شَفَق (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَفَق (به فتح شین و فاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای سرخی
مغرب پس از
غروب آفتاب است.
در آیاتی از
قرآن به معنی عظمت و مهابت بهکار رفته است.
مشتقات
شَفَق که در
آیات قرآن آمده عبارتند از
مُشْفِقُونَ (به سکون شین و و کسر فاء) به معنای بیم دارند؛
اَشْفَقْنَ (به سکون شین و فتح فاء) به معنای هراسیدند؛
أَََََشْفَقْتُمْ (به سکون شین و فتح فاء) به معنای خودداری کردید؛
مُشْفِقُونَ (به سکون شین و کسر فاء) به معنای بیمناک بودن؛
مُشْفِقِینَ (به سکون شین و کسر فاء) به معنای هراسان بودن، است.
شَفَق به معنای سرخی مغرب پس از غروب آفتاب است.
به مواردی از
شَفَق که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
((آیه):فَلا اُقْسِمُ بِالشَّفَقِ وَ اللَّیْلِ وَ ما وَسَقَ ) (سوگند به
شفق، و سوگند به شب و آنچه گرد مىآورد.)
به قول
راغب اصفهانی اشفاق عنایتی است آمیخته به خوف، چون با من متعدی شود معنی خوف در آن ظاهرتر است، و چون با فی باشد معنی اعتنا در آن آشکارتر میباشد.
طبرسی فرموده:
اشفاق خوف از وقوع مکروه است با احتمال عدم وقوع.
(وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ) (همان كسانى كه از
پروردگارشان در نهان مىترسند، و از قيامت بيم دارند.)
(فَاَبَیْنَ اَنْ یَحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْنَ مِنْها) (آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسيدند.)
(أَ أَشْفَقْتُمْ اَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقاتٍ) (آيا ترسيديد فقير شويد كه از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارىكرديد؟!)
همه آیات اشفاق در قرآن کریم با من آمده است حتی در آیه بالا که در تقدیر «من ان تقدموا» است.
(قالُوا اِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی اَهْلِنا مُشْفِقِینَ) (مىگويند: ما در ميان خانواده خود ترسان بوديم مبادا گناهان آنها دامن ما را بگيرد.)
آیه بالا با «فی» آمده است و آن بنا بر قول طبرسی خائفان و بنا بر قول راغب اصفهانی اعتناء کنندگان است و چندان فرقی ندارند.
(وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ) ( و از ترس او بيمناكند.)
(اِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ) (به يقين كسانى كه از خوف پروردگارشان بيمناكند.)
در خشیة از راغب اصفهانی نقل کردیم که آن ترسی آمیخته با تعظیم است. سپس گفتیم: این سخن کلیّت ندارد و تعظیم از مضاف الیه خشیت استفاده میشود.
علی هذا به نظر، من خشیة، در دو آیه فوق به معنی عظمت و مهابت بهکار رفته است. یعنی: آنها از عظمت و مهابت
پروردگار خویش خائفاند و به آن اعتنا دارند، چنانکه
فیض کاشانی در
تفسیر صافی و
بیضاوی در
تفسیر خود آنرا مهابت و عظمت گفتهاند.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شفق»، ج۴، ص۵۷-۵۸.