• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ضلالت مکذبان (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از مصادیق ضلالت‌پیشگان که در آیات قرآن بیان شده، مکذبان هستند.



تكذيبگران حق، مردمى گرفتار ضلالت و گمراهى:
«وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ؛امّا اگر او از تكذيب‌كنندگان گمراه باشد.»


تكذيب آیات الهی، موجب گمراه شدن:
۱. «وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، كر و لالهايى هستند كه در تاريكيها قرار دارند. هر كس را خدا بخواهد (و مستحق باشد)، گمراه مى‌كند؛ و هر كس را بخواهد و شايسته ببيند، در راه راست قرار خواهد داد.»
۲. «ساءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا ... • مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَ مَنْ يُضْلِلْ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ؛ چه بد است مَثَل گروهى كه آيات ما را تكذيب كردند، ... هر كس را كه خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و هر كس را كه بخاطر اعمالش گمراه سازد، همان‌ها زیانکاران هستند.»

۲.۱ - محرومیت از هدایت

تكذيب آيات الهى، زمينه گمراهى و محروميّت از هدایت:
۱. «وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، كر و لالهايى هستند كه در تاريكيها قرار دارند. هر كس را خدا بخواهد (و مستحق باشد)، گمراه مى‌كند؛ و هر كس را بخواهد و شايسته ببيند، در راه راست قرار خواهد داد.»
۲. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛ما در هر امّتى رسولى برانگيختيم كه: خداى يكتا را بپرستيد؛ و از پرستش طاغوت اجتناب كنيد. خداوند گروهى از آنان را هدايت كرد؛ و گروهى از آنان ضلالت وگمراهى دامانشان را گرفت؛ پس در روى زمين بگرديد وببينيد عاقبت تکذیب‌کنندگان چگونه بود!»
۳. «أَ لَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ‌ • قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ؛ (به آنها گفته مى‌شود:) آيا آيات من بر شما خوانده نمى‌شد، پس آن را تكذيب مى‌كرديد؟! مى‌گويند: پروردگارا! تيره‌بختى ما بر ما چيره شد، و ما گروه گمراهى بوديم.»
۴. «مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ؛داستان كسانى كه مكلّف به تورات شدند ولى حق آن را ادا نكردند، مانند داستان درازگوشی است كه كتابهايى حمل مى‌كند، (امّا چيزى از آن نمى‌فهمد). چه بد است مثل گروهى كه آيات خدا را انكار كردند، و خداوند قوم ستمگر را هدايت نمى‌كند.»
۵. «قالُوا بَلى‌ قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلالٍ كَبِيرٍ؛مى‌گويند: چرا، بيم‌دهنده‌اى به سراغ ما آمد، ولى ما او را تكذيب كرديم و گفتيم: خداوند هرگز چيزى نازل نكرده، و شما در گمراهى بزرگى هستيد.» بنا بر يك احتمال، جمله «ان انتم الّا فى ضلال كبير».

۲.۲ - نپذیرفتن راه هدایت

تكذيب آيات الهى، موجب نپذيرفتن راه رشد و مايه چنگ زدن به راههاى ضلالت:
«... وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِها وَ إِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَ إِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا ...؛... زيرا آنها چنانند كه اگر هر آيه و نشانه‌اى را ببينند، به آن ايمان نمى‌آورند؛ اگر راه هدايت را ببينند، آن را راه خود انتخاب نمى‌كنند؛ واگر طريق گمراهى را ببينند، آن را راه خود انتخاب مى‌كنند. همه اينها بخاطر آن است كه آيات ما را تكذيب كردند....»


تكذيب رسولان الهی، موجب افتادن در وادى گمراهى:
«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا ... فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛ما در هر امّتى رسولى برانگيختيم ... خداوند گروهى از آنان را هدايت كرد؛ و گروهى از آنان ضلالت وگمراهى دامانشان را گرفت؛ پس در روى زمین بگرديد وببينيد عاقبت تكذيب‌كنندگان چگونه بود!»»


تكذيب قرآن، باعث گمراه شدن:
«الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتابِ‌ ... • ... كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ؛همان كسانى كه كتاب آسمانى را تكذيب كردند ... اين‌گونه خداوند کافران را گمراه مى‌سازد.»

۴.۱ - تحیر و سرگردانی

انكار قرآن، سبب گمراهى و تحیّر:
«... فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ‌ • مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ؛ ... بعد از آن به كدام سخن ايمان خواهند آورد؟! هر كس را خداوند به جرم اعمال زشتش گمراه سازد، هدايت كننده‌اى ندارد؛ و آنها را در طغيان و سركشى‌شان رها مى‌سازد، و سرگردان مى‌شوند.»
مقصود از «حديث بعده» قرآن است.

۴.۲ - دوری از هدایت

پذيرش قرآن، موجب هدايت و ردّ و انكار آن، موجب گمراهى و ضلالت:
۱. «قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدى‌ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَ‌ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها ...؛بگو: اى مردم! حقّ از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده؛ هر كس در پرتو آن هدايت يابد، به نفع خود هدايت مى‌شود؛ و هر كس گمراه گردد، به زيان خود گمراه مى‌گردد....»
۲. «إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدى‌ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها ...؛ما اين كتاب آسمانى را براى مردم بحق بر تو نازل كرديم؛ هر كس در پرتو آن هدايت شود به نفع خود اوست؛ و هر كس گمراهى را برگزيند، تنها به زيان خود گمراه مى‌گردد....»


