سیدابراهیم قزوینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابراهیم موسی قزوینی
فقیه و اصولی
شیعه، صاحب کتاب
ضوابط الاصول است.
سید ابراهیم فرزند سید محمد باقر قزوینی
(سید محمد باقر از اهالی خوئین از روستاهای خمسه قزوین، عالمی تلاشگر که سمت شاهزاده محمد علی میرزا را برعهده داشت. محمد تنکابنی، کتابفروشی اسلامیه) در ۱۲۱۴ق در قزوین به
دنیا آمد. وی همراه پدرش به
کرمانشاه رفت و دروس مقدمات را در نزد اساتید آن دیار آموخت. آنگاه از
پدر وداع کرد و به
حوزه علمیه کربلا روی آورد.
خلوص،
توکل، تلاش و پشتکار در عرصه تحصیل وی را نزد اساتید ممتاز آن حوزه به مقامات عالی رسانید تا حدی که بعد از استادش
شریف العلماء مازندرانی، مدرس عالی حوزه علمیه کربلا گردید و باشکوهترین جلسه تدریس
خارج فقه و
اصول را در حوزه کربلا و در مؤسسه حسن خان سردار تشکیل داد.
ابراهیمِ موسَویِ قَزْوینی، ابن محمد باقر موسوی (۱۲۱۴- ۱۲۶۴ق/۱۷۹۹- ۱۸۴۸م)،
فقیه و
اصولی
شیعه ، صاحب
ضوابط الاصول .
پدر او از سادات موسوی «خویین»، یکی از آبادیهای پیرامون
قزوین بود.
ابراهیم در قزوین زاده شد و در کودکی همراه پدر به کرمانشاه
کوچ کرد.
مقدمات علوم متداول را نزد مدرسان آنجا آموخت.
پس از آن عازم
عراق شد و در
کربلا مسکن گزید.
در آغاز نزد
سید علی طباطبایی (
صاحب ریاض ) درس خواند و آنگاه
علم اصول را از
شریف الدین محمد آملی مازندرانی معروف به
شریف العلماء (د ۱۲۴۶ق/۱۸۳۰م) فرا گرفت.
پس از آن به قصد فراگیری
علم فقه به
نجف
سفر کرد.
در آنجا مدتی نزد فقیهان بنامی چون شیخ
علی آل کاشف الغطاء (د ۱۲۵۳ق/ ۱۸۳۷م) وشیخ
موسی آل کاشفالغطاء (در۱۲۴۳ق/۱۸۲۷م)، سطوح عالی
فقه را آموخت،
نیز نزد
سید محمد صاحب مناهل درس خواند.
قزوینی پس از چندی به
کربلا بازگشت.
در این هنگام
مجتهد و عالمی بنام بود و حوزه درسی در
مدرسه سردار تشکیل داد که شاگردان بسیاری در درس او گرد آمدند.
پس از چندی استادش
شریف العلماء در گذشت و قزوینی عملاً جانشین او شد و به زودی
شهرت و
مرجعیت تام یافت، تا آنجا که غالب
شیعیان
عراق و
ایران و
هند از او
تقلید میکردند.
در حدود ۱۲۶۰ق/۱۸۴۴م آشوب
شیخیه - پیروان
شیخ احمد احسایی و
سید کاظم رشتی - در
کربلا بالا گرفت.
قزوینی که از مخالفان آن گروه بود، مورد
تعرض و آزار قرار گرفت و چون در کربلا عرصه بر او تنگ شد، ناگزیر آهنگ
کاظمین کرد، اما پس از چندی به کربلا بازگشت.
مشهورترین اساتید وی در حوزه کربلا عبارتند از:
وی شاگردان بسیاری پرورش داد و به جهان تشیع تقدیم کرد. شریف العلماء استاد عالمان دینی و مراجع بزرگی همچون
شیخ مرتضی انصاری است.
فرزند جعفر کاشف الغطاء و استاد
فقه نویسنده ضوابط است.
عالمی جهادگر و فقیهی فداکار بود که در
سال ۱۱۸۰ق در کربلا دیده به جهان گشود. وی از محضر پدر بزرگوارش سید علی طباطبایی و علامه سید محمدمهدی بحرالعلوم بیشترین بهرههای علمی برد و به افتخار دامادی
علامه سید مهدی بحرالعلوم درآمد. شریف العلماء مازندرانی، ملا محمد صالح برغانی و سید ابراهیم موسوی قزوینی صاحب ضوابط از شاگردان معروف وی بودند.
