طرق اثبات وجود خدا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم برای متنبه ساختن اذهان راههایی رابرای اثبات وجود
خدا ارائه کرده است.
از نکتههای برجسته در قرآن کریم پی بردن به وجود خدا از راه نظر کردن به آیات و نشانههای اوست.
آیات و نشانههای خداوند بر دو گونه است:
آدمی با مشاهده
موجودات عالم و دقت و
تأمل در آنها به
حکم عقل درمییابد که
جهان مشهود با این
نظم و نسق خاص نیاز به سازندهای دارد. موارد ذیل را میتوان از جمله نشانههای مزبور شمرد:
آسمانها و
زمین: «اِنَّ فی خَلقِ السَّموتِ والاَرضِ... لاَیت لاُِولِی الاَلبب»،
شب و
روز،
خورشید ،
ماه و
ستارگان: «هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمسَ ضِیاءً والقَمَرَ نورًا... ما خَلَقَ اللّهُ ذلِک اِلاّ بِالحَقِّ یُفَصِّلُ الأیتِ لِقَوم یَعلَمون»،
«هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکمُ النُّجومَ لِتَهتَدوا بِها فی ظُلُمتِ البَرِّ والبَحر...»،
آفرینش
کوهها: «وهُوَ الَّذی مَدَّ الاَرضَ وجَعَلَ فیها رَوسِیَ واَنهرًا»،
پیدایش ابر،
باد و
باران: «وما اَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن ماء... و تَصریفِ الرِّیحِ والسَّحابِ المُسَخَّرِ بَینَ السَّماءِ والاَرضِ لاَیت لِقَوم یَعقِلون»،
پیدایش رعد و برق: «هُوَ الَّذی یُریکمُ البَرقَ ویُسَبِّحُ الرَّعدُ بِحَمدِه...»،
آفرینش
دریاها: «هُوَ الَّذی سَخَّرَ البَحر...»،
آفرینش
سایهها: «واللّهُ جَعَلَ لَکم مِمّا خَلَقَ ظِللاً...»،
عالم
گیاهان و
میوهها: «وهُوَ الَّذی اَنشَاَ جَنَّت مَعروشت وغَیرَ مَعروشت والنَّخلَ والزَّرعَ مُختَلِفًا اُکلُهُ والزَّیتونَ والرُّمّانَ مُتَشبِهًا وغَیرَ مُتَشبِه کلوا مِن ثَمَرِهِ اِذا اَثمَر...»،
آفرینش
ارزاق عمومی: «هَل مِن خلِق غَیرُ اللّهِ یَرزُقُکم مِنَ السَّماءِ والاَرض...»
آفرینش
پرندگان: «اَولَم یَرَوا اِلَی الطَّیرِ مُسَخَّرت فی جَوِّ السَّماء...»،
زندگی برخی
حیوانات؛ مانند
زنبور عسل: «و اَوحی رَبُّک اِلَی النَّحلِ اَنِ اتَّخِذی مِنَ الجِبالِ بُیوتًا ومِنَ الشَّجَرِ ومِمّا یَعرِشون ثُمَّ کلی مِن کلِّ الثَّمَرت...»،
جنبندگان روی زمین: «ومِن ءایتِهِ خَلقُ السَّموتِ والاَرضِ وما بَثَّ فیهِما مِن دابَّة...»
و شکافتن
دانهها و هستهها: «اِنَّ اللّهَ فالِقُ الحَبِّ والنَّوی...»
قرآنکریم
انسان را به تنهایی در برابر همه
آیات دیگر خدا قرار داده است: «سَنُریهِم ءایتِنا فِیالاَفاقِ و فی اَنفُسِهِم حَتّی یَتَبَیَّنَ لَهُم اَنَّهُ الحَقُّ...»
و انسان را به نظر کردن در این آیه یگانه خدا ترغیب کرده است: «وفی اَنفُسِکم اَفَلا تُبصِرون»
راز این مطلب را در جامعیت انسان نسبت به سایر موجودات عالم میتوان جستوجو کرد.
براساس آیات قرآن برخی از نشانههای انفس خداوند عبارت است از: آفرینش
آدم از
خاک: «ومِن ءایتِهِ اَن خَلَقَکم مِن تُراب...»
و آفرینش
نسل او از
نطفه آمیخته: «اِنّا خَلَقنَا الاِنسنَ مِن نُطفَة اَمشاج...»
که مادهای
مرده و بیجان و کمارزش است،
سپس تبدیل نطفه به
عَلَقه (خون بسته) و علقه به مُضْغه (پاره
گوشت) و
مضغه به
عظام (
استخوان) و پوشاندن آن با گوشت: «ثُمَّ خَلَقنَا النُّطفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقنَا العَلَقَةَ مُضغَةً فَخَلَقنَا المُضغَةَ عِظمًا فَکسَونَا العِظمَ لَحمًا...»
، نعمت شنوایی و بینایی انسان: «... فَجَعَلنهُ سَمیعًا بَصیرا»
و برخورداری وی از اعضایی مانند چشم، گوش و قلب: «وجَعَلَ لَکمُ السَّمعَ والاَبصرَ والاَفِدَة...»،
زندگی خانوادگی او: «ومِن ءایتِهِ اَن خَلَقَ لَکم مِناَنفُسِکم اَزوجًا لِتَسکنوا اِلَیها وجَعَلَ بَینَکم مَوَدَّةً ورَحمَةً...»،
مرگ و
حیات انسان: «هُوَ الَّذی اَحیاکم ثُمَّ یُمیتُکم ثُمَّ یُحییکم...»
و خواب و بیداری وی: «ومِن ءایتِهِ مَنامُکم بِالَّیلِ والنَّهار...»
و اختلاف انسانها در
زبان و
رنگ: «ومِن ءایتِهِ... واختِلفُ اَلسِنَتِکم واَلونِکم...»
قرآنکریم پس از مطرح کردن آیات آفاقی و انفسی در ادامه آیه ۵۳
فصّلت میفرماید: آیا کافی نیست ه پروردگارت خود شاهد هر چیزی است: «... اَو لَم یَکفِ بِرَبِّک اَنَّهُ عَلی کلِّ شَیء شَهید» مفاد این بیان آن است که
آیات گرچه خود راهی از راههای اثبات وجود خداست؛ ولی خداوندی که خود بر همه چیز شاهد و در همه جا مشهود است چه نیازی است که از
راه آیات به وجود او پی برده شود، از اینرو معصومان (علیهمالسلام) بر شناخت
ذات به ذات و شناخت دیگر موجودات به وسیله ذات تأکید کردهاند، چنان که
امیر مؤمنان (علیهالسلام) در دعای صباح به خدا عرض میکند: «یامن دل علی ذاته بذاته»
و در بحش الحاقی
دعای عرفه منسوب به
امام حسین (علیهالسلام) آمده است: «أیکون لغیرک من الظهور مالیس لک» و حضرت
امام سجاد (علیهالسلام) در
دعای ابوحمزه ثمالی به خدا عرض میکند: «بک عرفتک و أنت دللتنی علیک»؛ همچنین آمده است «اعرفوا الله بالله»
گفتنی است که میتوان بین راههای یاد شده اینگونه فرق گذاشت که در اثبات وجود خدا از راه نظر به آیات آفاقی راه و رونده و مقصد از هم جداست، زیرا رونده شخص ناظر است و راه، آیات آفاقی و مقصد، اثبات وجود خدا و از همین راه است که براهین امکان و
حدوث و
حرکت و
نظم سامان میگیرد
؛ ولی در راه نظربه
آیات انفسی، راه با رونده یکی است
و مقصد از آن دو جداست، و در راه نظربه خود ذات، مقصد و راه یکی است و رونده از آن دو جداست
که برهان صدیقین اینگونه است.
امام خمینی راههای اثبات وجود خدا را باتوجهبه روش و مبنا متفاوت میداند و برخی براهین را عقلی و فلسفی و برخی را طبیعی و برخی دیگر را کلامی میداند و قائل است هر صاحبفن و علمی از فن و علم خود بر ذات واجب برهان اقامه میکند، چنانکه عالم الهی و متاله در الهیات از راه ذات واجب تعالی بر خود ذات و حکیم طبیعی از حرکت طبیعت بر خداوند و
متکلمان از راه حدوث عالم بر اثبات وجود خداوند برهان اقامه میکنند.
امام خمینی یکی از راههای اثبات وجود خداوند را
برهان صدیقین میداند. ایشان اساساً با رویکرد دیگری به برهان صدیقین پرداخته است. این برهان بدون وساطت موجود خارجی، وجود خدا را اثبات میکند. در این برهان، برای شناخت خدا تنها به ذات حق استناد میشود. ازاینرو امام خمینی این برهان را طریقی شهودی برای اثبات حقتعالی تلقی میکند، طریقی که از مقدمات فلسفی و استدلالی خالی است
و ازاینجهت آن را برهان صدیقین میگویند که نقشه تجلیات قلوب صدیقین است؛ زیرا آنان از مشاهده ذات، به شهود اسماء و صفات نایل میآیند و در آینه اسماء و صفات، اعیان و مظاهر را شهود میکنند؛ بنابراین این قسم برهان را صدیقین میگویند، برایآنکه اگر صدیقی بخواهد مشاهدات خود را بهصورت برهان درآورد و آنچه را به ذوق و شهود یافته است، در قالب الفاظ بریزد، بهصورت چنین برهانی بیان میکند نه اینکه معارف صدیقین از سنخ براهین باشد. این برهان بر مبنای
اصالت وجود است و هر کس ایمانش در اصالت وجود راسختر باشد، در اثبات حقتعالی پیشقدمتر است، در حقیقت، ایمان به واجبالوجود ایمان به اصالت وجود است.
•
دائرةالمعارف قرآن کریم برگرفته از مقاله الله. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.