کذب از صفات ناپسند است و قرآن کریم آن را از صفات کافران و منافقان شمرده است. امام‌ خمینی کذب را با استناد به روایتی سبب خرابی ایمان شمرده و معتقد است، بعضی اوقات مفاسد بزرگ‌تری بر آن مترتب می‌شود که کمتر از زشتی و فساد خود دروغ نیست و ممکن است شخص با یک دروغ و کذب از معتبر بودن نزد مردم ساقط شود. همچنین ایشان با استناد به حدیثی، کذب را سبب داخل شدن در فساد و گناه و کلید گناهان می‌داند و بر این باور است که کذب و دروغ از مفاسدی است که عقل و نقل بر فساد آن هم‌نظرند و گاهی مفاسدی بر کذب و دروغ مترتب می‌شود که گناهش کمتر از خود دروغ نیست و ممکن با یک دروغ اعتبار انسان تا آخر عمر نزد افراد دیگر ساقط شود؛ افزون بر اینکه دارای سزاهای اخروی بسیاری است. امام‌ خمینی راه درمان کذب و دروغ‌گویی را تفکر در بدی‌ها و سزاهای آن می‌داند و معتقد است ازآنجاکه دروغ از ضعف ایمان سرچشمه می‌گیرد، باید شخص ایمان خود را تقویت کند. امام خمینی مواردی را به‌عنوان موارد جواز کذب و دروغ بیان کرده‌ است که عبارت‌اند از:
۱- اکراه و اجبار بر دروغ و کذب
۲- اضطرار بر آن، چنانچه ترک کذب و دروغ، سبب ضرر به نفس یا آبرو یا مال شود.
۳- فرار از حرام و گناه بزرگ‌تر همچون نوشیدن شراب، البته درصورتی‌که خلاصی از حرام بزرگ‌تر با توریه ممکن باشد، باید توریه کند.
۴- حفظ مال یا آبروی خود یا دیگری از وقوع ضرر
۵- قصد اصلاح میان مردم و وجود نفع و صلاح در آن برای مؤمن.
۶- در مقام جنگ. به اعتقاد امام‌ خمینی توریه، دروغ نیست، زیرا کسی که توریه می‌کند، سخنش را در معنای موافق واقع به کار می‌برد اگرچه جمله او خلاف قانون وضع محاورات است ازاین‌رو دلیلی بر الحاق توریه به دروغ و کذب نیست.
[۲۷] [خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۶۵۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



تكذيب کتب آسمانی، عامل گمراه شدن:
«الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتابِ‌ ... • ... كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ؛همان كسانى كه كتاب آسمانى را تكذيب كردند ... اين‌گونه خداوند كافران را گمراه مى‌سازد.»


تكذيب محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله، باعث گمراهى:
«وَ مَنْ لا يُجِبْ داعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَ لَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءُ أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛و هركس دعوت‌كننده الهى را اجابت نكند، هرگز نمى‌تواند از عذاب الهی در زمين فرار كند، و غير از او يار و ياورى برايش نيست؛ چنين كسانى در گمراهى آشكارند.»
مراد از «داعى اللّه»، محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله است.


تكذيب و انكار معاد، از عوامل گمراهى:
۱. «وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنَ النَّهارِ يَتَعارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ؛به ياد آور روزى را كه خداوند آنها را جمع خواهد كرد؛ آنچنان كه احساس مى‌كنند گويى جز ساعتى از روز، در دنیا توقّف نكردند؛ به آن مقدار كه يكديگر را ببينند و بشناسند. به يقين آنها كه لقاى خداوند و روز رستاخیز را تكذيب كردند، زيان بردند و هدايت نيافتند.»
۲. «وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ‌ • ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ؛ و مى‌گفتند: هنگامى كه ما مُرديم و خاک و استخوان شديم، آيا برانگيخته خواهيم شد؟! سپس شما اى گمراهان تكذيب‌كننده!»


۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۹۲.    
۲. انعام/سوره۶، آیه۳۹.    
۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۷.    
۴. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۸.    
۵. انعام/سوره۶، آیه۳۹.    
۶. نحل/سوره۱۶، آیه۳۶.    
۷. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۰۵.    
۸. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۰۶.    
۹. جمعه/سوره۶۲، آیه۵.    
۱۰. ملک/سوره۶۷، آیه۹.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۴۸۶.    
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۶.    
۱۳. نحل/سوره۱۶، آیه۳۶.    
۱۴. غافر/سوره۴۰، آیه۷۰.    
۱۵. غافر/سوره۴۰، آیه۷۴.    
۱۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۵.    
۱۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۶.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۷۷۶.    
۱۹. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج ۲، ص ۷۸.    
۲۰. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۸.    
۲۱. زمر/سوره۳۹، آیه۴۱.    
۲۲. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۴۷۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۳. خمینی، روح‌الله، المکاسب المحرمه، ج۲، ص۹۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۲۴. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۴۷۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۵. خمینی، روح‌الله، المکاسب المحرمه، ج۲، ص۱۲۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۲۶. خمینی، روح‌الله، المکاسب المحرمه، ج۲، ص۱۳۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۲۷. [خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۶۵۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۲۸. غافر/سوره۴۰، آیه۷۰.    
۲۹. غافر/سوره۴۰، آیه۷۴.    
۳۰. احقاف/سوره۴۶، آیه۳۲.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۱۴۲.    
۳۲. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج ۴، ص ۲۸.    
۳۳. یونس/سوره۱۰، آیه۴۵.    
۳۴. واقعه/سوره۵۶، آیه۴۷.    
۳۵. واقعه/سوره۵۶، آیه۵۱.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۱۰۵، برگرفته از مقاله «مصادیق ضلالت‌پیشگان (مکذبان)».    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار