صفت قدرت (کلام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قدرت یکی از
صفات الهی است.
قدرت از
صفات ذات خداوند است و در اصطلاح، صدور
فعل از
فاعل را گویند که از روی
علم باشد.
«قادر» موجودی است که فعل و
ترک برای او برابر است؛ بدین معنا که اگر خواهد، میکند و اگر خواهد، نمیکند.
قرآن کریم در
آیات بسیاری، از قدرت
خداوند سخن گفته است؛ مثلا: قدرت و سلطه مطلق او در
رستاخیز ظهور میکند
و
آسمانها و
زمین به دست قدرت اویند
و او پیوسته با قدرت خویش، آسمانها را میگستراند
و قدرتها، همه، از قدرت او سرچشمه میگیرند
و او بر همه چیز قادر است.
قدرت بیپایان الهی ریشه در
علم الهی دارد و از مهمترین
صفات ثبوتیّه و سرچشمه بسیاری دیگر از
صفات است.
جهان آفرینش، با آن هماهنگی و بزرگی شگفتش، نشانه قدرت
خداوند است.
نظام تشریع و نظام
آخرت نیز از دیگر نمودهای قدرت بیپایان خداوندند.
از دیرباز پرسشهایی معمّاگونه در باره قدرت
خداوند مطرح کردهاند. پرسشها را به گونهای ساختهاند که هرگونه پاسخ
مثبت و
منفی به آنها، موجب
انکار قدرت مطلق خداوند شود؛ مثلا اینکه آیا
خدا میتواند
سنگی بیافریند که نتواند آن را بردارد، یا آیا میتواند موجودی بیافریند که نتواند نابودش کند.
امّا پاسخی که
متکلّمان به این
معمّاها دادهاند، این است که قدرت خدا
محدودیّت ندارد؛ ولی آن
فرضها نیز
محال عقلیاند و شدنی نیستند. تحقّق چنین فرضهایی مستلزم اجتماع نقیضین است؛ مثلا تحقّق اینکه
خالق نتواند
مخلوق را از میان بردارد، مستلزم این است که هم خالق باشد و هم نباشد؛ زیرا
علّت بر همه شئون معلول سلطه دارد.
در
روایتی آمده است که کسی از
امام علی (علیه السلام) پرسید: «آیا پروردگار تو میتواند جهان را در تخم مرغی جای دهد بی آنکه جهان کوچک شود یا تخم مرغ
فراخ گردد؟» امام پاسخ داد: «
خداوند عجز و
ناتوانی ندارد؛ ولی آنچه تو خواستی، شدنی نیست.»
امام خمینی قدرت را احاطه تام و شمول کلی حقتعالی بر همه موجودات میداند که این احاطه تام، یکی از مراتب فراگیر و گسترده قدرت حق است
و وجود هیچ ذرهای از حیطه قدرت حقتعالی خارج نیست و قدرت او علم تامه همه امور است،
بلکه همه موجودات از منازل غیب تا مراحل شهادت، از تجلیات و ظهورات قدرت حق و درجات بسیط سلطنت او به شمار میروند و موجودات از ناحیه خود دارای وجود و کمالات وجود نیستند و همه این امور مانند قدرت و علم از درجات
صفات حقاند.
به باور امام خمینی کسی که این امر را دریابد که همه قدرتها ظهور قدرت حقتعالی هستند و موجودات از خود، استقلالی در
فاعلیت و تاثیر ندارند و با وجود این، انتساب افعال به موجودات نیز صحیح است، سرّ امر بین الامرین را در معارف شیعی در مییابد.
امام خمینی با استناد به بعضی آیات الهی قدرت حقتعالی را گسترده و عام میداند و بسط قدرت حق را در دو موطن علمی و خارجی تحلیل کرده و قائل است بهواسطه حب ذاتی در طلب
مفاتیح غیب با
فیض اقدس در حضرت علمیه، اسمای الهی و بهتبع آنها اعیان ثابته محقق شدهاند و در مرحله بعد بهواسطه فیض مقدس، اعیان موجودات در خارج ظهور یافتهاند،
ایشان اعیان را به دو قسم ممکن و ممتنع و ممتنع را نیز به دو قسم فرضی و حقیقی تقسیم کرده است. اموری مانند شریک الباری و اجتماع نقیضین از ممتنعات فرضی به شمار میروند که امتناع آنها از تحقق در خارج به جهت عدم قابلیت آنها و باطل بودن
ذات آنهاست؛ اما بعضی از امور، مظاهر اسمای باطنی و اسماء مستاثرهاند که هرگز ظهور نمییابند و ازاینجهت جزء ممتنعات به شمار میروند. این سلطنت و قدرت حق، در هنگام رجوع همه مظاهر هستی به حق، توسط
انسان کامل و ولی مطلق در قیامت کبری آشکار میشود. امام خمینی بر اساس قاعده بسیط الحقیقة و صرف الوجود، قدرت حقتعالی را عام و گسترده میداند.
•
فرهنگ شیعه، ص۳۷۵-۳۷۶. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.