طوفان (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طوفان: (عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ) «طوفان» از مادّه «
طوف» (بر وزن خوف) به معناى موجود گردنده و طواف كننده است؛ سپس به هر حادثهاى كه انسان را احاطه كند، طوفان گفته شده.
ولى در لغت عرب، بيشتر به سيلابها و امواج گردنده و كوبندهاى گفته مىشود كه خانهها را ويران مىكند و درختان را از ريشه برمىكند (اگر چه در زبان فارسى امروز، طوفان، بيشتر به بادهاى شديد و كوبنده اطلاق مىگردد).
(فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ) (سپس بلاها را پشت سر هم بر آنها نازل كرديم: طوفان و
ملخ و آفت گياهى و
قورباغهها و
خون را - كه نشانههايى از هم جدا بودند- بر آنها فرستاديم؛ ولى باز بيدار نشدند، و
تکبّر ورزيدند، و جمعيّت گنهكارى بودند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه طوفان به گفته
راغب به معناى هر حادثهاى است كه انسان را احاطه كند، و ليكن بيشتر متعارف شده كه در آب بسيار زياد استعمال شود. و در
مجمع البحرین مىگويد: اين كلمه به معناى سيلى است كه زمين را در خود غرق كند، و اصل آن، ماده طوف است كه به معناى طواف و دور زدن مىباشد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «طوفان»، ص۳۵۷.