سید محمدسعید حبوبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَبّوبی، محمدسعید، مشهور به
حَبّوبی کبیر، فقیه و شاعر امامی و یکی از رهبران
جهاد عراق با انگلیسیها است.
سید محمد سعید فرزند
سید محمود حبوبی، از طلایه داران
عرفان،
جهاد و
اجتهاد و یکی از ستارگان درخشان آسمان شعر و ادب در
جهان تشیع است. وی در ۱۴
جمادی الثانی سال (۱۲۶۶ هـ . ق) در شهر
نجف دیده به جهان گشود. او از خاندانی علوی تبار و اصالتاً حجازی بود که بعدها اجداد وی از منطقه
حجاز به
عراق آمده، در آن جا ساکن شده اند.
محمد سعید در آغاز جوانی، در اثر معاشرت با اطرافیان به
تجارت و بازرگانی روی آورد. وی همچنین در آن دوران اشعار نغز و بدیعی سروده و به عنوان یکی از شاعران معروف عرب مطرح گردید؛ اما علاقه شدید وی به کسب
علوم اسلامی، او را از تجار جدا کرد و در ردیف فضلای سخت کوش و با همت
حوزه علمیه نجف قرار داد.
او در تربیت،
اخلاق و ادب، نخست با علامه شهیر شیخ موسی شراره عاملی ارتباط برقرار کرده و تحت انفاس قدسی این نابغه نامور به
فضائل اخلاقی آراسته گردید و به رشد علمی و عقلی رسید و آن گاه به مجلس تربیتی استاد بزرگ اخلاق و
عرفان،
آخوند ملا حسینقلی همدانی راه یافت. وی مدتی طولانی از این
عارف برجسته بهره ها برده و ره توشه های سلوک اندوخته و در کمالات معنوی به درجات عالی نائل آمد.
حبوبی در
فقه و
اصول در صف شاگردان علامه بزرگ،
شیخ محمدحسین کاظمی زانو زده و آنگاه به حلقه درس
شیخ محمد طه نجف پیوست و مورد توجه و علاقه شدید این
فقیه وارسته قرار گرفت.
او مدت ها به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت وبه عنوان یکی از فقیهان و مجتهدان حوزه علمیه نجف مطرح گردید. اندیشمندان نامدار
شیخ آقا بزرگ تهرانی می گوید: وی در تدریس از اسلوب خاصی پیروی می کرد که تقریبا به روش استادان ـ مثل
آخوند خراسانی که مجدد
علم اصول نام گرفته است ـ بیشتر شبیه بود.
سید محمد سعید بعد از رحلت استادش شیخ طه نجف، مجلس درس پرباری داشت و استقبال خوبی از آن به عمل آمد و در این زمینه تأییدات و اشارات استادش تأثیر فراوان داشت.
حبوبی در ضمن تدریس و تحقیق به شئونات روحانی و دینی خود نیز توجه داشت. وی در صحن
حضرت امیر المومنان علی (علیه السلام)
نماز جماعت اقامه می کرد و عده بسیاری از مومنان صالح و تجار و کسبه در
نماز وی حضور می یافتند.
استاد مطهری ضمن تجلیل از این عالم مجاهد می نویسد: مرحوم
سید سعید
حبوبی شاعر و عارف و مجاهد بزرگ عراقی در انقلاب عراق نقش برجسته ای داشته است.
وی در۱۲۶۶ در
نجف به
دنیا آمد.
نسب پدرش، سیدمحمود، به
امام حسن مجتبی علیهالسلام میرسید، اما برخی
به اشتباه وی را از
نسل امام حسین علیهالسلام دانستهاند.
خاندان
حبوبی در نجف معروف بودند.
آنان در اصل، اهل
حجاز و بیشترشان
تاجر بودند.
محمدسعید علوم مقدماتی را در نجف خواند.
ادبیات را نزد شیخجعفر شرقی/ شروقی و دایی خود شیخ عباس اَعسم فراگرفت.
