عبدالله بهابادی یزدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بهاباد در ۲۱۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر
یزد و بر روی تپه ی ماهورهای بین دو رشته کوه قرار گرفته است. آب و هوای خشک دارد.
بهاباد منطقهای کوهستانی است و هوای آن معتدل و آب زراعتی آن بیشتر از
چشمه و قنوات تامین میشود.
وسعت آن حدودا ۴۵۰۰ کیلومترمربع که ۹۶۰ کیلومتر آن دشت و بقیه را نواحی کوهستانی و کوهپایهای تشکیل میدهد.
مهمترین محصولات بهاباد،
انگور ،
پسته ،
زیره ،
گندم ، جو،
زعفران ،
پنبه ، انواع صیفی جات، محصولات سر درختی است. پنبه و زعفران آن، در کنار انگور و پسته، از مرغوبیت خاصی برخوردار است. در
قرن هفتم بهاباد جزء استان
کرمان بود و توتیا (دکتر محمد معین در فرهنگ فارسی، درباره توتیا چنین آورده است: توتیا اکسید طبیعی و ناخالص روی که در کورههای ذوب، سرب و روی دست آید و محلول آن گندزدایی قوی است و در چشم پزشکی محلول رقیق آن برای شست وشوی مخاط و پلکها به کار میرود در قدیم اکسید ناخالص مزبور را در جوشهای بهاره و جوشهای تراخمی به صورت پودر روی پلکها میپاشیدند.)
از صادرات قابل توجه این استان بود که در بهاباد و کوه بنان به عمل میآمده است.
مردم بهاباد به خاطر ریشه دار بودن سنتهای مذهبی و عمق اعتقادات دینی، اصالت فرهنگی اجتماعی و مذهبی خود را حفظ کردهاند. آنان و مردمی سخت کوش و مقاوم و در عین حال مؤمن و متعبد هستند. اهالی بهاباد مردمی مهمان نواز و خون گرم و خوش فکر و سلحشور و اهل
دین و دیانتاند. همگی شیعه ی اثنا عشری و شیفته ی مکتب
اهل بیت علیهم السلام، هستند.
آقای احمد ترحمی بهابادی صاحب کتاب ملا عبدالله بهابادی صاحب حاشیه یکی از نویسندگان خوش قلمی هستند که در این مقاله از کتاب ایشان بهرهها گرفتهایم و جا دارد در این
مجال از زحمات طاقت فرسای ایشان در تهیه و چاپ کتاب مذکور قدردانی و تشکر ویژه داشته باشیم.
ملانجم الدین عبدالله بن شهاب الدین حسین بهابادی یزدی در اوایل قرن دهم هجری در بهاباد پا به عرصه وجود گذاشت. پدرش شهاب الدین از متدینان بهاباد بود که از تمکن مالی خوب و از منزلت و مرتبتی خاص برخوردار بود.
ملاعبدالله بعد از رشد و شکوفایی و تحصیلات مقدماتی پس از چندی اقامت در زادگاه خود برای فرا گرفتن علوم دینی به شهرهای اسلامی
شیراز و
اصفهان مسافرت کرد.
وی در شیراز مقیم مدرسه ی صدریه ی منصوریه گشت و به کسب معارف پرداخت.
ملاعبدالله در عین حالی که به فراگیری علوم اشتغال داشت، در مدرسه ی منصوریه به تدریس نیز مشغول بود و شاگردانی را تربیت کرد.
آخوند مدتی را نیز در جوار مرقد مطهر امام اول شیعیان
امیرالمؤمنین علیهم السلام، در
نجف اشرف به بحث و تدریس مشغول بود.
از ثمرات این اقامت، حاشیه ی معروف وی بر کتاب تهذیب المنطق
سعدالدین تفتازانی است. کتاب مذکور شهرتی بسزا دارد و قرنها است که به عنوان کتاب درسی در حوزههای علمیه تدریس میشود
مرحوم ملاعبدالله شرح نفیس خود را در روز چهارشنبه ۲۷
ذوالقعده ۹۶۷ هجری قمری در نجف اشرف به پایان رساند.
ملا عبدالله در شیراز نزد عالم وارسته امیرغیاث الدین منصور شیرازی صاحب مدرسه ی معروف منصوریه مشغول به کسب معارف دینی شد.
او وحید ایام و جلالت علمی او مسلم دوران است. منصور در چهارده سالگی داعیه ی
جدل و
مناظره با علامه دوانی را در مطالب علمیه ی عالی در خود دید و در بیست سالگی از تحصیل و ضبط علوم فارغ و در سال ۹۳۶ هجری در عهد
سلطنت شاه طهماسب (۹۸۳-۹۳۰) به صدرات عظمی نایل و به «صدر صدور ممالک» ملقب و عاقبت در نتیجه ی پارهای مباحثات علمیه که در محضر سلطان بین او و
محقق کرکی وقوع یافته از صدرات استعفا کرد و به شیراز رفت و اقامت گزید.
مدرسهای که به جهت انتساب او به مدرسه ی منصوریه معروف است، تاسیس کرد.
تالیفات طریفهای دارد که در اثبات تبحر او برهانی قاطع است:
ـ اثبات الواجب تعالی
ـ اخلاق منصوری
ـ الاساس (در هندسه)
ـ الاشارات والتلویحات
ـ التصوف والاخلاق
ـ تعدیل المیزان (در منطق)
ـ تفسیر سوره ی هل اتی
ـ جام جهان نما (فارسی)
ـ مقالات العارفین
ـ معرفةالقبله
وفات این دانشمند نامی با اختلاف سالهای ۹۴۰ و ۹۴۸ و ۹۴۹ هجری قمری در
شیراز ذکر شد. جنازه ی او در مدرسه ی منصوریه ـ که خود ریاست آن را برعهده داشت ـ مدفون است.
جمال الدین محمود شیرازی از مشاهیر فضل و سرامد شاگردان
علامه دوانی بود. مدت چهل سال در اصفهان به تدریس اشتغال داشت. اکثر فضلا و مشاهیر در نزد او درس خواندهاند. و شهرتی عالم گیر به دست آوردهاند.
از جمله شاگردان طراز اول او ملا عبدالله بهابادی صاحب حاشیه معروف در منطق است.
جمال الدین محمود تالیفاتی دارد، از جمله چندین حاشیه بر کتب علامه دوانی و دیگران است.
آخوند ملاعبدالله با ملا احمد اردبیلی معروف به
مقدس اردبیلی و همچنین میرزا جان باغنوی شیرازی همدرس بوده است و هرسه نزد جمال الدین محمود (از شاگردان علامه دوانی)
علوم عقلی را در شهر اصفهان فرا گرفتهاند.
در قرن دهم هجری قمری در شهر
اردبیل ، کودکی سعادت مند پا به عرصه ی وجود گذاشت. او بعد از
رشد و شکوفایی و طی مراحل علمی و کسب کمالات معنوی و عرفانی به مرتبهای از
دانش و معرفت و
زهد و
تقوا رسید که تاکنون الگوی عالمان و پرهیزگاران است. نامش احمد و فرزند محمد از خانوادهای دوستدار
اهل بیت بود. او علم و عمل را وجهه ی همت خویش ساخت و در زهد و تقوا به درجهای رسید که به «مقدس» شهرت یافت و در تحقیق و ژرف نگری علمی به اندازهای تبحر داشت که به «محقق» معروف شد. ایشان در
رجب سال ۹۹۳ قمری از دنیا رفت.
سرنوشت این سه همدرس و همکلاسی، چنین بود که مقدس اردبیلی به راه
فقه و زهد رفت و آخوند ملاعبدالله و میرزا جان باغنوی شیرازی به راه ادب گام برداشتند، به طوری که ملاعبدالله از دانشمندان و مدرسان ادب و علوم کلاسیک سده ی دهم گشت و حاشیههایی که این دو تن بر کتابهای کلاسیک روزگار خویش نگاشتهاند، سالها است که در شمار کتابهای درسی است.
