و الضرب علی الفخذو الصدر و ایفاء النار علی القبور فمن رسوم الجاهلیة و الباطل و الغرور»؛
گریه و نوحه بلند روا نیست، اما گریهای که از سوز
قلب باشد، مانعی ندارد. لباس سیاه برای مردان مکروه است ولی برای خانمها اشکالی ندارد. سیاه کردن گونهها و دستها، پاره کردن گریبان، زخمی کردن صورت، پریشان کردن موی، ریختن خاک بر سر، زدن بر سینه و ران و روشن کردن آتش بر سر قبرها، از رسومات دوران
جاهلیت بوده و باطل است.
در
فتاوی غیاثیه آمده است: «یکره النوح و الصیاح لنهی النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و البکاء لاباس به کما روی ان النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بکی ابنه ابراهیم»؛
شیون، زاری و فریاد زدن مکروه است و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از آن جلوگیری فرموده است اما گریه اشکالی ندارد زیرا روایت است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مرگ فرزندش ابراهیم گریست.
فقهای اهل سنت گریه بدون فریاد زدن را
مباح دانستهاند اما گریه با صوت در بین ایشان محل اختلاف است. حاصل آن که
شافعیه و
حنابله بر این باورند که چنین گریهای اشکال ندارد اما
مالکیه و
حنفیه اجازه آن را نمیدهند.
عبدالرحمان جزیری میگوید: «یحرم البکاء علی المیت برفع الصوت و الصیاح عند المالکیه و الحنفیه، و قال الشافعیه و الحنابله انه مباح اما هطل الدموع بدون صیاح فانه مباح باتفاق»؛
از دید مالکیه و حنفیه گریه با صدا و فریاد زدن حرام است اما از نظر شافعیه و حنبلیها مباح و رواست، چنان که اشک ریختن بدون صدا به اتفاق علما مباح است.
سبکی از محققان اهل سنت میگوید: «اگر گریه برای دلسوختن بر میت و
ترس از
عذاب خداوند باشد کراهت ندارد، اما اگر برای
جزع و تسلیم نشدن در برابر
قضای الهی باشد
مکروه و یا
حرام است. این حکم در صورتی است که گریه با صدا باشد اما بدون صدا هیچ اشکالی ندارد».
از روایات چنین به دست میآید که گریه پیش از مرگ جایز است؛ چنانکه پس از
مرگ نیز میباشد زیرا
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نزد
قبر یکی از دخترانشان گریه کردند و همچنین در زیارت قبر مادر بزرگوارشان
آمنه همراه
اصحاب گریستند.
آسیبشناسی عزاداری؛
عزاداری شیعیان؛
عزاداری در سیره ائمه اطهار؛
عزاداری در سیره پیامبر؛
عزاداری در روایات شیعه؛
عزاداری در قرآن؛
تعریف عزاداری؛
گریه بر مصائب اهل بیت؛
چرایی عزاداری؛
رابطه عزاداری و صبر
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عزاداری از دیدگاه علما»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۱۷.