احادیث بغوی به عنوان احادیث عالی السّند نقل میشد و رجال شناسان معاصر و بعد از وی درستایش او سخنها گفته اند. درباره آگاهی او از حدیث و استواری کلامش عبارتی از دارقطنی نقل شده که اهمیت وی را درجامعه علمی آن روز میرساند (کلامُهُ کالمِسْمار فی السّاج).
[۳۱]محمدبن احمد ذهبی، سیرالاعلام النبلاء،، ج۱۴، ص۴۵۳، چاپ شعیب ارنؤوط و اکرم بوشیی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
[۳۲]عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، ج۱، ص۳۷۶، چاپ عبدالله عمر بارودی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
، از معاصران بغوی، گفته است که در ۲۹۷ درعراق او را دیده که در مجلسش اهل علم گرد آمده بودند و بغوی که درشناخت احادیث و کتبماهر بود، برای حاضران حدیث میگفت. موسی بن هارون نیز وی را ثقه دانسته و بدگویانِ او را حسود شمرده است.
(۱) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶.
(۲) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
(۳) ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
(۴) ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت ۱۴۰۴ـ ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴ـ ۱۹۸۵.
(۵) ابن عماد، شذرات الذّهب، بیروت.
(۶) ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، مصر.
(۷) ابن ندیم، الفهرست، چاپ رضا تجدد، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۸) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
(۹) احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.
(۱۰) محمدبن احمد ذهبی، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن ۱۳۷۶ـ ۱۳۷۸/ ۱۹۵۶ـ ۱۹۵۸، چاپ افست بیروت.
(۱۱) محمدبن احمد ذهبی، سیرالاعلام النبلاء، ج۱۴، چاپ شعیب ارنؤوط و اکرم بوشیی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۱۲) خیرالدین زرکلی، الا علام، بیروت ۱۹۸۶.
(۱۳) عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، چاپ عبدالله عمر بارودی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
(۱۴) عباس قمی، الکنی و الالقاب، صیدا ۱۳۵۸، چاپ افست قم.
(۱۵) عباس قمی، هدیة الاحباب، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۶)یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
(۱۷) عمررضا کحّاله، معجم المؤلّفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.