جهاد وی در
جنگ با روسهای متجاوز در دوران فتحعلی شاه قاجار معروف است.
حلقه درسی صاحب ضوابط در حوزه علمیه کربلا چنان گسترش یافته بود که هفتصد تا هزار دانش پژوه معارف اهل بیت علیهمالسّلام هر روز در مدرسه سردار حسن خان ـ متصل به صحن مبارک حضرت
سید الشهدا علیهالسّلام ـ حاضر میشدند. گاهی اوقات علاوه بر
مسجد، صحن مدرسه و مدرسها نیز از دانشاندوزان مشتاق پر میشد. در میان این جمع از طلاب عادی تا مجتهد حضور مییافتند که بعدها هریک در منطقه خود به عنوان فقیه جامع شرایط و مرجع مردم به خدمتگزاری مشغول شدند. محمد طاهر تنکابنی مینویسد:
«این فقیر نیز سنواتی در محضر ایشان تلمذ مینمودم و در علوم نقلیه از فقه و اصول و
رجال استنادم به آن جناب است»
صاحب ضوابط روزانه دو درس تدریس میکرد درس اصول که ثمره آن کتاب نتائج الافکار شد و درس خارج فقه بود که بر محوریت کتاب
شرایع الاحکام ارائه میکرد و نتیجهاش کتاب دلائل الاحکام در شرح شرایع الاسلام گردید. او از شاگردانش تقاضا میکرد هر مطلب جدیدی که به ذهنشان میآید را بیمحابا بیان و هر
دلیل مخالف یا ردیهای دارند ابراز نماید.
می گویند: صاحب ضوابط شصت بار قوانین الاصول میرزای قمی را تدریس کرده بود.
حوزه درس قزوینی بسیار وسیع و مورد توجه بود، چنانکه غالب عالمان و مجتهدان بنام
ایران و
عراق سده ۱۳ق/۱۹م از آن بهره گرفتهاند که نامدارترینشان عبارتند از
سید حسین ترک کوه کمری ،
زین العابدین طبرسی بارفروشی ،
ملاعلی کنی ،
سید اسدالله شفتی اصفهانی ،
عبدالحسین رازی ،
مهدی کجوری ،
محسن اردبیلی ،
محمد باقر خوانساری ،
ابوالحسن تنکابنی ،
میرزا محمد تنکابنی ،
محمد کریم مجتهد لاهیجی ،
علی محمد ترک ،
میرزا محمد حسن ساروی ،
میرزا رضا دامغانی ،
محمد طاهر گیلانی ،
محمد صادق ترک ،
میرزا صالح عرب
برخی از آثار قزوینی عبارتند از
ضوابط الاصول که تقریرات درس
اصول
شریف العلماء است و در تهران در ۱۲۷۱ق چاپ شده است
دلائل الاحکام فی شرح الشرایع الاسلام ، خطّی، که در کتابخانههای مجلس،
ملک تهران،
وزیری یزد ؛
نتایج الافکار در
علم اصول که چند بار به چاپ رسیده است
رساله فقهی، خطی و موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
و سپهسالار تهران .این آثار نیز به وی منسوب است:
صلاة الجمعة ،
القواعد الفقهیة ،
الرسالة الرضاعیة ،
الفقه الاستدلالی ،
رسالة عملیه ،
حجیت ظن و رساله هایی به
فارسی و
عربی در
نماز ،
حج ،
حرمتغیبت ،
طهارت و
روزه .
نتائج الافکار:
در موضوع علم اصول است و شرحهای متعددی دارد.
آقا بزرگ تهرانی حدود ده شرح را که اکثرا شاگردان مصنف نوشتهاند، فهرست کرده است.
کتاب یکصد و پنجاه فصل در ایام
هجرت به
سامرا نوشته شده است
دلائل احکام الفقه در شرح شرایع الاسلام:
از اول
طهارت تا
حدود دیات و
قصاص را بحث کرده است. این کتاب فروعات فقهی بسیاری دارد که در سایر کتب فقهیه به ندرت دیده میشوند.
ضوابط الاصول:
مشهورترین اثر اوست. آن را در
مکه مکرمه و در طول دو ماه به خط خویش نوشته و در هر صفحه اولین و آخرین حرف یکی است. در تسلط او بر مطالب علم اصول همین بس که تمام بحثهای اصول را در مدت کوتاه دو ماه چنان تحریر کرد که کتابش مورد توجه محافل علمی قرار گرفت. ضوابط الاصول در سال ۲۰۷ق۱ به صورت چاپ سنگی منتشر و در ایران در سال ۱۲۷۱ق دوباره به چاپ رسید.
رساله در حجیت ظن:
رساله فارسیه در طهاره و
صوم و صلوة
رساله در طهارت و صلوة
رساله در مناسک حج:
رساله در
حرمت غیبت و فروع آن. وی مستثنیات غیبت را هم در آن بررسی کرده است.
رساله در
نماز جمعهقواعد فقهیه که شامل پانصد قاعده است.
الرسالة الرضاعیه
زینة المتقین فی احکام فروع الدین
الفقه الاستدلالی
کتاب القضاء:
این اثر را در زمانی که به تازگی تدریس را آغاز کرده و حدود سیصد نفر شاگرد داشت، بر اثر یک رؤیای صادقه تالیف نمود. او آن شب جدهاش حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیهم را
زیارت کرد و حضرت در عالم رؤیا به وی قلم و دواتی عطا فرمود و سفارش کرد که فرزندم فقه بنویس! او نیز با این اشاره و ترغیب و تشویق استادش سید محمد مجاهد
دست به قلم برد و
کتاب قضا را مستقلا تصنیف کرد.
رساله فارسی:
هنگامی که شیعیان بسیاری از
ایران و جاهای دیگر از وی تقاضای رساله کردند، ایشان نمیپذیرفت اما بعد از اصرار مردم
استخاره کرد و رساله عملیه نوشت و بعدا به فارسی برگرداند.
رسالة فی الصلوة
۱ـ حسین بن محمد اردکانی حائری (فاضل اردکانی): وی از مراجع عظام تقلید و استاد میرزا محمد تقی شیرازی، سید محمد اصفهانی، سید حسن کشمیری و میرزا مهدی شیرازی و دارای تالیفاتی در طهارت، صلات و متاجر در سال ۱۳۰۲ق در کربلا از دنیا رفت و در مقبره استادش صاحب ضوابط به خاک سپرده شد.
۲ـ علامه سید حسین ترک (شرح حال وی در چند صفحه در ضمن زندگی نامه شاگردش میرزا حبیب الله خویی در همین جلد آمده است): او از مراجع بزرگ نجف بعد ار شیخ بود که در سال ۱۲۹۹ق رحلت کرد. وی از شاگردان صاحب فصول، شریف العلماء مازندرانی، صاحب ضوابط و شیخ انصاری است. آن بزرگوار دارای محاسن اخلاقی،
عزت نفس، علو
همت و
حافظه قوی بود.
استاد مطهری در مقام معنوی وی داستان معروفی را نقل کرده است.
۳ـ شیخ زین العابدین مازندرانی بارفروش ۴ـ حاج
ملا علی کنی ۵ـ
شیخ عبدالحسین طهرانی (شیخ العراقین)
۶ـ شیخ مهدی کجوری: وی در
شیراز بود.
۷ـ
سید محمدباقر خوانساری: نویسنده روضات الجنات
۸ـ نجم الشریعه سید ابوالحسن تنکابنی قزوینی۹ـ
میرزا محمد تنکابنی: نویسنده قصص العلماست. وی کتاب خود را با شرح حال استادش سید ابراهیم قزوینی آغاز میکند.
۱۰ـ شیخ محمد طاهر گیلانی
۱۱ـ سید اسدالله
فرزند حجت الاسلام سید محمد باقر شفتی اصفهانی۱۲ـ حاج محمد کریم مجتهد لاهیجی۱۳ـ ملاعلی محمد ترک۱۴ـ میرزا محمد حسین ساروی۱۵ـ آقا میرزا صالح عرب۱۶ـ آمیرزا رضا دامغانی
۱۷ـ ملا محمد صادق ترک ۱۸ـ آقا جمال محلاتی
۱۹ـ میرزا ابوتراب (میرزا آقا قزوینی حائری):
تا سال ۱۲۹۲ق زنده بود. وی درسهای خارج فقه قضاء استادش صاحب ضوابط را در دو مجلد و به
زبان عربی تقریر کرد و در سال ۱۲۵۵ق به اتمام رساند. تقریرات بیع او را نیز در سال ۱۲۶۰ق کامل نمود. شرح منظومه بحرالعلوم نیز از آثار اوست.
