صاع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صاع (به فتح صاد) و
صُواع (به ضم صاد) از
واژگان نهج البلاغه به معنای پیمانه است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره برادرش
عقیل و
فتنه بعد از خود از این واژه استفاده نموده است.
صاع به معنای پیمانه آمده است
و نیز اهل حجاز هر چهار «
مدّ» را یک «صاع» گویند
هر «مدّ» حدود هفتصد و ده (۷۱۰)
گرم است، اهل عراق هر نه «
رطل» را یک صاع گویند، هر رطل عراقی نود و یک (۹۱)
مثقال شرعی است.
• امام (صلواتاللهعلیه) درباره برادرش عقیل فرموده است:
«وَاللهِ لَقَدْ رَأَيْتُ عَقِيلاً وَقَدْ أمْلَقَ حَتَّى اسْتماحَنِي مِنْ بُرِّكُمْ صَاعاً» «به خدا قسم برادرم عقیل را دیدم که محتاج شده تا از
گندم شما یک صاع از من خواست.»
• امام (صلواتاللهعلیه) درباره فتنه بعد از خود فرموده است:
«رَايَةُ ضَلاَلة قَدْ قَامَتْ عَلَى قُطْبِهَا، وَتَفرَّقَتْ بِشُعَبِهَا، تَكِيلُكُمْ صَاعِهَا، وَتَخْبِطُكُمْ بِبَاعِهَا» «ضلالتی دیدم که بر محورش ایستاده و شعبه و شاخههایش به اطراف پراکنده شده شما را با پیمانه خود پیمانه میکند و با پای خود لگد مال مینماید.»
این ماده دو بار در «
نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «صوع»، ج۲، ص۶۵۲.