حبوبی پس از آنکه مدتی در حجاز به
تجارت پرداخت، به نجف بازگشت.
وی با شرکت فعال در انجمنهای ادبی، که با حضور شاعران بزرگ نجف، مانند سیدموسی طالقانی و سیدجعفر حلّی، برگزار میشد،
استعداد ادبی خود را نشان داد.
فصاحت، رسایی و روانی تعابیر، ظرافت معانی و سبک اشعارش، او را از جوانی در زمره ادیبان بزرگ عراق قرار داد.
وی در زمینه شعر و ادبیات، بیش از همه با محمدحسن کبّه ( فقیه، ادیب و شاعر) مراوده داشت
و گاه به اتفاق او
شعر میسرود.
حبوبی از ۱۳۰۵ به بعد دیگر شعر نسرود و حتی از گردآوری اشعارش خودداری کرد.
به گفته محسن امین،
وی پس از آنکه در رثای محمدباقر ایروانی شعر گفت، از سوی کسانی که گمان میکردند در شعرش به آنان
تعریض دارد، آزار دید و شعر گفتن را کنار گذاشت، ولی این مطلب با آنچه
آقابزرگ طهرانی از
حبوبی نقل کرده است، سازگاری ندارد.
محمدرضا شبیبی، که از نزدیکان
حبوبی بود، اشعار وی را جمعآوری کرد.
از آن پس
حبوبی به فراگیری و مطالعه علوم دینی، بهویژه
فقه و
اصول ، پرداخت.
استادان وی در این دروس، میرزا
حبیباللّه رشتی،
محمدحسین کاظمی، شیخ
محمد شرابیانی و حاجآقا رضا همدانی بودند.
او
اخلاق و
عرفان را نزد
ملاحسینقلی همدانی آموخت و از او بسیار تأثیر پذیرفت، ولی بیشتر تحصیلات فقهی خود را نزد شیخ
محمد طه نجف گذراند و پس از فوت این استادش در ۱۳۲۳، در درس دیگری شرکت نکرد و به تألیف و تدریس فقه و اصول پرداخت.
گفتهاند که شیوه تدریس او مشابه
آخوند خراسانی بود و عالمان بسیاری در درس وی شرکت میکردند.
وی از
محمد طه نجف، ملاحسینقلی همدانی و سیدمرتضی رضوی کشمیری اجازه روایت گرفت و سیدشهابالدین مرعشی نجفی از او
اجازه روایت داشت.
برخی شاگردان
حبوبی در ادبیات و علوم دیگر، سیدمحسن حکیم، سیدمحمود حکیم، سیدهاشم حکیم، عدنان غَریفی، جواد شبیبی و صالح حریری بودند.
از
سید محمد سعید
حبوبی آثار زیر به یادگار مانده است:
۱. کتاب فقه؛
۲. کتاب اصول؛
۳. دیوان کبیر
حبوبی؛
۴. مراسلات با شیخ
محمد جزائری؛
۵. العراقیات؛ برخی از سروده های نغز
حبوبی در این مجموعه گرد آمده است.
همچنین
سید محمد حبوبی بر برخی ازآثار دیگران تقریظات ارزشمندی به صورت نظم یا نثر نوشته است که از بین آنان به چند اثر اشاره می کنیم:
۱.
العقد المفصل، تألیف
سید حیدر حلی.
۲.
المرحله المکیه، تألیف
محمد حسین کبه بغدادی.
۳.
تمرین الصبیان، از
سید عبدالکریم آل سید حیدر کاظمی
حبوبی پس از اشغال لیبی از سوی ایتالیا در ۱۳۲۹، بههمراه آخوند خراسانی و جمعی دیگر از فقها، با صدور
فتوا ، مسلمانان را به
دفاع از
اسلام و
جنگ با دشمنان فراخواند.
