شخصیت علمی سید رضی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آسمان جهان تشیع ستارگانی تابناک دارد که هیچگاه افول نمیکنند و درخشش آنها همواره روشن کننده
راه کسانی است که در ظلمتکده
نفس به دنبال راه حقیقت میگردند که «وبالنجم هم یهتدون»
. سید
رضی «رحمةاللهعلیه» از جمله بزرگانی است که آوازه شهرتش به واسطه
کتاب گرانبها و بی نظیر «
نهج البلاغه» (که اخ القرآن نیز نامیده میشود) به
گوش جهانیان رسیده و
مهارت و چیرگی او در
علوم مختلف همگان را به تحسین وا داشته است.
نامش «محمد» کنیهاش «ابوالحسن و القابش «شریف
رضی» و «ذوالحسبین» است که ما او را «سید
رضی» مینامیم.
او در سال ۳۵۹ هـ. ق در محله
شیعه نشین کرخ
بغداد به
دنیا آمد.
پدر و مادرش هر دو از
سادات علوی و از دودمان پاک
پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیهم) بودند. نسبت او از جانب
پدر با پنج واسطه به
حضرت موسی بن جعفر (علیهالسّلام) امام هفتم
شیعیان و از طرف
مادر با هشت واسطه به
حضرت علی بن الحسین (علیهالسّلام) امام چهارم شیعیان میرسد.
برادر بزرگترش
سید مرتضی علم الهدی «رحمةاللهعلیه» از
فقهاء و عالمان مشهور جهان تشیع است که در سال ۳۵۵ هـ. ق یعنی چهار سال قبل از سید
رضی به دنیا آمده است.
پدر ایشان ابو احمد
حسین بن موسی ملقب به «طاهر اوحد» و «ذوالمناقب» است که مردی
شریف و
نجیب و با
تدبیر و مورد
احترام عام و خاص بوده است. او مدتها منصب
نقابت و رسیدگی به حال سادات دودمان ابوطالب و همچنین منصب نظارت دیوان مظالم (که ما اکنون آن را دادگستری مینامیم) و سرپرستی حجاج و زائران
خانه خدا را به عهده داشته است.»
در سال ۳۶۹ هـ ق عضدالدولة دیلمی که از نفوذ او بیمناک بود او را دستگیر و در قلعه
شیراز زندانی نمود که این
تبعید حدود هفت سال به طول میانجامد.
پدر سید
رضی در سال ۴۰۰ هـ در سن ۹۷ سالگی از دنیا میرود.
مادر سید
رضی بانویی علوی و همنام جدهاش حضرت فاطمه (سلاماللهعلیهم) ، و زنی
دانشمند و با فضیلت و از خانوادهای اصیل و با نفوذ بوده است.
بسیاری از بزرگان از جمله
ابن ابی الحدید معتزلی نقل کردهاند که شبی
شیخ مفید در
خواب حضرت فاطمه (سلاماللهعلیهم) را میبیند در حالی که دست دو فرزند گرامش
امام حسن و
امام حسین (علیهاالسّلام) را گرفته، به نزد شیخ میآید و پس از
سلام به شیخ میفرماید: این دو پسران منند به آنها
علم فقه بیاموز!
شیخ پس از بیداری در شگفت میماند که این خواب چه تعبیری دارد؟ فردای آن شب شیخ مفید طبق معمول در
مسجد براثا به
تدریس مشغول میشود که ناگهان بتنوئی باوقار در حالی که دست دو کودک خود را در دست گرفته بود، وارد میشود و پس از سلام به شیخ میگوید: «این دو
کودک فرزندان منند؛ به آنها علم فقه بیاموز» شیخ مفید متعجب میشود و میگرید و به احترام آن بانو و دو فرزندش از جای بر میخیزد و خواب خویش را برای آنها نقل میکند و با کمال اشتیاق وظیفه
تعلیم و
تربیت آنها را بر عهده میگیرد.
نبوغ و هوش سرشار سید
رضی بسیار زود به همگان ثابت شد.
ابن خلکان مینویسد: «ابوالفتح
ابن جنی در یکی از مجموعههای خود نوشته است: شریف
رضی در وقتی که هنوز سنش به ده سالگی نرسیده بود در محضر
ابن سیرافی علم نحو میآموخت. روزی در حلقه درس سیرافی طبق معمول درباره اعراب بعضی از کلمات با وی سخن میگفت. سیرافی از سید
رضی میپرسد: هرگاه گفتیم «رایت عمر» علامت نصب در «
عمر» چیست؟
رضی جواب میدهد: «بغض علی» و همگان از تیز هوشی او متعجب میشوند.
مرحوم
تنکابنی پس از نقل این ماجرا مینویسد: و در تذکره
ابن عراق مسطور است که: چون پدر سید
رضی آن جواب را شنیده خوشحال گردیده و گفت: انت ابنی حقا.
سید
رضی در سن نه سالگی قصیدهای در مدح پدرش سرود. او در فراگیری علوم، بسیار حریص بود و از هر کسی که میتوانست بهرهمند شود، دریغ نمیکرد. میگویند در بیست سالگی از تحصیل تمامی علوم متداول عصر بی نیاز گشت.
