• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شِعْر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: شِعر (لغات‌قرآن)، شعر.
دیگر کاربردها: شعر (ابهام‌زدایی).


شِعْر (به کسر شین و سکون عین) از واژگان قرآن کریم و به معنای دانستن و زیرکی است.
در نزد اهل عربیّت کلامی است که وزن و قافیه داشته باشد.
شاعر به کسی گفته می‌شود که صنعت شعر را می‌داند.



شِعْر به معنای دانستن و زیرکی است.
«شَعَرَ شَعْراً: عَلِمَ بِهِ- شَعَرَ لِکَذَا: فَطَنَ لَهُ» و در نزد اهل عربیّت کلامی است که وزن و قافیه داشته باشد.
طبرسی ذیل آیه ۱۵۴ سوره بقره فرموده: شعور اول علم است از راه مشاعر و حواس و به قولی شعور، ادراک دقیق است ماخوذ از شعر به معنی موی که دقیق و نازک است و از آن است شاعر که به اقامه وزن و نظم متفطن است طوری‌که دیگران نیستند.
راغب اصفهانی می‌گوید: شاعر به علت فطنت و دقّت معرفت شاعر نامیده شده. شعر در اصل علم دقیق است و در تعارف نام کلام موزون و قافیه‌دار شده است. شاعر آن است که صنعت شعر داند.
خلاصه آن‌که: شعر در اصل به معنی دانستن و توجّه خاصّ است و در اصطلاح به کلام موزون و قافیه‌دار اطلاق می‌شود که در آن دقت و ذوق مخصوص به‌کار رفته است.
شاعر گوینده چنین کلامی است.
باید اضافه کرد که شعر بیشتر توام با تخیّلات است که در خارج مصداق حقیقی ندارند و شاعر به قدرتخیال خویش آنها را در قالب الفاظ ریخته است، علی هذا باید شعر را کلام خیالی و شاعر را خیال‌پرداز بگوئیم.
کفار مکّه که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را شاعر می‌گفتند منظورشان آن بود که این شخص خیال‌پرداز است و کلماتش واقعیّت ندارد.


به مواردی از شِعْر که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - تَشْعُرُونَ‌ (آیه ۱۵۴ سوره بقره )

(بَلْ اَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ‌)
(لكن آنان زنده‌اند، ولى شما نمى‌فهميد)


۲.۲ - یَشْعُرُونَ‌ (آیه ۹ سوره بقره )

(وَ ما یَخْدَعُونَ اِلَّا اَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ‌)
(در حالى كه جز خودشان را فريب نمى‌دهند؛ ولى نمى‌فهمند.)
شعر در این‌گونه آیات به معنی دانستن و درک است‌.


۲.۳ - یُشْعِرَنَ‌ (آیه ۱۹ سوره کهف)

(وَ لْیَتَلَطَّفْ وَ لا یُشْعِرَنَ‌بِکُمْ اَحَداً)
«ناشناسی کند و کسی را به وضع‌ شما با خبر ننماید.»
اشعار به معنی اعلام است.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۴۳-۴۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۵۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۴۶.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۳، ص۶۶.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۳۷.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۵۶.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۱۵۴.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۵۱۸.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۴۷.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۲۳.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۳۸.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۹.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۸۷.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۴.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۷۲.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۰.    
۱۹. کهف/سوره۱۸، آیه۱۹.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۶۲.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۶۰.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۳۱.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۲۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شعر»، ج۴، ص۴۳-۴۴.    






جعبه ابزار