وی همچنین نقش مهمی در
قیام جهادی مردم عراق در برابر نیروهای اشغالگر انگلستان در ۱۳۳۲/۱۹۱۴ داشت و در اجتماع بزرگ مردم نجف در
مسجدجامع هندی، آنان را به جهاد دعوت نمود و بر
وجوب دفع کفار از سرزمینهای اسلامی تأکید کرد.
با صدور فتواهای متعددِ مراجع دینی، مبنی بر وجوب جهاد
و
آغاز حرکت جهادی در شهرهای مهم عراق، بسیاری از مجتهدان بزرگ به جبههها رفتند.
حبوبی نیز، علاوه بر صدور فتوایی (به همراه سیدمصطفی کاشانی) مبنی بر وجوب
حفظ تمامیت ارضی عراق،
اولین کسی بود که با پذیرش
رهبری مجاهدان ، آنان را به جبهه گسیل داشت
و سپس همراه با چند تن از علما در
ذیحجه ۱۳۳۲ به سوی ناصریه حرکت کرد و برای تشویق
عشایر به جهاد، تا محرّم ۱۳۳۳ در میان آنان ماند.
شماری از طلاب، را نیز نزد عشایر دوردست فرستاد تا آنان را به شرکت در جهاد
تشویق کنند.
حبوبی در
ربیعالآخر ۱۳۳۳، همراه با هزاران تن از عشایری که در ناصریه به او پیوسته بودند، به طرف
جبهه شعیبة (ناحیهای در حدود پانزده کیلومتری جنوبشرقی بصره) حرکت کرد.
وی کمکهای مالی
حکومت عثمانی را نپذیرفت و عواید حاصل از رهن املاکش را صرف جهاد نمود.
در نبرد شدیدی که در شعیبة میان مجاهدان عراقی و ارتش عثمانی از یکسو و نیروهای انگلیسی از سوی دیگر روی داد، بسیاری از مجاهدان
شهید شدند و
سپاه آنان به ناصریه عقبنشینی کرد.
سیدمحمدسعید در شکل گیری نهضت جدید ادبی در عراق به همراه نه عالم
شیعه شرکت داشت. او اولین مجتهدی بود که در ۱۳۲۷ ق فتوایی مبنی بر تاسیس مدارس جدید در
بغداد جهت فراگیری زبانهای خارجی صادر نمود. در
شوال ۱۳۲۹ ق به عنوان اعتراض به لشکرکشی ایتالیا به لیبی تظاهرات پرشکوهی در شهرهای شیعهنشین عراق برگزار شد و هزاران نفر از مردم، هجوم استعمارگران ایتالیایی به طرابلس غرب (لیبی) را محکوم کردند و گروهی از مراجع و علمای برجسته عراق، از جمله سیدمحمدسعید
حبوبی، بر ضد استعمارگران ایتالیایی
فتوای جهاد صادر کردند. در بخشی از این فتوا آمده بود: «هم اینک سپاهیان ایتالیا به طرابلس غرب که از بزرگترین و مهمترین سرزمینهای اسلامی است یورش برده، خانهها را ویران کرده و مردان و زنان و کودکان را به
قتل رساندهاند. شما (
مسلمانان) را چه شده که دعوت
اسلام را اجابت نمیکنید و فریاد مسلمانان را پاسخ نمیدهید؟ آیا نشستهاید تا
دشمن به
خانه خدا و حرم
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امامان (علیهالسّلام) حمله کند و
دین اسلام و دولت عثمانی از شرق تا غرب برچیند و شما مسلمانان، خوارتر از
قوم سبا گردید؟
پس شما را به
توحید و حفظ
رسالت پیامبر و
احکام دین و قواعد
شرع، سفارش میکنیم. بشتابید به سوی جهاد در
راه خدا و با یکدیگر متحد گردید و از
تفرقه دوری جویید و وحدت کلمه و بخشش
مال را پیشه خود سازید و هوشیارانه گام بردارید… تا اینکه فرصت
دفاع را به خاطر
غفلت و سهل انگاری از دست ندهید و از جهاد عقب نمانید.»