در
قرن چهارم هجری یعنی عصر سید
رضی شهر
بغداد مرکز علوم مختلف بود و دانشمندان
علوم اسلامی در کمال آزادی به
تعلیم و
تعلم و در کنار هم به مذاکره و مباحثه علمی میپرداختند و بدون در نظر گرفتن
مذهب و
ملیت به مبادله علوم و فقون مبادرت میورزیدند.
سید
رضی دارای صفات برجسته و کمالات فاضلهای بوده است که باعث عظمت و بزرگی سید، حتی نزد پادشاهان میشده است. از جمله صفات بارز او نپذیرفتن صله و
هدیه حتی از پدر خود و
شهامت و
جسارت اوست که همگان آن ر ا نقل کردهاند.
او در سن جوانی و در حالی که پدر و برادر بزرگتر او یعنی سید
مرتضی «رحمةاللهعلیه» زنده بودند، دارای مناصب اجتماعی مهمی بود. مثل
نقابت و سرپرستی تمام خانوادههای منسوب به ابوطالب که خود منصبی رفیع و شایسته بود. نیز امارت و سرپرستی زائران خانه خدا که از طرف پدر و خلیفه وقت در سن ۲۱ سالگی به او تنفیذ شد و همچنین نظارت دیوان مظالم.
علامه امینی در
الغدیر مینویسد: «بهاء الدولة دیلمی در سال ۳۸۸ هـ او را به «شریف اجل» و در سال ۳۹۲ هـ به «ذوالمنقتبین» و در سال ۳۹۸ به «
رضی ذوالحسبین» ملقب نمود»
این مناصب آن هم در سن جوانی و در زمان حیات پدر و برادر بزرگتر، نشان قدرت علمی و نفوذ سیاسی و
درایت و
شجاعت این
عالم بزرگوار بود.
این عالم گرانقدر و دانشمند بی نظیر پس از عمری مجاهدت و تلاش علمی و اجتماعی در ۶
محرم سال ۴۰۶ هـ در سن ۴۷ سالگی چشم از
جهان فرو بست. بسیاری نقل کردهاند که برادر بزرگ او
سید مرتضی از شدت
غم و ناراحتی این مصیبت تاب نیاورد به جنازه و
تابوت او نگاه کند، لذا به حرم جدش
موسی بن جعفر (علیهالسّلام) پناه برد.
فخر الملک، وزیر و همه اشراف و بزرگان جمع شدند او را
غسل داده
کفن کردند و پس از
نماز در
خانه خودش به خاک سپردند. در پایان روز فخر الملک به
کاظمین رفت و سید
مرتضی را به
بغداد برگرداند. بعدها جنازه او را به
کربلا کنار
قبر ابراهیم بن مجاب منتقل کردند و در آنجا به
خاک سپردند.
۱- ابو سعید سیرافی، استاد بزرگ علم نحو و لغت. در
علم قرآن،
فقه و فرائض نیز درس میگفته است.
۲-
ابو علی فارسی ، مؤلف کتاب «
ایضاح» که او را در علوم عربیت یگانه زمان میدانند.
۳-
شیخ مفید:
فقیه و
متکلم بزرگ
شیعه که جایگاه او در فقه بین همه بزرگان زبانزد است.
۴- ابوالفتح
ابن جنی، از دانشمدان مشهور علم نحو، جالب است که سید
رضی در سن ۲۲ سالگی قصیدهای در وصف ناصرالدولة با الفاظی زیبا و معانی بلند سرود و استادش ابن جنی کتابی در شرح ابیات آن تصنیف کرد.
۵- ابوعبدالله مرزبانی، او از دانشمندان و محدثان و شعراء و ادبا و مؤلفان مشهور است.
۶-
هارون بن موسی تلعکبری، از
فقهاء و محدثین و مشایخ بزرگ شیعه در اواسط قرن چهارم است.
۷-
ابن بناته، یکی از پیشوایان علوم ادبی و دارای خطبههایی است که همه گفتهاند نظیر نداشته است.
۸-
علی بن عیسی ربعی، او از دانشمندان علم نحو است.
۹- ابو اسحاق
ابراهیم بن احمد طبری، فقیه
مالکی، شیخ شیوخ و همان کسی است که به کرامت
اخلاق و افضال بر
اهل علم موصوف بوده است. همان که خانهاش را به سید بخشید و گفت: حق من بر تو از پدرت بیشتر است و سید به ناچار پذیرفت.
بیشتر اساتید او بزرگان علم
نحو و
صرف و
ادب و
شعر بودهاند و ذوق ذاتی سید نیز در این زمینه او را بیشتر به عنوان یک
ادیب و
شاعر مطرح کرده است.
در بخش تالیفات او میبینیم که او نه تنها شاعری کم نظیر بلکه سرآمد شعرای عصر و به ادعای برخی، بزرگترین شاعر دودمان ابو طالب بلکه
قریش است.
در عین حال دانشمند بزرگ
دین و مؤلف کتابهایی در
تفسیر،
حدیث،
فقه،
تاریخ،
کلام و... بوده است.
در اینجا مناسب است برخی از کلمات بزرگان را درباره او ذکر کنیم.
عبدالملک
ثعالبی هم عصر سید: او امروز سرآمد شعرای عصر ما و نجیبترین سروران
عراق و دارای
شرافت نسب و افتخار حسب و ادبی ظاهر و فضلی باهر و جمیع خوبیهاست. او بزرگترین شعرای دودمان ابوطالب است... و اگر بگوییم او سرآمد شاعران قریش است، گزاف نگفتهایم.
خطیب بغدادی: او اهل فضل و ادب و
علم بود... او شاعری توانا بود. و از
ابن محفوظ نقل میکند که در نزد او جماعتی از علمای ادب گفتهاند:
رضی از همه شعرای قریش برتر بود. و او میگوید: درست است. در میان شعرای قریش شاعران برازندهای بودهاند، ولی شعرشان کم بوده است. اما شاعری برجسته که هم شعرش بسیار عالی و هم اشعارش زیاد باشد، جز
رضی نیست.
ابن ابی الحدید: او در سن ۳۰ سالگی در مدت کوتاهی
قرآن را حفظ کرد و علم فقه و فرایض را به صورت بسیار قوی آموخت. او عالمی ادیب و شاعری قوی بوده است.
علامه قاضی
نورالله شوشتری: «کان عالما عارفا باللغة والفرائض والفقه والنحو وکان شاعرا فصیحا وعالما عالی الهمة...»
سید محسن امین عاملی: «کان ادیبا بارعا متمیزا وفقیها مبتحرا ومتکلما حاذقا ومفسرا لکتاب الله و حدیث رسوله...»
از این عبارات و توصیفها به خوبی معلوم میشود که او به لحاظ علمی در علوم و فنون مختلف مورد
احترام و
شوق اهل علم بوده است.
اما اینکه چرا سید
رضی بیشتر به عنوان یک شاعر و ادیب مطرح شد، میتواند به چند دلیل باشد.
اول: مناصب اجتماعی و دولتی اشتغالاتی را برای او به وجود آورده بود، لذا فرصت کمتری برای پرداختن به کارهای علمی و تحقیقی و تالیف داشته است.
دوم: او در سن ۴۷ سالگی از دنیا رفته که برای مطرح شدن جنبههای علمی مختلف یک عالم،
عمر کمی است.
سوم: در تمامی تالیفات او قدرت قلم و الفاظ زیبا و نثر عالی هویداست، به طوری که هر قصیده و یا غزلی که سروده به سرعت نقل محافل و نقل مجالس میشده است.
چهارم: در زمان حیات سید، علمای بزرگ علم
ادبیات عرب میزیستهاند. فضای ادبی شهر
بغداد با حضور این بزرگان رونق خاصی داشته است.
پنجم: به گفته
محدث نوری او نظر به
زهد و پارسایی داشته و از خودنمایی و شهرت پرستی سخت برکنار بوده است، لذا در
اندیشه نسخه برداری از تالیفاتش برنیامده است. (این دلیل را مرحوم دوانی بیان کردهاند.
)
با توجه به این نکات میتوان فهمید که چرا این دانشمند فاضل و عالم قابل، بیشتر به عنوان یک شاعر، بین علماء و معاصران و مورخان، مشهور شده است و باید اذعان کنیم که او در
علم فقه نیز عالمی فاضل بوده که شاگردی فقیه و سرآمد مثل شیخ مفید شاهد بر این مدعاست. حضرت
آیتالله استادی در کتاب «
من اعلام الشیعه» با بیان ۶ دلیل در صدد اثبات
فقاهت این عالم برآمده است.
تالیفات او را
علامه امینی تا ۱۹ اثر ذکر کرده که مهمترین آنها عبارتند از:
۱)
خصائص الائمه؛ ۲)
مجازات الآثار النبویه؛ ۳)
تلخیص البیان عن مجاز القرآن؛ ۴)
حقائق التاویل فی متشابه التنزیل؛ ۵)
معانی القرآن؛ ۶)
تعلیق خلاف الفقهاء؛ ۷) دیوان شعر و...»
معروفترین و مشهورترین اثر این عالم بی بدیل کتاب نفیس «
نهج البلاغه» است که برگزیدهای از سخنان
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) میباشد و شروح بسیار زیادی بر این کتاب نفیس نوشته شده است که علامه امینی تا ۸۱ شرح را نام میبرد.
برخی خواستهاند این کتاب را به سید
مرتضی و یا به کلمات خود سید
رضی نسبت بدهند و برخی بعضی از کلمات آن را از حضرت علی (علیهالسّلام) میدانند. صرف نظر از پاسخ به این ادعا که بزرگان بسیاری از جمله علامه امینی به آن پرداختهاند؛ خود این ادعا و انتساب، نشان دهنده عظمت سید
رضی است که احتمال انتساب آن را به سید محتمل میکند.
سید رضی مؤلف نهج البلاغه (دوانی)؛
سید رضی .
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله، «شخصیت علمی سید رضی».