۲۰ـ میرزا ابوالقاسم کلانتر: وی متوفای سال ۱۲۹۲ق و از مقررین درس شیخ انصاری (رحمه الله) نیز بود.
برخی توفیقات وی در سامان دادن فعالیتهای اجتماعی و عمرانی عبارت است از:
۱ ـ بازسازی حرم و تذهیب ایوان صحن
حضرت عباس علیهالسّلام که با مساعدت برخی از یارانش انجام شد.
۲ ـ بازسازی قبههای حرم حضرت
مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و پاک سازی نهر حرم امام حسین علیهالسّلام.
۳ ـ حل و فصل مخاصمات، اقامه
نماز جماعت و ایراد
موعظه و خطابه برای عموم مردم.
۴ ـ ایجاد حصار برای شهر سامرا و تعمیر
حرم عسکریین توسط میرزا خلیل تهرانی.
۵ ـ ترغیب و تشویق طلاب با
استعداد به تمرکز و ترقی در تحصیل علوم دینی و معارف الهی: خوانساری مینویسد: «او راضی نمیشد که طلاب درسخوان به شهرهای دیگر بروند و بی سواد بمانند و در دیار عجم سکنی گزینند، حتی به من فرمود: ماندگاری تو در دیار عجم
حرام است.
۶ ـ رسیدگی به فقرا و مستمندان: چون مورد
اعتماد شیعیان هند و مرجع تقلید آنان محسوب میشد، سالانه مبالغ فراوانی از موقوفات و وجوهات شرعی به دستش میرسید و آنرا در مصارف خیریه به کار میگرفت.
علامه سید ابراهیم قزوینی، در عرصه
اخلاق سرآمد بود. نمونههایی را مرور میکنیم.
میرزا محمد تنکابنی از نزدیکان وی مینویسد:
«او ساده زیستی را در متن زندگی اش قرار داده بود با اینکه از
هند و
عربستان و
ایران مبالغ فراوانی از [[|وجوهات شرعیه]] به دستش میرسید اما آن استاد فرزانه با
قناعت و نهایت سادگی زندگی میکرد و هرگز برای خود ثروتی جمع نکرد.»
هنگامی که ضیاء السلطنه ـ یکی از دختران فتح علی شاه قاجار که در مال و جمال و کمال
مشهور بود ـ شخصی را به نزد صاحب ضوابط فرستاده و پیشنهاد
ازدواج داد، سید نپذیرفت و پاسخ داد: زندگی ساده ما طلاب و روحانیون با زندگی اشرافی شما شاهزاده هرگز سازگار نیست. شاهزاده پیام داد: من تمام مخارج زندگی تو و
همسر و فرزندت را میپذیرم. صاحب ضوابط گفت: من با این همسر و فرزندانم در روزهای سختی و
فقر و سادگی زندگی کردهام و لازمه زندگی با شما این است که از اینها
چشم بپوشم و به شما توجه کنم و این نهایت بیانصافی و امری
قبیح است! وقتی ضیاءالسلطنه باز هم اصرار کرد و گفت: من نمیخواهم تو از
زن و فرزندت جدا شوی و با من زندگی کنی، فقط میخواهم یکی از همسران شما به حساب آیم و همین افتخار برایم کافی است، باز نپذیرفت و قاطعانه جواب رد داد.
در یکی از خاطرات صاحب ضوابط آمده است: روزی از شاگردانش با او به مباحثه و محاجه پرداخت. استاد در پاسخ هر چقدر تلاش کرد، شاگرد انکار نمود و در اشکال خود پافشاری کرد تا اینکه صاحب ضوابط گفت: سخن شما خارج از بحث و نامربوط است و شاگرد بدون ملاحظه مقام استاد با جسارت تمام گفت: نامربوط میشنوم! بعد از این اهانت استاد حرفی نزد و سکوت کرد. اما شاگرد بعد از رسیدن به منزل، دچار کمر دردی شد که تا آخر عمر او را آزار میداد.
یکی از شاگردان صاحب ضوابط در کربلا برخی از اشرار را جمع کرد و مجلس درسی ترتیب داد و چون نیروهایی را که در اطراف خود جمع کرده بود، صاحب ضوابط را هم مجبور کرد که به درس او بیاید. اما ایشان به بهانه
زیارت کاظمین از شهر بیرون رفت. در مدت اندکی
حکومت مرکزی از بغداد به شهر کربلا هجوم آورد و عدهای را
اسیر کرد که از جمله آنها همان شاگرد بود. هنگامی که دستور قتل آنان را صادر کردند، او دست به دامن استادش شد و پوزش خواست. استاد هم با پرداخت مبلغی او را آزاد نمود.
از دیگر امتیازات صاحب ضوابط تبحر در انشاء نامهها و مقالات و تسلط به خوشنویسی در رشته نسخ و شکسته
نستعلیق است. نویسنده روضات الجنات برخی از نامههای پربار وی را منتشر کرده است.
«استاد این خاکسار، شهره هر دیار، وحید امصار و اعصار، و در علم فقه و اصول و رجال نادر روزگار و در تدریس گوی سبق از مدرسین عالی مقدار بوده، علم تدقیق و منار تحقیق و طود فقاهت، درسش برای متوسط و مستفید و مفید، که هریک به فراخور احوال از درس او بهره مند بودهاند.»
«او از برجستگان علما و عزیزترین فضلای عصر ماست. من در فضل و دانش و تحریر و زیبایی بیان نظیرش را ندیدام. مکارم اخلاق، صفات پسندیده، احاطه به مسائل علم اصول، اتقان و متانت در نوشتهها از ویژگیهای اوست.»
«هرکس کتاب نتائج الافکارش را بخواند به درجه علمی وی پی میبرد که او نفس ملکه اصول و فقه است و مالک زمام معقول و منقول است. چرا که آنرا از حفظ و بدون مراجعه به منابع اساطیر فن و در
غربت سامرا نوشته است.»
«صاحب ضوابط فقیهی امامی، مجتهدی اصولی، از بزرگترین محققان شیعه و از مدرسین نام آور است.»
صاحب ضوابط در سال ۱۲۶۴ق به علت ابتلا به بیماری
وبا در عراق
وفات کرد و در نزدیک حرم مقدس
امام حسین علیهالسّلام مقابل در مشرف به قبه
حضرت عباس علیهالسّلام و کنار قبر شیخ محمد حسین
صاحب فصول به
خاک سپرده شد.
تنکابنی در مورد رحلت صاحب ضوابط مینویسد: «بعد از رحلت استاد اهالی کربلا با تجلیل تمام جنازهاش را بعد از طواف در حرم حضرت سید الشهداء علیهالسّلام و حضرت عباس علیهالسّلام در
بین الحرمین،
تشییع کرده و با
عزاداری و اجلال و سینه زنی و مرثیه خوانی در جنب صحن در بقعه مخصوصه به خاک سپردند. من در فراق آن استاد قصیدهای سرودهام:
شیخ اجازتی هو الاستاد ولی الی جنابه استناد
السید المشهور فی الامصار کالشمس فی رابطه النهار
الموسوی سید الفحول محقق الفروع و الاصول
شیخ اجازه من استادی بینظیر است و بخش مهمی از آگاهیهایم را مستند به او میدانم.
آقایش که در شهرها همانند
آفتاب در وسط
آسمان شهرت دارد
نام او موسوی وسرور بزرگان و در عرصه فروع و اصول محقق تمام عیار است
سید عبدالحسین بحرالعلوم با یکی از دختران صاحب ضوابط
ازدواج کرد و دارای دو
فرزند به نامهای سید مهدی و سید میرزا گردید. (الفوائد الرجالیه، سید بحرالعلوم، مکتبه الصادق علیهالسّلام، طهران ۱۳۶۳ش)
داماد دیگر وی ملا علی محمد از شاگردان فاضل و فعال استاد به حساب میآمد. وی به خدمت رسانی به مردم، اقامه
نماز جماعت،
موعظه، تدریس و حل و فصل مشکلات عموم اهتمام ویژه داشت.
(۱) آقابزرگ، الذریعة.
(۲) محمدحسناعتمادالسلطنه، المآثر و الاثار، تهران، ۱۳۰۷ق.
(۳) محسنامین، اعیان الشیعة، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(۴) میرزا محمد تنکابنی، قصص العلماء، تهران، ص ۳-۹.
(۵) محمد باقر خوانساری، روضات الجنات، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۶) شورا، خطی.
(۷) محمدعلی مدرس، ریحانةالادب، تبریز، ۱۳۴۶ش.
(۸) مشار، چاپی
عربی، مشکوة، خطی.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله «سید ابراهیم قزوینی». دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابراهیم موسویقزوینی»، ج۲، ص۷۲۳.