ملاعبدالله پس از کسب تحصیل و مهارت فراوان، علامه ی روزگار خویش گردید. کسی در دانش و
تقوا و فضیلت به او نرسد. ملاعبدالله سالهای دراز به تدریس اشتغال داشت در این دوران متفکران بسیاری در مکتب درس او تربیت یافتند که شرح زندگی برخی از آنان در ذیل آورده میشود:
شیخ بهاء الدین محمدبن حسین بن عبدالصمد حارثی جبعی عامل معروف به
شیخ بهایی در سال ۹۵۳ هـجری قمری در بعلبک
لبنان زاده شد. سپس به
ایران آمد. وی در دامن پدر بزرگوارش که از مشایخ بزرگ بود، تربیت یافت تا جایی که همگان به فضل و کمالات او اعتراف کردند.
شیخ مدت ۳۰ سال به سیر در شهرها پرداخت و در این مدت از محضر اساتیدی بزرگ بهره مند شد و از هر خرمنی خوشهای چید. یکی از اساتید وی، فقیه منطقی آخوند ملاعبدالله بهابادی یزدی بوده است.
شیخ بهایی حکمت و کلام و یک قسمت از علم منقول را از ملاعبدالله بهابادی فرا گرفته است.
در بعضی از مطالب، شیخ بهایی تصریح کرده که کلیات قانون و دورس دیگر را نزد ملاعبدالله یزدی خوانده است.
از دیگر مباحثی که شیخ نزد ملاعبدالله یزدی و ملاعلی و ملافضل علی قاینی فرا گرفته است.
شیخ بهایی در حاشیه بر تفسیر قاضی مینویسد که در خدمت آخوند ملا عبدالله یزدی که صاحب حاشیه بر تهذیب المنطق است، تلمذ کرده و او را وصف به علامه یزدی کرده است.
شیخ بهایی در تالیفات خود، حاشیهای بر حاشیه استاد خود ملاعبدالله بر شرح ملاجلال الدین محمد دوانی بر تهذیب المنطق تفتازانی نوشته است.
شیخ بهایی سرانجام در اصفهان اقامت کرد و به تدریس و تحقیق مشغول شد تا این که در
سال ۱۰۳۰ هجری قمری بعد از مراجعت از سفرخانه خدا در سن ۷۷ سالگی در اصفهان وفات یافت جنازه او را به
مشهد مقدس انتقال دادند و در خانه اش که مجاور
آستان قدس رضوی بود، دفن کردهاند.
مزارش هم اکنون زیارت گاه مشتاقان و زائران است.
شیخ حسن بن زین الدین بن علی بن احمد عاملی ملقب به
جمال الدین مکنی به ابو منصور عالم و فقیه ادیب شاعر ماهر و زاهد جلیل القدر و عظیم الشان، از اعیان علمای امامیه اوایل قرن یازدهم هجری است. وی در سال ۹۱۱ قمری در شهرک جبع در جنوب لبنان دیده به جهان گشود. پدر وی
شهید ثانی ، فردی فاضل و از عالمان با فضیلت جبل عامل بود.
بسیاری از نیکان و دودمان شهید ثانی در زمره ی دانشمندان و عالمان شیعیاند و از بزرگان علم و ادب به شمار میروند. به همین سبب است که خاندان شهید ثانی، به سلسله الذهب، یعنی زنجیرههای طلایی معروف گردیدهاند.
شیخ حسن در ۹ سالگی پس از آن که روخوانی
قرآن مجید را فرا گرفت، تحصیلات خود را آغاز کرد. نخستین معلم وی، پدرش علی بن احمد عاملی بود. شهید، ادبیات عرب و کتابهای مختصر النافع تالیف محقق حلی و اللمعةالدمشقیة از محمد بن مکی
شهید اول و برخی کتابهای دیگر را از محضر وی فرا گرفت.