در ۱۳۳۲ ق/ اواخر اکتبر ۱۹۱۴ متفقین به دولت عثمانی اعلام جنگ دادند و اندکی پیش از آن، ناوگان انگلیس در اقیانوس هند به سمت خلیج فارس به حرکت درآمد. دولت عثمانی نیز در ۱۸
ذیحجه ۱۳۳۲ ق بر ضد متفقین اعلام جهاد داد و یک هفته بعد نیروهای انگلیسی، بندر فاو عراق را به اشغال خود درآوردند و
بصره نیز در معرض
تهدید و تصرف قرار گرفت. در نجف، کانون تجمع علما در خانه سیدمحمدسعید
حبوبی بود و علمایی چون
شیخ عبدالکریم جزایری، شیخ جعفر راضی، سیدعبدالرزاق حلو و سیدمحمد یزدی (فرزند
آیتالله سیدکاظم یزدی ) در کنار او قرار گرفتند. گروهی از علما در مسجد هندی نجف اجتماع کرده و بر ضد تجاوز نیروهای انگلیسی به سرزمین عراق سخنرانی کردند و بر وجوب همراهی با حکومت عثمانی در بیرون راندن
کافران از سرزمینهای اسلامی تاکید نمودند. علمای شیعه عراق نیز به طور انفرادی و یا جمعی بر ضد این تجاوز فتوای جهاد صادر کردند.
سید محمد سعید
حبوبی و
سید مصطفی کاشانی هم فتوای جهاد مشترکی صادر نمودند. علما به این نیز قناعت نورزیدند و خود فرماندهی گردانهای مجاهدان داوطلب را بر عهده گرفتند.
مجاهدان به سه گروه تقسیم شدند و هر گروه مسئول حفاظت از یکی از مناطق نزدیک دشمن گردید تا در مرحله اول، پیشروی نیروهای انگلیسی را سد نمایند و در مرحله بعد، از سه منطقه به نیروهای دشمن هجوم برده و آنان را از فاو بیرون رانند.
حبوبی نقش تعیین کنندهای در برقراری جبهه مقاومت بر ضد انگلیس بر عهده داشت. او در ۲۶ ذیحجه ۱۳۳۲ ق از نجف به سوی شهر ناصریه حرکت کرد و در مسیر خود در شهرهای کوچک و بزرگ و روستاها، منبر میرفت و مردم را به جهاد با
جان و مال دعوت میکرد و خاطرات تاریخی از نبردهای صدر اسلام را یادآور میشد. به نوشته نفیسی «وی از هر شهری که میگذشت، موفق میشد صدها نفر مجاهد را بسیج کرده و سلاح و مهمات جمع آوری نماید».
وی در این راه از بذل اموال شخصی و خانوادگیش دریغ نورزید تا بدانجا که ناگزیر شد املاک شخصی خود را به
رهن بگذارد تا وجه حاصل از آن را صرف جهاد و مجاهدان کند. با این وجود وی از دریافت هدایای نقدی حکومت عثمانی و فرماندهی ارتش عثمانی برای کمک به جنبش جهادی خودداری کرد.
نیروهای تحت امر
حبوبی، در جنوب غربی فرات، در مکانی موسوم به شعیبه، جبهه اول نبرد با اشغالگران انگلیسی را گشودند (
ربیع الثانی ۱۳۳۲ ق). مورخان، عده رزمندگان این جبهه را حداقل سیزده هزار نفر برشمردهاند. این نیروها در نزدیکی بصره با انگلیسیها به نبرد پرداختند.
آیتالله باقر حیدری و
آیتالله سید محسن حکیم در زمره مجاهدان این جبهه بودند. علاوه بر آن
حبوبی از شیخ خیون، از رهبران عشایر شیعه عراق، دعوت کرد تا به جنبش جهاد بپیوندد و او نیز این دعوت را پاسخ گفت.
منطقه شعیبه در نه مایلی جنوب بصره قرار داشت این منطقه، محل استقرار نیروهای انگلیسی بود که در اطراف آن استحکامات دفاعی ایجاد کرده بودند. ارزیابی نادرست فرماندهی ارتش عثمانی در منطقه، علیرغم نظرات افسران آلمانی و رهبران مجاهدان، موجب شد تا انگلیسیها که طی سه روز نبرد وادار به عقب نشینی شده بودند، ماند فاتحان
جنگ ظاهر شوند، چرا که فرماندهی ارتش عثمانی بدون دلیل تصمیم به عقب نشینی گرفت و با این کار، نتیجه جنگ به سود دشمن تغییر یافت.
نتیجه نبرد شعیبه تاثیر ناگواری در روحیه مجاهدان و از جمله آیتالله
حبوبی برجای نهاد و ارتحال نابهنگام او را موجب شد. او از رغم این شکست در ناصریه بیمار شد و چند روز بعد در ۳
شعبان ۱۳۳۳ ق درگذشت. پیکر او را به نجف اشرف منتقل کردند و در میان اندوه و شیون مردم شهر در روز ۵ شعبان در صحن غروی
دفن کردند.
حبوبی به سبب فشارهای روحی ناشی از این شکست، در ناصریه
بیمار شد و در ۱۳۳۳ درگذشت.
جنازه او، پس از
تشییع باشکوهی تا نجف، در
صحن حرم امام علی علیهالسلام
دفن شد.
شاعران در رثای او اشعار بسیاری سرودند.
حکومت عثمانی هم در مراسمی از او تجلیل کرد.
علامه شیخ جواد شبیبی نجفی در رحلت وی قصیده ای سروده که مطلع آن چنین است:
لواء الدین لف فلا جهاد
و باب العلم سدفلا اجتهاد
پرچم دین درهم پیچیده و جمع شد، دیگر جهاد نیست و باب علم بسته شده، دیگر اجتهادی نیست.
حبوبی را به
تقوا ،
حسن خلق ، خوشرویی،
تواضع ، هوشمندی و بردباری ستودهاند.
او در صحن حرم امام علی علیهالسلام
نماز جماعت اقامه میکرد
و اولین کسی بود که به جواز تأسیس مدارس جدید در بغداد، برای آموزش زبانهای خارجی، فتوا داد.
محمد سعید بن
محمود که از خاندان آل
حبوبی است و نسب وی به
امام حسن مجتبی (علیه السلام) می رسد؛ از شاعران عراقی و اهل
نجف است که در شهر نجف زاده شد و در
حجاز و
نجد مدتی اقامت کرد.
حبوبی در جوانی دیوان شعری تنظیم کرده؛ اما در نیمه دوم عمر خود به تحصیل و تدریس
فقه و
اصول روی آورده و در این زمینه کتابهایی نیز تألیف نمود. او از جمله عالمانی است که در آغاز جنگ جهانی اول برای مقابله با هجوم بریطانیا
فتوای جهاد صادر کرد.
شیخ آقا بزرگ تهرانی که از نزدیک با اخلاق و رفتار عالم مجاهد
سید محمد سعید
حبوبی آشنایی داشته است،در مورد ویژگی های اخلاقی و شخصیتی وی می گوید:
او در پارسایی و
تقوا از رتبه بالایی برخوردار بود، کمال نفس،
مکارم اخلاق، خوشرویی، خوش برخوردی،
سعه صدر، نرم خویی، سلامت باطن، پاکی ضمیر،
تواضع، بزرگواری و شرافت از صفات این فقیه مجاهد بود. هنگامی که وی به ریاست دینی و ظاهری رسید در احوال و رفتارش هیچ تفاوتی دیده نمی شد و همچنان با کمال نفس و رفتار پسندیده با دیگران عمل می کرد. البته این همه مکرمت اخلاقی و صفات پسندیده علامه
حبوبی درا ثر تربیت در مکتب عرفانی و اخلاقی استاد اعظم و عارف اکبر ملا حسینقلی همدانی به دست آمده بود. او گاهی که با من صحبت می کرد از برخی قضایای استادش تعریف می کرد و اثر تربیت سریع و
تهذیب نفس افراد را در مکتب استادش توضیح می د اد و او تأثیر نفس، شیوه بیان و توفیق الاهی را از جمله عوامل تربیت شاگردان در مکتب آخوند ملا حسینقلی همدانی می دانست. مرحوم
حبوبی از پارسایان بی نظیری بود که من درک کرده و با آنان همنشین شده ام.
عارف مجاهد
سید محمد سعید
حبوبی یکی از فقیهان بردبار و صبور بود تا آن جایی که مورد تقدیر و تشویق استاد بزرگ عرفان مرحوم
ملا حسینقلی همدانی قرار گرفت.
روزی آخوند ملا حسینقلی همدانی در وسط درس چند بار پشت سر هم این جمله را تکرار کرد:
آفرین
سید محمد سعید، آفرین
سید محمد سعید!
همه حاضران مجلس از شنیدن این سخن تعجب کرده و با بهت و حیرت به یکدیگر نگاه کردند که این چه سخنی است که استاد در وسط درس بدون زمینه بر زبان جاری کرد؟!
بعدا که از
سید محمد سعید
حبوبی سوال کردند که تو در آن روز کجا بودی و چه می کردی؟! او پاسخ داد:
آن ساعت من در قایق نشسته بودم و از
کوفه به
کربلا می آمدم. در قایق در کنار من مرد عربی خوابیده و سرش را بر شانه من گذاشته بود. او خرخر می کرد و آب دهانش به روی من می ریخت، ولی من دلم نیامد که او را بیدار کنم و آن وضعیت نفرت آور را تا مقصد تحمل کردم و آن مرد عرب را از خواب بیدار ننمودم.»
سخن آخوند علاوه بر این که حکایت از دید باطنی این ولی خدا دارد، حلم و بردباری آیت الله
حبوبی را نیز مورد تشویق و تقدیر قرار داده است.
این مجاهد نستوه و ادیب توانا علاوه بر این که خود در عرصه شعرو ادب نبوغ سرشار و قدرت فوق العاده ای داشت در عین حال به شاعران اهل بیت (علیهم السلام) نیز از خود علاقه وافر نشان می داد. وی از همه بیشتر به
صفی الدین حلی (۶۷۷ ـ ۷۴۹ هـ . ق) از مداحان نامدار
اهل بیت علیهم السلام عشق می ورزید. از معروف ترین اشعار صفی الدین حلی در مورد
امیر المومنان (علیه السلام) این شعر اوست:
جمعت فی صفاتک الاضداد
فلهذا عزت لک الانداد
زاهد حاکم حلیم شجاع
ناسک فاتک فقیر جواد
شیم ما جمعن فی بشر قط
و لا حاز مثلهن العباد
خلق یخجل النسیم من اللطف
و بأس یذوب منه الجماد
آیت الله
حبوبی با این که به کارهای مهم و ستودنی دست می زد؛ اما هیچ گاه دست نیاز به سوی بیگانگان دراز نمی کرد. خود باوری و اعتماد به نفس از صفت زیبنده و ستودنی این مرد خدا بود. او هنگامی که برای نبرد با عوامل انگلستان رفته بود، از سوی
حکومت عثمانی برایش ۵ هزار سکه طلا فرستادند که آن را در مخارج جهاد بر علیه دشمنان به مصرف رزمندگان
اسلام برساند. اما او با کمال عزت و اطمینان سکه های عثمانی را رد کرده و گفت: من به قدر کافی می توانم مخارج جنگ و
جهاد را تهیه کنم و نیازی به وجوهات اهدایی سلاطین عثمانی ندارم.
هنگامی که
سید محمد سعید
حبوبی در جبهه نبرد با متجاوزان انگلیسی،احساس کرد عثمانی ها و عده ای از عشایر از جبهه شعبیه عقب نشینی کرده اند و او را به همراه عده ای از یارانش تنها گذاشته اند از یکی از عالمان همراه خود، یعنی آیت الله
سید محسن حکیم درخواست کرد تا خود را به ستاد فرماندهی رسانده و کسب تکلیف نماید. از آن جایی که آیت الله حکیم نهایت تلاش خود را انجام داد؛ ولی مرکبی برای اجرای دستور
حبوبی پیدا نکرد. در آن لحظه حساس ـ که نداشتن اسب در آن صحنه پرآشوب مساوی بامرگ بود ـ آیت الله
حبوبی اسب خود را به مرحوم حکیم تسلیم کرد و خود پیاده ماند و گفت:
اگر حکیم به سلامت مانده و به جبهه
مسلمانان یاری نماید سودمند تر خواهد بود تا این که من از هلاک رهایی یابم.
دیوان اشعار
حبوبی به اهتمام فرزندش سیدعلی، با تصحیح عبدالعزیز جواهری، در ۱۳۳۱ در بیروت به چاپ رسید.
این چاپ، علاوه بر اشتباهات فراوان، بسیاری از اشعار
حبوبی را دربرنداشت.
کتاب بار دوم در ۱۳۳۴ش/ ۱۹۵۵ در لبنان، باز هم با اشتباهات گوناگون، به چاپ رسید.
خاقانی
نمونههایی از اشعار
حبوبی را که در دیوانش نیامده، ذکر کرده است.
محمدحسین
کاشفالغطاء ، مجتهد نامور نجف، نخست دیوان را تصحیح کرد و بر آن
حاشیه نوشت.
دیوان
حبوبی در ۱۴۰۰، با شرح و تصحیح عبدالغفار
حبوبی، در بغداد چاپ شد.
گزیدهای از اشعار
حبوبی و نُه تن از مهمترین شعرای شیعه عراق، از جمله سیدحیدر حلّی، همراه با زندگینامه کوتاهی از آنان، به کوشش محمدرضا شبیبی و دو شاعر لبنانی، سلیمان طاهر و شیخ
احمد زین، در کتابی با عنوان العراقیات در ۱۳۳۱ در صیدا چاپ شده است.
مضامین این اشعار، عمدتآ
نکوهش استعمار غرب است و سرایندگان،
مبارزه جدّی با آن را توصیه کردهاند.
شعر
حبوبی بیشتر در وصف طبیعت، بیان مضامین اجتماعی، رثای عالمان، ادیبان
و نیز در مدح
امامان شیعه علیهمالسلام است.
حبوبی تألیفاتی نیز در فقه و اصول دارد که بهچاپ نرسیدهاند.
برخی از بزرگان و معاریف
حبوبی عبارتند از:
او در ۱۲۹۶ در نجف به دنیا آمد. مقدمات را نزد
پدر و شیخشکر بغدادی فرا گرفت. در جهاد با انگلستان، همراه پدرش بود و
شجاعت بسیاری از خود نشان داد.
وی پس از وفات پدر، تمام تلاش خود را صرف تحقق بخشیدن به آرمانهای او و مبارزه با
استعمار کرد. وی در ۱۳۴۱ در نجف وفات یافت و در جوار
قبر پدرش دفن شد. دیوان شعری از او برجا مانده است.
سیدمحمود بن سیدحسین،
برادرزاده حبوبی، معروف به
حبوبی صغیر، نیز شاعری بزرگ و وطندوست بود. او در ۱۳۲۳ در نجف به دنیا آمد. مدتی فقه و اصول خواند، اما از ۱۳۴۸ تمام توجه خود را به علوم ادبی معطوف کرد و با شرکت فعال در انجمنهای ادبی، در تحکیم و بالندگی جنبش ادبی نجف نقش مهمی داشت.
محمود حبوبی مدتی در بغداد
اقامت گزید و در ۱۳۴۸ش (۱۳۸۹) درگذشت.
تألیفات وی عبارتاند از: آراء فیالشعر و القصة؛ دُمُوع الشُموع؛ شاعر الحیاة، که در ۱۳۲۶ش/۱۹۴۷ در نجف چاپ شد؛ و عالَمٌ جدید.
قدرت او در شاعری از رباعیات
حبوبی که در ۱۳۳۰ش/۱۹۵۱ در نجف بهچاپ رسید و دیوان
حبوبی که در ۱۳۲۷ش/۱۹۴۸ در نجف چاپ شد، آشکار است.
از جمله اشعار دیوان او، قصیدهای طولانی بهنام «الرائیة الایوانیة» است.
وی همچنین بعضی اشعار شیخجواد شبیبی (متوفی ۱۳۶۳) را، که در دیوانش نیامده بود، در یک مجلد تدوین کرد.
عبدالغنی، برادر سیدمحمود، حقوقدان و شاعر بود. وی در ۱۳۴۲ در نجف به دنیا آمد. پس از تحصیل در نجف و بغداد، در ۱۳۷۱ به مصر رفت و
مدیر گمرک آنجا شد.
کتاب دیمقراطیة و سلام (بغداد ۱۳۳۸ش/۱۹۵۹) و دیوان شعر از او بهجا مانده است.
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علینقی منزوی و
احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
(۳) حسن اسدی، ثورة النجف علی الانگلیز، او، الشرارة الاولی لثورة العشرین، بغداد ۱۹۷۵.
(۴) حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعة، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۶/ ۱۹۸۷ـ۱۹۹۶.
(۵) محسن امین، اعیان الشیعه.
(۶) محمدهادی امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، (نجف) ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(۷) کامل سلمان جبوری، النجف الاشرف و حرکة الجهاد: عام ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ه/ ۱۹۱۴م، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۸) جهادیه: فتاوی جهادیه علما و مراجع عظام در جنگ جهانی اول، به کوشش محمدحسن کاووسی عراقی و نصراللّه صالحی، تهران: وزارت امورخارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۳۷۵ش.
(۹) محمدسعید
حبوبی، دیوان، چاپ عبدالعزیز جواهری، بیروت ۱۳۳۱، چاپ افست (قم) ۱۳۶۹ش.
(۱۰)
محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵.
(۱۱) علی خاقانی، شعراء الغری، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸.
(۱۲) رسایل و فتاوای جهادی، تدوین، تحقیق و تحشیه از محمدحسن رجبی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت پژوهشی و آموزشی، ۱۳۷۸ش.
(۱۳) عبدالحلیم رهیمی، تاریخ الحرکة الاسلامیة فی العراق: الجذور الفکریة و الواقع التاریخی (۱۹۰۰ـ ۱۹۲۴)، بیروت ۱۹۸۵.
(۱۴)
محمد سماوی، الطَّلیعة من شعراء الشیعة، چاپ کامل سلمان جبوری، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
(۱۵) کورکیس عواد، معجم المؤلفین العراقیین فی القرنین التاسع عشر و العشرین، بغداد ۱۹۶۹.
(۱۶) شهابالدین مرعشی نجفی، الاجازه الکبیرة، او، الطریق و المَحَجَّة لثمرة المُهجَة، اعداد و تنظیم
محمد سمامی حائری، قم ۱۴۱۴.
(۱۷) علی وردی، لمحات اجتماعیة من تاریخ العراق الحدیث، بغداد ۱۹۶۹ـ۱۹۷۹، چاپ افست (قم) ۱۳۷۱ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمدسعید حبوبی»، شماره۵۷۸۶. سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سید محمدسعید حبوبی»، تاریخ بازیابی، ۱۳۹۴/۱۲/۲۵. دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «سید محمدسعید حبوبی».