• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صعق (مفردا‌ت‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صَعْق (به فتح صاد و سکون عین) یکی از واژگان نهج البلاغه به معنای شدّت صوت رعد و رعد که حضرت علی (علیه‌السلام) در جریان ناکثین و قاسطین و مارقین از این واژه استفاده نموده است.



صَعْق به معنای شدّت صوت رعد و رعد آمده است. قاموس المحیط شدّت مطلق صوت گفته است.


امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره ناکثین و قاسطین و مارقین فرموده است: «وَأَمَّا شَيْطَانُ الرَّدْهَةِ فَقَدْ كُفِيتُهُ بِصَعْقَة سَمِعْتُ لَهَا وَجْبَةَ قَلْبِهِ وَرَجَّةَ صَدْرِهِ» (و امّا شیطان ردهه (ذوالثدیه رئيس خوارج) با صاعقه‌اى كه قلبش را به تپش درآورد و سينه‌اش را به لرزه انداخت كارش تمام شد.)
معنی این جمله در «رده» به طور تفصیل آمده است. و ممکن است صعقه به معنی بیهوشی باشد.


این واژه فقط یک بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۶۳۷.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۵، ص۲۰۱.    
۳. جوهری، ابو‌نصر، الصحاح‌، ج۴، ص۱۵۰۶.    
۴. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۱، ص۹۰۰.    
۵. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۴۷۲، خطبه ۱۹۲.    
۶. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۱۸۱، خطبه ۱۹۰.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۰۰، خطبه ۱۹۲.    
۸. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۳، ص۱۸۲.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۶۷، خطبه ۱۹۲.    
۱۰. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۵، ص۲۰۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «صعق»، ج۲، ص۶۳۷.    






جعبه ابزار