شهید با خواهرزاده ی خود سید محمد (صاحب مدارک) هم سن و هم درس بود و هر دو مصداق حقیقی نفس سلیم بودند. در
نماز به هم اقتدا میکردند و به درس هم حاضر میشدند، بلکه هر کدام کتابی تالیف میکرد به دیگری عرضه داشت و بعد از مذاکره در اطراف مطلب و تنقیح آن با توافق هر دو، ثبت اوراق میکردند. هر دو از محضر مقدس اردبیلی و ملاعبدالله یزدی صاحب حاشیه منطق معروف استفاده کردند.
شیخ حسن بعد از مراجعت به
لبنان ، معالم را تصنیف کرد.
وی بیش از هفتاد کتاب و رساله در موضوعات گوناگون نوشته است که دو کتاب شرح لمعه و مسالک وی در
فقه و منیه المرید در
اخلاق و تعلیم و تربیت از جمله مهمترین آنها است
شهادت وی در اول
محرم سال ۱۰۱۱ هجری قمری در قریه ی جبع جبل عامل در سن ۵۲ سالگی بود و در کنار قبر خواهرزاده اش صاحب مدارک مدفون گردید
محمد بن علی بن حسین موسوی عاملی جبعی ملقب به شمس الدین، خواهرزاده ی شهید ثانی عالمی است. اوعامل فقیه کامل، محدث فاضل از علمای
امامیه که در علم و زهد و تقوا دارای مقامی عالی بود. ایشان یکی از شاگردان بزرگ ملاعبدالله بهابادی بود که به همراه دایی خود شهید ثانی در درس ملاعبدالله حاضر میشد و علوم بسیاری را از محضر آن استاد فرزانه فرا گرفت.
سید محمد شمس الدین تالیفاتی دارد که بعضی از آنها به شرح ذیل است:
۱. حاشیه استبصار
۲. حاشیه الفیه شهید
۳. حاشیه تهذیب الاحکام شیخ طوسی
۴. حاشیه الروضه البهیه
۵. شرح مختصرالنافع محقق
۶. مدارک الاحکام فی شرح شرایع الاسلامکه کتاب شرایع محقق را از اول تا آخر باب حج به طور تعلیقه و حاشیه شرح کرده است. بارها در
ایران چاپ شده است.
سید محمد (صاحب مدارک) در سال ۱۰۰۹ هجری قمری در سن ۶۲ سالگی در قریه ی جبع از جبل عامل لبنان زندگی را بدورد گفت و دایی او شیخ حسن (صاحب معالم) بر سر قبرش نوشت: رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا.
شاهان صفوی بنا به دلایل مختلف دینی و سیاسی و مصالح حکومتی، ضمن احترام و تقدیس علمای دین از آنان در امور مختلف نظرخواهی میکردند. این احترامها و تقدیسها بیش تر برای حفظ موقعیت خویش و به منظور برخورداری از حمایت و پشتیبانی جامعه شیعی بود که سر در فرمان عالمان و فقیهان داشتند. از آن سو علما نیز از این موقعیت برای گسترش و نفوذ مکتب
تشیع استفاده فراوان بردند. به واقع، ارتباط آنان با پادشاهان صفوی، نقشی انکارناپذیر در گسترش و نفوذ تشیع داشت. به طوری که تشیع در این زمان از انزوا خارج شد و با رسمیت مذهب تشیع، نشر و
تبلیغ اندیشههای شیعی رواج فراوان یافت و دانشمندان و بزرگانی مانند محقق ثانی و شیخ بهایی و علامه بزرگوار مجلسی، با جهت دادن سیاستهای دربار صفوی به سمت ترویج و تبلیغ تشیع، خدمات بی نظیری را برای
اسلام و تشیع به انجام رساندند.
این دوران یکی از دورانهای اوج گیری تفکر شیعی است. ملاعبدالله نیز از جمله عالمانی است که در پرتو رابطه با دربار صفوی بر گسترش تشیع و حل مشکلات شیعیان تلاشهای فراوانی به ثمر نشاند. آخوند از طرف سلاطین صفوی، سمت خزانه داری حرم شریف
حضرت علی علیه السلام، را بر عهده داشت.
بعد از وفات او نیز فرزندانش عهده دار این سمت شدند.
طایفهای که اکنون در نجف اشرف به «بیت الملا» معروف هستند، منسوب به آخوندند.
آخوند، سرامد علمای عصر خود بود. در زهد و تقوا بی نظیر بود. تعابیری از قبیل علامه ی زمان، فقیه منطقی، عالم فاضل، اتقی و ازهد عصر خود، شارح متفکر منطق، همه، دال بر علو درجه و شان و مرتبت علمی و معنوی او است.
از جمله کرامات آخوند ملا عبدالله یزدی این که وقتی وارد
اصفهان شد، چون قدری از شب گذشت، با توجه باطنی نظری به شهر اصفهان کرد. پس به همراهانش گفت: وسایل ما را جمع کنید تا از این شهر با عجله بیرون رویم؛ زیرا، چند هزار بساط شراب میبینم که در این شهر چیده شده است که اگر خدای تعالی عذابی نازل کند، ما هم با آن میسوزیم. پس همراهانش اسباب و وسایل را برداشتند و ملا عبدالله سوار بر مرکب خویش شد.
هنوز بیرون شهر نرسیده بودند که وقت سحر فرار رسید آخوند دوباره توجه باطنی به شهر اصفهان کرد. پس به همراهانش گفت: برگردید؛ زیرا، چندین هزار سجاده را میبینم که پهن شده و
نماز شب میخوانند. این جبران آن را میکند. آن گاه به منزلی که در شهر داشت، مراجعت کرد.
قصه ی مذکور حاکی از آن است که ملا عبدالله را اشتغالات اجتماعی و دل مشغولیهای تحصیلی و علمی، از فتوحات معنوی غافل نساخته بود. هر روز که میگذشت، شکوفایی اخلاقی و عطر ملکوتی بر شاخسار وجود این فقیه منطقی فرهیخته بیش تر و افزون تر میگردید. دوری گزیدن از دنیای فانی، موجب آرامش نفس و اطمینان خاطر آن فرزانه ی والا گوهر شده بود، به طوری که رسیدن به قله ی تکامل و تهذیب نفس برای او آسان شده و ارجمندی شخصیت ملاعبدالله را پدید آورد.
سخنانی که از نفس گرم ملاعبدالله سرچشمه میگرفت، نه تنها نسخهای کارآمد، بلکه دارویی شفابخش حساب میشد و نورانیتی ویژه با خود داشت.
آخوند ملاعبدالله در علوم فقه نیز در غایت تبحر و استادی بود، به حدی که بالاستحقاق گفته است اگر بخواهم، به توفیق خداوندی، میتوانم تمامی مسائل آن را با ادله و
براهین عقلی طوری واضح و روشن کنم که ابدا جای رد و
مجال و چون و چرا.
مسعود بن عمر بن عبدالله هروی خراسانی ملقب به سعدالدین و معروف
ملا سعدالدین تفتازانی از اکابر علمای مسلمانان و در سال ۷۲۲ هـجری قمری در قریه ی تفتازان نزدیک شهر نساء از بلاد
خراسان متولد شد.
ملا سعد تفتازانی در فقه و اصول و
تفسیر و کلام و منطق و تمامی فنون ادبی و اکثر علوم متداول، استاد کل و محقق و وحید عصر خود بود
معروفترین اثر علامه تفتازانی، کتاب تهذیب المنطق و الکلام ،،،،است که شامل دو بخش منطق و کلام است. گفته میشود بخش منطق آن، بهترین است که در نهایت ایجاز درباره ی علم منطق نگاشته شده است.
مشهور است که تفتازانی موقعی که کتاب تهذیب خود را با نهایت ایجاز و اختصار به پایان رسانید و از خلاصه نگاری خود مسرور و خشنود بود، بارها میگفت و ادعا میکرد که هر که عبارت مرا خلاصه تر کند به تعداد هر جملهای که تلخیص شد، یک دینار به وی خواهم پرداخت. اشخاص زیادی در این مسابقه علمی شرکت کردند و در میان آنان پس از وفات وی، گوی سبقت نصیب
شیخ بهایی شده است که بسیاری از عبارات او را خلاصه تر کرد.
بر کتاب تهذیب المنطق تفتازانی شروح بسیاری نوشته شده است که مشهورترین آنها حاشیه نجم الدین ملاعبدالله بن شهاب الدین حسین بهابادی است.
یکی از علل بزرگ شهرت کتاب تهذیب المنطق تفتازانی حاشیه ی نفیس ملا عبدالله یزدی است که در زمان شاه طهماسب برای
تفسیر و بیان تهذیب المنطق نگاشته شده است. آن چنان دقیق و کامل است که در ایران و هندبیش تر خود این حاشیه و نه تهذیب، کتاب درسی گشته است
بیش تر اشتهار ملاعبدالله به واسطه ی همین اثر مشهور او، یعنی حاشیه ی تهذیب المنطق تفتازانی است.
نظر به این که حاشیه تهذیب المنطق تفتازانی از کتب درسی حوزههای علمیه و بسیار مشهور است، آن را اختصارا حاشیه ملاعبدالله گویند و مؤلف دانشمند آن در محافل علمی حوزه و دانشگاه، به «صاحب حاشیه» مشهور است.
شیخ بهایی در حاشیه و تفسیر قاضی مینویسد: که در خدمت آخوند ملا عبدالله یزدی که صاحب حاشیه بر تهذیب المنطق است، تلمذ کردهام. وی، او را وصف به «علامه یزدی» کرده است.
سید علی خان کبیر در کتاب سلافة العصر (عنوان کامل کتاب «سلافة العصر فی محاسن الشعراء بکل مصر» میباشد.) درباره اش مینویسد: عبدالله پسر حسین یزدی، استاد شیخ بهاء الدین، علامه ی روزگار خویش است. کسی در
دانش و
تقوا و فضیلت به او نرسد. وی کتابهایی مفید در علم فقیه و در علم منطق و... تالیف کرده است.
ملاامین احمد رازی ساکن
هند در تذکره هفت اقلیم که به سال ۱۰۱۰ هجری قمری نگارش یافته، در شرح احوالات آخوند ملاعبدالله بهابادی، به استادی وی در فقه و فقاهت اشاره کرده و در بیان مرتبت فقهی آخوند در ذیل عنوان «مولانا عبدالله» چنین مینویسد:
پیوسته به قلم گوهر نگار نقش تالیف و تصنیف بر لوح روزگار مینگاشت و در میدان و افاده ی لوای سبقت بر امثال و اقران میافراشت و مهارتش در فنون علم فقه به غایتی بوده که میگفته اگر متوجه بدان علم گردم، به توفیق الله تعالی، برهان و دلایل عقلی بر مسایل فقهی گفته، چنان
علم فقه را مدلل سازم که
مجال چون و چرا نماند
در تعریف علم منطق، چنین میتوان گفت که منطق علمی است که به وسیله ی آن
انسان از طریق تفکر در معلومات به مجهولات خویش دست رسی پیدا میکند. این علم، راه صحیح فکر کردن را برای انسان نمایان میکند. پس همه تلاشهای علمی بشر نیازمند منطق است. جناب ملا عبدالله، این فقیه منطقی، ژرف نگر به نوبه ی خود سرامد علمای علم منطق در زمان خویش و حتی زمانهای پس از خود بوده است. عظمت آثار قلمی این فقیه فرزانه و منطقی فرهیخته بر اهل دانش و حکمت پوشیده نیست. تالیفات آخوند ملاعبدالله در عین استحکام و جلالت قدر، عبارات آسان دارد. به دو زبان عربی و فارسی کتاب نوشته است. کتاب او برخوردار از حسن ایجاز است.
حاشیه تهذیب المنطق سعدالدین تفتازانی به عربی است. این کتاب باعث اشتهار و شهرت ملاعبدالله شده است
۱. شرح تهذیب المنطق به فارسی
۲. حاشیه بر مختصر تفتازانی
۳. حاشیه بر مطول تفتازانی
۴. التجارة الرابحة فی تفسیر السورة و الفاتحة
۵. شرح قواعد در
فقه شیعه ۶. حاشیه بر حاشیه شریفیه
۷. حاشیه بر حاشیه بر شرح شمسیه
۸. الدرةالسنیة فی شرح الرسالة الالفیة الشهیدیة
۹. شرح العجاله
حاشیه بر حاشیه شرح جدید تجرید (قدیم دوانی)
حاشیه بر حاشیه شرح جدید تجرید (جدید دوانی)
۱۰. حاشیه بر حاشیه شریفیه و جلالیه
۱۱. حاشیه بر مبحث جواهر از شرح تجرید
۱۲. حاشیه بر مبحث موضوع علم از حاشیه دوانی
عبارت زیر را آخوند ملا عبدالله در آغاز بعضی تالیفات خود از جمله حاشیه بر حاشیه دوانی آورده است:
«حمدا لمن خلق الانسان، علمه البیان و شکرا لمن علمه بدایع المعانی و روایع البیان و صلوات علی نیر المبعوث باکمل الادیان المبعوث با فصح اللسان وآله مصابیح العرفان و مفاتیع الفرقان»
حاشیه ی بر حاشیه ی خطایی
این کتاب یکی از تالیفات مشهور دانشمند و ادیب شیعی آخوند ملاعبدالله بهابادی است. در علم معانی و بیان به
زبان عربی است. آن چه آخوند ملاعبدالله به رشته ی تحریر در آورده، حاشیه بر حاشیه نظام الدین عثمان خطایی بر مختصر و مطول تفتازانی است. چون خطایی فقط تا باب تعریف مسند الیه به ضمیر از کتاب مختصر را حاشیه نگاشته است، ملاعبدالله نیز به همین بخش بسنده کرده و به دیگر بابهای مختصر کاری نداشته است. حاشیه ملاعبدالله بر حاشیه خطایی ۳۰۰۰ بیت نوشته دارد
چنان که خود ملاعبدالله در پایان آن مرقوم داشته، این کتاب در ۱۷ ذو الحجه ۹۶۲ هجری قمری در مدرسه ی منصوریه ی شیراز پایان یافته است
نسخه ی خطی از حاشیه بر حاشیه خطایی به خط نستعلیق و در ۷۶ برگ در کتابخانه مرکزی دانشگاه
تهران موجود است که گفته میشود به خط خود آخوند ملاعبدالله است
در کتاب قاموس تراجم تصویری از یکی از صفحات همین نسخه، به عنوان نمونه خط آخوند ملاعبدالله آورده شده است.
علامه دانشمند شیخ
آقا بزرگ تهرانی (صاحب الذریعه) در مبحث حاشیه مینویسد: تاکنون حواشی بسیاری بر حاشیه ی عالمانه آخوند ملاعبدالله بهابادی نوشته شده است. نام تعدادی از آنها به ترتیبی که در الذریعه آمده است، ذکر میکنیم:
۱. حاشیه ی شیخ اسحاق حویزی بر حاشیه ی ملاعبدالله که تا بحث قیاس پیش رفته و مشتمل بر ۳۰۰۰ بیت است.
۲. حاشیه ی آقا محمد تقی بن محمد علی کرمانشاهی
۳. حاشیه ی ملا محمد حسین بن اسماعیل یزدی پاشنه طلایی معروف به صراط المستقیم است
۴. حاشیه ی شیخ محمد حسن فرزند ملا محمد جعفر شریعتمدار
۵. حاشیه ی شیخ محمد سعید فرزند
سید محمد طباطبایی ۶. حاشیه ی میرصدرالدین مدرس یزدی به نام مرصع الحواشی
۷. حاشیه ی معروف به کشف الاستار
۸. حاشیه ی معروف به تعدیل المیزان
۹. حاشیه ی شیخ عبدالرحیم
۱۰. حاشیه ی
ملاعبدالرزاق لاهیجی ۱۱. حاشیه ی میرزا عبدالغفار
۱۲. حاشیه ی میرزا علی رضافرزند کمال الدین حسین
۱۳. حاشیه ی میرزا محمدفرزند احمد علی قراچه داغی تبریزی
۱۴. حاشیه ی محمد علی فرزند قربان علی اردبیلی
۱۵. حاشیه ی ملا محسن تهرانی
۱۶. حاشیه ی ملا محسن فرزند محمد طاهر قزوینی
۱۷. حاشیه ی
میرزا محمد تنکابنی ۱۸. حاشیه ی میرزا محمد یزدی
۱۹. حاشیه ی
سید محمد مهدی موسوی ۲۰. ملا نظر علی فرزند محسن گیلانی
۲۱. حاشیه ی یعقوب بختیاری حویزی
در بعضی از مراجع، نسبت ملاعبدالله بهابادی به اشتباه شهابادی نوشتهاند. چنین به نظر میرسد که اولین اشتباه در ذکر موطن ملاعبدالله، باعث نقل آن به وسیله ی سایر اصحاب تراجم و تواریخ شده است، در حالی که در استان یزد، شهر یا بخشی به نام شهاباد وجود نداشته است و ندارد. میتوان تنها بی دقتی در ضبط صحیح نام بهاباد و عدم آشنایی با موقعیت جغرافیای، آن باعث این سهو داشت. خود ملاعبدالله در بعضی عبارات، خود را به نجم بن شهاب موسوم عبدالله بهابادی معرفی کنند.
یکی از نوادگان آخوند ملاعبدالله تا چند سال پیش در حدود محلی که هم اکنون به مزار ملاعبدالله (صاحب حاشیه) در بهاباد مشهور و معروف است، میزیست و به
تقوا و دیانت معروف بوده است.
همچنین از همین خاندان، قرآنی خطی به یادگار مانده که گفته میشود
قرآن شخصی آخوند ملاعبدالله بوده که در بین نوادگان او دست به دست شده و به «قرآن ملاعبدالله» مشهور است. این قرآن هم اکنون در کتابخانه ی فاطمیه ی بهاباد نگهداری میشود.
آخوند ملاعبدالله بهابادی بعد از عمری تلاش و مجاهدت در راه تعلیم و تعلم، سرانجام در
سال ۹۸۱ هجری قمری در اواخر حکومت شاه طهماسب صفوی، چشم از جهان فرو بست و به دیار باقی شتافت.
در بهاباد زادگاه آخوند بقعهای متبرکه وجود دارد که به مزار ملاعبدالله بهابادی یزدی (صاحب حاشیه) مشهور و منسوب است.
این بقعه زیارت گاه خاص و عام و مورد توجه اهالی بهاباد و سایر مناطق اطراف بود. کراماتی نیز از صاحب آن مزار نقل میشود. مزار آخوند ملاعبدالله در محدودهای واقع شده که بنابر قولی، سابقا جزء املاک پدری این عالم شهیر بوده است
دعایی که آخوند ملاعبدالله در پایان یکی از حواشی خود، نوشته چنین است: والحمدلله علی توفیق الاتمام والسلام علی سید الانام وعترته ذوالکرام.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«عبدالله بهابادی یزدی».