• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

طعمه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



طُعمه، به یک ششم اصل ترکه اطلاق می‌شود.



از احکام آن در باب ارث سخن گفته‌اند.


طعمه در لغت به معنای غذایی که خورده می‌شود و نیز به معنای شبیه روزی و هبه آمده است؛
[۱] لسان العرب، واژه «طعم».
لیکن در اصطلاح عبارت است از یک ششم اصل ترکه، که به جد و جده میّت داده می‌شود.


به قول مشهور، اجداد میّت با وجود پدر و مادر او ارث نمی‌برند. بر این قول ادعای اجماع شده است؛ لیکن بر والدین میّت دادن طعمه به پدر و مادرشان استحباب دارد.
امام خمینی دراین‌رابطه در تحریرالوسیله با بیان این‌که «انساب، سه طبقه می‌باشند: اولی: پدر و مادر - بدون واسطه - و اولاد اگرچه پایین بروند؛ الاقرب فالاقرب.» و «طبقه دوم: اخوه (برادر و خواهر) و اولاد آن‌ها است - که به «کلاله» نامیده می‌شوند - و اجداد به طور مطلق، می‌باشند و هیچ یک از این‌ها در صورت وجود یک نفر از طبقه سابق، ارث نمی‌برد.» می‌نویسد: «لا یرث الجدّ و لا الجدّة لاب او لاُمّ مع احد الابوین، لکن یستحبّ‌ ان یطعم کلّ من الابوین ابویه سدس اصل الترکة لو زاد نصیبه من السدس، فلو خلّف ابویه و جدّاً و جدّة لاب او لاُمّ یستحبّ للُامّ ان تطعم اباها و امّها السدس بالسویّة، و هو نصف نصیبها، و للاب ان یطعم اباه و امّه سدس اصل الترکة، و هو ربع نصیبه، و لو کان الموجود واحداً منهما کان السدس له.» جد و جدّه پدری یا مادری با بودن یکی از پدر و مادر ارث نمی‌برند، لیکن مستحب است که هر یک از پدر و مادر، پدر و مادر خود را به مقدار سدس اصل ترکه - اگر سهمش از سدس زیادتر باشد- طعمه بدهد (به آن‌ها ببخشد). بنابراین اگر پدر و مادر میّت و جد و جده پدری یا مادری را باقی بگذارد، برای مادر مستحب است که پدر و مادرش را به مقدار سدس، به طور مساوی طعمه دهد - و سدس، نصف سهمش است - و برای پدر مستحب است که پدر و مادرش را به مقدار سدس اصل ترکه - و آن یک‌چهارم سهمش است - طعمه دهد. و اگر کسی که موجود است، یکی از آن‌ها است، سدس مال او می‌باشد.
از برخی قدما نقل شده است در صورتی که وارثان میّت ، پدر و مادر و یک دختر باشند، جد نیز زنده باشد، نصف ترکه به دختر، دو ششم به پدر و مادر و یک ششم به جدّ میّت به ارث می‌رسد.


آیا استحباب طعمه به جد و جده پدری میّت اختصاص دارد یا شامل جد و جده مادری او نیز می‌شود؟ مشهور قول دوم است. برخی قدما قائل به قول نخست شده‌اند.
[۱۰] الکافی فی الفقه، ص۳۷۸.

استحباب دادن طعمه مشروط به بیش‌تر بودن سهم پدر و مادر میّت از یک ششم است. بنابر این، چنانچه سهم هر دو یا یکی از آنان بیش از یک ششم نباشد، دادن طعمه بر ایشان مستحب نیست، مانند این‌که وارثان، پدر ، مادر و شوهر میّت باشند و میّت برادری نداشته باشد. در این فرض سهم پدر از یک ششم بیش‌تر نیست و در نتیجه دادن طعمه بر او مستحب نخواهد بود؛ چنان که اگر وارثان، پدر و مادر میّت باشند و میّت برادر نیز داشته باشد، بر مادر دادن طعمه استحباب ندارد؛ زیرا سهمش بیش از یک ششم نیست.


در مقدار زیاده بر یک ششم اختلاف است که آیا باید مقدار زیاده یک ششم یا بیش‌تر باشد و در صورت کمتر بودن آن از یک ششم، طعمه مستحب نخواهد بود، یا این‌که دادن طعمه مطلقا مستحب است؛ هر چند مقدار اضافی کمتر از یک ششم باشد.


برخی مقدار طعمه را کمتر از یک ششم و زیاده دانسته‌اند. بنابراین، اگر مقدار زیادی کمتر از یک ششم باشد، همان مقدار به عنوان طعمه داده می‌شود؛ چنان که در صورت افزون بودن از یک ششم، تنها به اندازه یک ششم داده می‌شود نه بیشتر.
مقدار طعمه بنابر قول مشهور ، یک ششم از اصل ترکه است. از برخی قدما مقدار آن یک ششم از سهم فرزند (پدر و مادر میّت) نه از اصل مال نقل شده است.


در صورت زنده بودن جد و جده، طعمه مساوی میان آنان تقسیم می‌شود و در صورت زنده بودن یکی، همه طعمه به او می‌رسد.


استحباب دادن طعمه به جد و جده مشروط به زنده بودن پدر و مادر میّت است. بنابراین، اگر هر دو مرده باشند، طعمه به جد داده نمی‌شود و چنانچه یکی از آن دو زنده باشد بر او مستحب است که طعمه را به پدر و مادر خود بدهد.


۱. لسان العرب، واژه «طعم».
۲. مختلف الشیعة، ج۹، ص۱۰۵.    
۳. جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۳۹.    
۴. مختلف الشیعة، ج۹، ص۱۰۵.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۷، کتاب المواریث، المقصد الاول فی میراث الانساب، الاولی.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۱۲، کتاب المواریث، المقصد الاول فی میراث الانساب، المرتبة الثانیة.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۱۱، کتاب المواریث، المقصد الاول فی میراث الانساب، الاولی،‌هاهنا امور، السادس.    
۸. مختلف الشیعة، ج۹، ص۱۰۶.    
۹. مستند الشیعة، ج۱۹، ص۲۴۸.    
۱۰. الکافی فی الفقه، ص۳۷۸.
۱۱. جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۴۲ ۱۴۴.    
۱۲. الروضة البهیة، ج۸، ص۱۲۲ ۱۲۳.    
۱۳. مستند الشیعة، ج۱۹، ص۲۵۳.    
۱۴. جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۴۶.    
۱۵. قواعد الاحکام، ج۳، ص۳۶۱.    
۱۶. جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۴۶ ۱۴۷.    
۱۷. الروضة البهیة، ج۸، ص۱۲۴.    
۱۸. مختلف الشیعة، ج۹، ص۱۰۵.    
۱۹. جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۴۲ ۱۴۳.    
۲۰. جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۴۴.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، ص۱۸۶، برگرفته از مقاله طعمه.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار