سیدمحمد حجت کوهکمری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حُجَّت
کوه
کَمَری، سیدمحمد،
فقیه و مرجع تقلید
امامی قرن چهاردهم بود.
وی در ۱۳۱۰ (۱۲۷۱ش) در تبریز در خانوادهای روحانی به دنیا آمد.
خانوادهاش از
سادات کوهکمر ، محلی از توابع اَهَر در منطقه
آذربایجان شرقی ، بودند.
نسب او به علیاصغر، فرزند
امام سجاد علیهالسلام، میرسد
که تبار وی با ۲۵ واسطه به وجود پر جود امام سجاد (علیه السلام) مـی رسـد و از آن شـجـره طـیـبـه شـاخ و بـرگ و میوه می گیرد. او فـرزنـد سید علی برادر زاده
سید حسین کوه کمری تبریزی می باشد که از مراجع مـعـروف
نجف بودند.
دروس عالی
فقه و
اصول را در نجف نزد
میرزا حبیباللّه رشتی ،
فاضل ایروانی و
فاضل شربیانی آموخت و نزد فاضل شربیانی بسیار محترم بود.
او از فاضل شربیانی،
زینالعابدین مازندرانی ،
سیدمحمد بحرالعلوم و
محمدحسن مامقانی اجازه روایت داشت و فرزندش محمد و
سید شهابالدین مرعشی نجفی از او اجازه روایت داشتند.
وی پس از تکمیل تحصیلات به
تبریز بازگشت و به تصدی امور دینی مردم پرداخت.
سیدعلی در ۱۳۱۹ش در تبریز درگذشت.
پیکرش را به قم منتقل کردند و در صحن
حرم حضرت معصومه سلاماللّهعلیها به
خاک سپردند.
حاشیه بر
فرائدالاصول و
مکاسب شیخانصاری از آثار اوست.
عموی سیدعلی،
سیدحسین کوهکمری (مشهور به تُرک، متوفی ۱۲۹۹)، نیز از عالمان بنام و از شاگردان
محمد حسن نجفی و شیخ مرتضی انصاری بود و شاگردان بسیاری داشت.
سیدمحمد حجت ادبیات، ریاضیات،
طبقدیم و برخی علوم جدید را در تبریز آموخت.
بیشتر دروس مقدماتی فقه و اصول و کتاب
ریاضالمسائل سیدعلی طباطبایی را نیز در همانجا نزد پدرش فراگرفت و خود به تدریس شرح
لمعه شهیدثانی پرداخت.
در ۱۳۳۰ (=۱۲۹۱ش) برای ادامه تحصیل به
نجف رفت.
فقه و اصول و
حدیث و
رجال را نزد
سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی ،
سید ابوتراب خوانساری ،
شیخالشریعه اصفهانی ،
سیدمحمد فیروزآبادی ،
میرزا حسین نائینی ،
آقا ضیاء عراقی ،
علی قوچانی و
شیخعلی گنابادی فراگرفت.
ریاضیات و نجوم را نیز در نجف از حیدرقلیخان سردار کابلی آموخت.
حجت در ایام تحصیل در نجف به بیماری سختی مبتلا شد و به توصیه پدرش به تبریز بازگشت، اما پس از مدتی دوباره به نجف رفت و علاوه بر ادامه تحصیل، به تدریس نیز پرداخت.
و در اثر بدی آب و هوای
نجف و ضعف مزاج، ناچار در سال ۱۳۴۹ ه.ق به
قم مهاجرت نمود و با آن لیاقت و استعداد ذاتی و اندوختههای علمی و فضیلتی که داشت مورد توجه وعنایت خاص
شیخ عبدالکریم حائری قرار گرفت بـحـدی کـه او را در جایگاه
نماز خود دستور اقامه
نماز جماعت داد و در بالای سر حرم
حضرت معصومه (علیه السلام) تعیین نمود ضمن انجام
نماز جماعت، به کلیه امور و مسائل مذهبی و شرعی مردم رسیدگی می نمود.
وی از برخی استادان خود اجازه روایت داشت، از جمله از پدرش،
آقاضیاء عراقی ،
شریعت اصفهانی ،
سیدابوتراب خوانساری ،
عبداللّه مامقانی ،
سیدحسن صدر ،
شیخ محمدباقر بیرجندی ،
حاجشیخعبدالکریم حائری یزدی و محمدحسین
کاشفالغطاء .
از
میرزای نائینی ، شریعت اصفهانی، آقاضیاءالدین عراقی و برخی دیگر از استادانش نیز گواهی اجتهاد دریافت نمود.
سید شهابالدین مرعشی نجفی از او اجازه روایت داشت.
سید محمدحجت در
نجف حلقه درس بزرگی داشت، اما به علت
بیماری ناچار نجف را ترک کرد.
وی از ۱۳۰۹ش در قم سکونت گزید و در آنجا به تدریس پرداخت.
شیوایی بیان، حسن سلیقه و تسلط در تدریس و احاطهاش بر آرا و
منابع فقهی ، شاگردان فراوانی را به حلقه درسش جذب نمود.
به گفته مرتضی حائری یزدی، از شاگردان مبرِّز و نیز داماد حجت،
درس خارج
فقه او، پس از درس آیتاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مهمترین درس
حوزه علمیه قم به شمار میرفت.
فقیهان بزرگی در درس حجت شرکت کردند و شاگردان متعددی نزد او تربیت شدند، از جمله
سیدمحمد محقق داماد ،
میرزا هاشم آملی ،
محمدعلی قاضی طباطبایی ،
شیخ موسی زنجانی،
مرتضی حائری یزدی،
ابوطالب تجلیل تبریزی،
علیصافی گلپایگانی،
لطفاللّه صافی گلپایگانی،
سید نصراللّه مستنبط،
محمد کرمی،
علی غروی و
جعفر سبحانی شیخ عبداللّه مامقانی،
شیخ ابراهیم مراغهای،
سید محمد حسین طباطبایی،
سید ابراهیم علوی مقبرهای،
میرزا ابوطالب تجلیل تبریزی،
آسید یوسف مزلقانی،
سید ابوالقاسم تهرانی،
شیخ نصرت تبریزی میانجی،
ابوالمجد بروجردی،
آقا معتمد کرمانشاهی،
شیخ احمد عراقی،
حاج سید مرتضی ایروانی،
احمد قمی،
شیخ اسحق قفقازی،
شیخ اسدالله کاشانی،
سید اسدالله ده خرقانی میباشند.
حجت
کوه
کمری، که در علم
حدیث نیز بسیار تبحر داشت، مورد احترام و اعتماد شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود تا آنجا که حائری در اواخر عمر احتیاطات فتوایی خود را به وی ارجاع میداد و نیز او را، به جای خود، برای اقامه جماعت در حرم
حضرت معصومه سلاماللّه علیها تعیین کرد
سیدمحمد حجت، پس از وفات حائرییزدی، همراه با
سیدمحمدتقی خوانساری و
سید صدرالدین صدر، اداره حوزه علمیه قم را برعهده گرفت.
این سه فقیه، در زمانی این مسئولیت را برعهده گرفتند که اوضاع سیاسی و سختگیریهای
رضاشاه پهلوی درباره فعالیتهای دینی و تنگناهای ایجاد شده در مورد
عالمان دینی ، حوزه قم را در وضع دشواری قرار داده بود.
مرحوم
میرزا محمد علی مدرس صاحب ریحانة الادب که یکی از تلامذه و شاگردان ایشان می باشد در حق استاد خود می نویسند: سـیـد سـنـد، حبر معتمد مولینا الاجل سید محمد بن سید علی بن نقی بن محمد حسینی
کوه کـمـری که از سادات آبادی
کوه کمر نامی از توابع
تبریز، به صحت نسب و شرافت حسب، در غایت شهرت معروف می باشد نسب عالیش به سید محمد مصری ملقب به حجازی از اولاد علی اصغر بن الامـام الـسـجـاد (علیه السلام) موصول می گردد ایشان حاوی فروع و اصول، جامع معقول و منقول، فقیه کـامـل،
عالم عـامل، عابد زاهد،محدث ثقه رجالی، دارای کمالات نفسانیه حائز مقامات معنویه مـی بـودنـد در مـضمار مسایقت گوی سبقت را از اکابر و اقران ربودند حاوی قدح معلی و مرجع تقلید گروه انبوهی از
شیعیان و استاد الکل فی الکل می باشند.
مرحوم
استاد شهید مرتضی مطهری می نویسند: مـرحـوم حـجـت یک سیگاری بود که تا کنون نظیر او را ندیده بودم گاهی سیگار او از سیگار دیگر بریده نمی شد بعضی از اوقات هم که می برید بسیار مدتش کوتاه بود طولی نمی کشید که مجددا سیگاری را آتش می زد در اوقات
بیماری اکثر وقتشان صرف کشیدن سیگار می گشت وقـتی مریض شدند و او را برای معالجه به
تهران بردند، در
تهران اطبا گفتند چون بیماری ریوی دارید باید سیگار را ترک کنید و به سینه تان ضرر دارد ایشان ابتدا به شوخی فرموده بودند: من این سینه را برای کشیدن سیگار می خواهم اگر سیگار نباشد سینه را می خواهم چه کنم؟
عرض کردند به هر حال سیگار برایتان ضرر دارد و واقعا مضر است، ایشان فرموده بودند واقعا مضر است گفته بودند بلی واقعا همینطور است فرموده بودند دیگر نمی کشم یک کلمه نمی کشم کار را یکسره نمود یک حرف و یک تصمیم این مرد را به صورت یک مهاجر از عادت قرار داد.
حجت
کوه
کمری در این اوضاع، بیشتر بر ساماندهی حوزه و رسیدگی به وضع معیشتی طلاب اهتمام داشت.
وی در پارهای مسائل سیاسی و اجتماعی، مانند مبارزه با بیحجابی، نیز اندکی دخالت میکرد، اما رویکرد عام او، اجتناب از برخورد فعال با مسائل سیاسی و رویارویی مستقیم با حکومت بود و از اینرو، در دوران مرجعیت خود از ملاقات کردن با شاه وقت و دیگر رجال حکومتی پرهیز میکرد و آنان را به حضور نمیپذیرفت.
حجت که پس از وفات حائرییزدی، یکی از مراجع تقلید شده بود، در پی رحلت
سید ابوالحسن اصفهانی در ۱۳۲۶ش و
حاج آقاحسین قمی در ۱۳۲۷ش، از مراجع تقلید مشهور گشت و مقلدان فراوانی، بهویژه در منطقه آذربایجان، یافت.
وی در
قم ، مدرسهای دینی به نام
مدرسه حجّتیه ساخت که بنای آن از ۱۳۲۴ش آغاز شد.
این مدرسه علاوه بر محل سکونت طلاب و مدرّسان، دارای
مسجد و کتابخانه نیز بود و از مدارس مهم و بزرگ آن زمان به شمار میرفت.
فهرست نسخههای خطی کتابخانه مدرسه حجّتیه، به کوشش رضا استادی، در ۱۳۵۴ش به چاپ رسید.
مدرسه حجّتیه اینک بخشی از «مرکز جهانی علوم اسلامی» است که طلاب غیرایرانی مقیم قم، در آنجا به تحصیل
علوم دینی میپردازند.
یـکـی دیـگـر از خـدمات ایشان، کتابخانه نفیس و ذی قیمتی است که در قلب مدرسه حجتیه جا گـرفـتـه اسـت و اکنون بیش از ۲۵ هـزار جـلـد کتاب متنوع و نفیس در زمینههای کتب درسی طلا ب، تفسیر ادبیات، اخبار و احـادیـث و رجـال و تـاریـخ مـی بـاشد.
سیدمحمد حجت، پس از یک دوره بیماری سخت، در ۶۲ سالگی در ۱۳۳۱ش در قم وفات یافت و در حجرهای کنار مسجد مدرسه حجّتیه به
خاک سپرده شد.
در سوک او مجالس متعددی برگزار و در رثایش اشعار بسیاری سروده شد.
به گفته حائری یزدی،
وی بارها از روز فوت خود خبر داده بود و ساعاتی پیش از وفات، مُهرِ نامههای خود را شکست.
در آخـرین روز بیماری خود، برای شکستن مهر خویش
استخاره کرد آیه (و له دعوة الحق)
آمد و او را به
لقاء الله بشارت داد چنانکه بر روی
سنگ قبر ایشان در مدرسه حجتیه
قم نیز حک شده است (و بعد ما استشار بکلام الحق فی کسر خاتمه اجیب بقوله تعالی و له دعوه الحق) امر به ثم تناول التربه الحسینیه و قال آخر زادی من الدنیا التربه فلبی دعوته زوال یوم الاثنین ثالث جمادی الاولی ۱۳۷۲ ه.ق).
وقـتـی خـبر
مرگ سید محمد حجت به مرحوم
سیدحسین بروجردی رسید در فقدان همسنگر و یار و کمک خویش فرمودند: (کمرم شکست).
پرهیزکاری، بردباری، پرهیز شدید از تظاهر و
حافظه قوی حجت را ستودهاند.
مرتضی مطهری نیز، به مناسبتی، از اراده قوی او یاد کرده است.
وی از شهرت به شدت پرهیز داشت و در زمان مرجعیت خود اجازه نداد در مجالس و منابر نامی از او برده شود یا عکس او در جراید به چاپ رسد.
ایـشـان دارای حافظه قوی و
ذهن وقاد و فکر صائب بودند و در مورد حافظه شان از خودشان نقل شـده است که می فرمودند: اگر ۲۰ سال پیش حدیثی را در
بحار الانوار دیده باشم با فضل الهی هم اکنون می توانم بگویم عین روایت چه بوده و در کدام صفحه آن قرار داشته است.
و از دیگر خـصـوصیات روحی آن مرحوم این بوده است که از تظاهر و
خود نمائی گریزان بوده است او به اصـحـاب و دوسـتان خود همیشه توصیه داشت که از تبلیغ و ترویج وی، خود داری نمایند به اهل منبر می فرمودند: راضی نیستم نام مرا بر منابر ببرید.
او از عزم و تصمیم قوی بر خوردار بوده است و این ارادههای استوار و محکم است که رجال بزرگ و تاریخ ساز را می سازد و بالندگی می بخشد.
حجت در
حدیث و
فقه و
اصول تألیفات بسیاری دارد.
مهمترین آثار حدیثی وی عبارتاند از: لَوامِعُ الاَنوار الغَرَویة فی مُرْسَلاتِ الآثارِ النَّبَویة، درباره روایات مرسل نبوی و تعیین موارد قابل اعتماد آن؛ مُسْتَدْرَکُ المُسْتَدرَک فی اِستِدراکِ ما فاتَ عن صاحبِ المُسْتَدرَک، که تکملهای است بر مُسْتَدْرَکُ الوَسائل محدّث نوری؛ و جامعُ الاحادیث و الاصول (نام دیگر آن: مَجْمَعُ الاحادیث)، که ناتمام ماند.
آثار مهم فقهی او عبارتاند از: کتابالبیع؛ کتابالصلوة؛ کتابالوقف؛ تَنْقیحُ المطالبُ المُبْهَمَة فی عَمَلِ الصُّوَرِ المُجسّمة؛ و مناسک حج که ابتدا در
تهران و سپس در ۱۳۶۸ در
قم و
تبریز چاپ سنگی شد؛ خلاصةالاحکام، ترجمه فارسیِ بِدایةُ الهدایة (اثر موجز فقهی
شیخ حرّ عاملی )، که در ۱۳۴۳ در تهران منتشر شد؛ منتخبالاحکام (تهران ۱۳۲۵ش)
حاشیه بر بعضی کتابهای فتوایی، از جمله
وسیلة النجاة سید ابوالحسن اصفهانی (تهران ۱۳۷۰) و عروةالوثقی سیدمحمد کاظم طباطبایی یزدی.
حاشیه عروه ابتدا در ۱۳۶۶ در قم و سپس همراه با حواشی پنج تن از مراجع، در ۱۳۷۱ در تهران چاپ شد.
حجت در اصول فقه، رسالة الاستصحاب و حاشیه بر
کفایة الاصول آخوند خراسانی را نگاشت.
اثر رجالی وی، حاشیهای بر تَنْقیحُ المَقال عبداللّه مامَقانی است.
به گفته سید شهابالدین مرعشینجفی،
برخی تألیفات حجت
کوه
کمری، به خط خود او، در کتابخانه ایشان بوده است.
بسیاری از شاگردان حجت، تقریرات درس او را نگاشتهاند، که نسخههای خطی شماری از آنها در کتابخانه شخصی او بوده است.
جعفر حسینی اشکوری، فهرست کتب خطی کتابخانه سیدمحمد حجت کوهکمری،ج۱، ص۴۹ـ۵۰، قم ۱۳۷۷ش.
درس او در مبحث بیع، به قلم یکی از شاگردانش، یحیی فاضلهمدانی، در ۱۳۷۳/۱۳۳۳ش در قم چاپ شد.
همچنین تقریر دیگری از این مبحث به قلم ابوطالب تجلیل تبریزی، با عنوان البیع در همان سال در تبریز و بار دیگر در ۱۳۶۸ش در قم به چاپ رسید.
علی صافی گلپایگانی نیز تقریرات درس اصول فقه او را با عنوان المَحَجَّة فی تقریرات الحُجَّة نوشت که در ۱۳۷۷ش در قم چاپ شد.
تفسیر معروف التبیان فی تفسیر القرآن تألیف
شیخ طوسی نخستینبار به همت
میرزا علی آقا شیرازی و حمایت سیدمحمد حجت، در دو مجلد، در فاصله سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۵/ ۱۳۲۲ـ ۱۳۲۵ش در تهران چاپ سنگی شد
حجت
کوه
کمری به جمعآوری و نگاهداری میراث
شیعه بسیار علاقهمند بود و از اینرو از زمان اقامت در نجف، نسخههای خطی ارزشمندی را در کتابخانه شخصی خود گردآورد
فهرستی از این آثار در ۱۳۷۷ش به اهتمام سیدجعفر حسینی اشکوری با ثبت شصت اثر منتشر شده، ولی برخی منابع
تعداد آنها را (با ذکر عنوان) ۱۲۵ اثر دانستهاند.
آثار و تألیفات
سیدحسین کوه
کمری و تقریرات نگاشته شده شاگردان او هم نزد محمد حجت بوده است
مجموعه نسخ خطی کتابخانه محمد حجت
کوه
کمری هم اکنون در کتابخانه عمومی
آیتاللّه مرعشی نجفی نگهداری میشود.
دو تن از فرزندان سیدمحمد حجت
کوه
کمری از
عالمان دینی بودند.
سیدمحسن حجت در ۱۳۳۷ یا ۱۳۳۸ (۱۲۹۷ یا ۱۲۹۸ش) در
نجف به دنیا آمد.
وی همراه پدرش به تبریز و سپس به قم رفت.
پس از تحصیل فقه و اصول نزد پدر خود، در ۱۳۲۵ش به نجف رفت و در دروس فقه، اصول و هیئت
سید عبدالهادی شیرازی ،
محمدکاظم شیرازی ، محمدطاهر اردبیلی سیدمحسن حکیم و
سیدابوالقاسم خویی شرکت کرد و خود حلقه درس تشکیل داد
؛
سیدمحسن حجت در حدود ۱۳۷۳/ ۱۳۳۳ش به قم بازگشت و به تدریس علوم دینی و اقامه جماعت در
مسجد مدرسه حجّتیه پرداخت.
وی در ۱۳۵۶ش در قم وفات کرد و در مدرسه حجّتیه، در کنار پدرش، به
خاک سپرده شد.
وی آثاری در فقه و اصول و تفسیر تألیف کرد
سیدحسن، فرزند دیگر حجت، در ۱۳۰۱ش در نجف به دنیا آمد.
در ۱۳۰۹ش همراه پدرش به قم رفت
علوم دینی را نزد برخی استادان حوزه قم و سپس پدرش و حاج آقاحسین بروجردی فراگرفت
وی از حدود ۱۳۳۰ش/ ۱۳۷۰ در
شهر ری و سپس در
تهران سکونت گزید و به تدریس اشتغال یافت، و پس از وفات پدرش به قم رفت و در مدرسه حجّتیه به تدریس و تألیف چند اثر فقهی پرداخت و در ۱۳۶۸ش درگذشت.
(۱) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعة: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
(۳) رضا استادی، گروهی از دانشمندان شیعه، قم ۱۳۸۳ش.
(۴) محمدهادی امینی، معجمالمطبوعات النجفیة: منذ دخول الطباعة الی النجف حتی الان، نجف ۱۳۸۵/۱۹۶۶.
(۵) اکبر ایرانیقمی، روش شیخطوسی در تفسیر تبیان، تهران ۱۳۷۱ش.
(۶) عبدالحسین جواهرکلام، تربت پاکان قم، قم ۱۳۸۲ـ۱۳۸۳ش.
(۷) مرتضی حائری یزدی، سرّ دلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
(۸) محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵.
(۹) جعفر حسینی اشکوری، فهرست کتب خطی کتابخانه سیدمحمد حجت کوهکمری، قم ۱۳۷۷ش.
(۱۰) علیرضا ریحان، آینه دانشوران، چاپ ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ش.
(۱۱) عزالدین زنجانی، «مصاحبه با استاد آیتاللّه سیدعزالدین زنجانی»، حوزه، سال ۴، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۶۶).
(۱۲) محمد شریفرازی، آثار الحجة، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
(۱۳) محمد شریفرازی، گنجینه دانشمندان، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
(۱۴) مرتضی مبرقعی، «مصاحبه با آیةاللّه سیدمرتضی مبرقعی»، حوزه، سال ۸، ش ۱و۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
(۱۵) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانةالادب، تهران ۱۳۷۴ش.
(۱۶) شهابالدین مرعشی نجفی، الاجازة الکبیرة، او، الطریق و المَحَجَّة لثمرة المُهْجَة، اعداد و تنظیم محمد سمامی حائری، قم ۱۴۱۴.
(۱۷) المسلسلات فی الاجازات: محتویة علی اجازات علماء الاسلام فی حق شهابالدین الحسینی المرعشی النجفی، جمعها نجله محمود مرعشی، قم: کتابخانه آیةاللّه مرعشی نجفی، ۱۴۱۶.
(۱۸) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران ۱۳۴۴ش.
(۱۹) خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
(۲۰) مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی، تهران ۱۳۷۰ش.
(۲۱) اشراف جعفر سبحانی،موسوعة طبقات الفقهاء، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
(۲۲) موسوعة مؤلفی الامامیة، قم: مجمع الفکر الاسلامی، ۱۳۷۸ـ۱۳۷۹ش.
(۲۳) «نجوم امت، :۷ آیتاللّه سیدمحمد حجت»، نور علم، ش۱۰ (خردد ۱۳۶۴).
(۲۴) حسین نوری همدانی، «مصاحبه با استاد آیتاللّه حسین نوری»، حوزه، سال ۵، ش ۳ (مرداد و شهریور ۱۳۶۷)
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حجت کوهکمری»، شماره۵۸۴۰. سایت اندیشه قم