• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شکایت (منطق)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شکایت، یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به‌معنای تقریر خطیب از مضرّات و مفاسد امر واقع شده در گذشته است.



خطابه بر سه نوع است: مشاوَرات، منافَرات و مشاجَرات.

۱.۱ - مشاوره

هرگاه امری که در اطراف مصالح و مفاسد آن انشای خطابه می‌شود هنوز وجود نیافته باشد و در آینده ممکن است موجود شود، آن خطابه، «مشاوره» خوانده می‌شود و نتیجه آن اذن و ترخیص یا منع و تشنیع است.

۱.۲ - منافره

هر گاه امر مورد نظر، در وقت انشای خطابه موجود باشد، آن خطابه «منافره» خوانده می‌شود که یا به قصد اثبات فضیلت و منفعت امر موجود است یا اثبات رذیلت و مضرّت آن. در صورت اول، «مدح» و در صورت دوم، «ذمّ» خوانده می‌شود.

۱.۳ - مشاجره

هر گاه خطابه در اطراف امری انشا شود که در گذشته موجود شده است، آن خطابه «مشاجره» خوانده می‌شود.حال اگر آن امر، نافع باشد و خطیب هم منافع آن را تبیین ‌کند و مخاطب نیز نزاعی در آن نداشته باشد، مفاد خطابه، ستایش و سپاس‌گویی از گذشته است، از همین رو خطابه را اصطلاحاً «شکر» می‌گویند، اما اگر آن امر، ضرر داشته باشد و خطیب هم مضرّات و پیامدهای منفی آن را تبیین ‌کند، در این موقع ممکن است مخاطب در صدد نزاع و دفاع برآید. به این سبب، به این قسم خطابه «مشاجرات» یا «خصامیات» می‌گویند.


در قسم اخیر (مشاجَرات)، تقریر خطیب از مضرّات و مفاسد امر مورد نظر را «شکایت» و دفاع مخاطب را «عذر» یا «اعتذار» و خود مخاطب را «معتذر» گویند، اما اگر مخاطب در مقام دفاع برنیاید و به تقریرات خطیب اعتراف کند، مخاطب را «نادم» و اعتراف وی را «استغفار» می‌گویند.
[۴] مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۳۴۹-۳۵۰.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

مظفر، محمدرضا، المنطق.    
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    


۱. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۴۳۵.    
۲. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۵۴۰-۵۴۱.    
۳. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۲۸۵.    
۴. مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۳۴۹-۳۵۰.



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «شکایت»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۱/۲۶.    




جعبه ابزار