• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سَمْر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سَمْر (به فتح سین و سکون میم) از واژگان قرآن کریم به معنای گفتگو در شب است. از مشتقات سمر که در آیات قرآن به کار رفته سامِری است. سامرى مردی يهودى از قوم موسى است كه گوساله را ساخت و بنى‌اسرائيل را به پرستش آن دعوت كرد.



سَمْر به معنای گفتگو در شب است. در اقرب گويد: «سَمَرَ سَمْراً و سُمُوراً: لَمْ يَنَمْ وَ تَحَدَّثَ لَيْلًا» يعنى شب را نخوابيد و به گفتگو پرداخت. و نيز آنرا شب، و سايه ماهتاب و شب تاريک گفته‌اند و سمره رنگى است ما بين سياه و سفيد.
[۴] شرتونی، شعید، اقرب الموارد.



(مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ‌ سامِراً تَهْجُرُونَ) (در حالى كه در برابر او [ پيامبر ] استكبار مى‌كرديد، و در جلسات شبانه خود به بدگويى مى‌پرداختيد!) ضمير «بِهِ‌» به قرآن يا حضرت رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) راجع است و «سامِراً» حال است از فاعل «تَهْجُرُونَ» و هجر به معنى كنار شدن و افسانه‌سرائى است. يعنى متكبّر به حق از حق منحرف می‌شديد و از حق اعراض می‌كرديد و شبانه درباره آن به عيب‌گوئى مى‌پرداختيد و سامِر در آيه اسم جمع است.
در نهج البلاغه خطبه ۱۲۶ فرموده‌ : «وَ اللَّهِ مَا أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ.» «به خدا به ظلم نزديک نمی‌شوم مادامی كه دنیا باقى است.» سمير را دهر معنى كرده‌اند.

۲.۱ - سامرى

(وَ أَضَلَّهُمُ‌ السَّامِرِيُ‌) (و سامرى آنها را گمراه ساخت.) سامرى همان یهودی از قوم موسی است كه گوساله را ساخت و بنی‌اسرائیل را به پرستش آن دعوت كرد. اين كلمه سه بار در قرآن مجيد آمده است: طه آيات ۸۵ ، ۸۷ ، ۹۵ .
حضرت موسی چون بنى‌اسرائيل را به صحرای سینا آورد به دستور خداوند لازم بود كه موسى در طور به وعده‌گاه خدا برود تا كتاب تورات بر وى نازل گردد. خدا سى روز بر موسى وعده كرده بود و آن را با ده روز ديگر تكميل نمود. موسى وقت رفتن برادرش هارون را در جاى خود گذاشت و دستور خويش را به وى اعلام كرد چنانكه در سوره اعراف آیه ۱۴۲ آمده است.
به نظر می‌آيد چون سى روز گذشت و موسى نيامد سامرى از اين جريان استفاده كرده دست به ساختن گوساله زده است.
مختصر مطلب در قرآن مجيد چنين است: «خداوند موسى را از ماجراى سامرى خبر داد، موسى خشمگين و اندوهناک به سوى قوم خويش باز گشت. و مردم را ملامت كرد و گفت: آيا خدا به شما وعده نيكو نداد؟! مگر مدت غيبت من به نظرتان طولانى بود؟! يا خواستيد غضب خدا بر شما در آيد كه از وعده من تخلّف كرديد؟! گفتند: ما به اراده خود از وعده تو تخلّف نكرديم بلكه محموله‌هائى از زيور فرعونیان با خود آورده بوديم كه آنها را در آتش بيافكنديم و سامرى نيز همچنين بيفكند و گوساله‌اى بی‌جان بساخت كه صداى گوساله داشت.
آن وقت او و اتباعش گفتند: اين معبود شما و معبود موسى است.
موسى آن را از ياد برده است.
ولى آنها می‌ديدند كه گوساله سخنى به آنها باز نمی‌گويد و براى آنها سود و زيانى ندارد و اين چنين چيز نمی‌تواند معبود باشد. پيش از آمدن موسى، هارون به مردم تذكر داده و گفته بود كه: مردم به فتنه افتاديد پروردگار شما خداى رحمن است از من پيروى كنيد كه جانشين موسايم. گفتند: تا بر گشتن موسى همچنان در عبادت گوساله خواهيم بود. آنگاه موسى به هارون گفت: وقتى ديدى آنها گمراه شدند مانع تو چه بود كه متابعت من كنى؟! گفت: پسر مادرم ريش و سر مرا مگير ترسيدم بگوئى: ميان بنى‌اسرائيل تفرقه انداختى و گفتار مرا رعايت نكردى.
آنگاه موسى رو كرد به سامرى: اين چه كاريست كرده‌اى؟!! گفت: آنچه من دانستم اينان ندانستند مقدارى از دين تو را پذيرفتم و آنگاه ترک كردم ضميرم اين چنين وانمود. (به كلمه اثر درباره اين ترجمه رجوع شود).
گفت: از ميان مردم خارج شو نصيب تو در زندگى اين است كه بگوئى دستم مزنيد و براى تو وعده عذابى است كه هرگز از آن تخلّف نيست، معبودت را كه به عبادت آن كمر بسته‌اى بنگر آن را با سوهان ريز ريز كرده به دریا خواهم پاشيد.
آنگاه به مردم گفت: معبود شما فقط خداى يگانه است كه علمش به همه چيز احاطه دارد.»
در المیزان ذيل آيه‌ (فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ) (برو، كه مجازات تو در زندگى دنيا اين است كه به مردم بگويى با من تماس نگيريد!) فرموده:
اين دستور طرد سامرى از جامعه است كه با احدى خلطه نكند و او با كسى و كسى با او تماس نداشته باشد نه با گرفتن و دادن و نه به اسكان دادن و مصاحبت و گفتگو و غير آن كه لازمه زندگى اجتماعى است و آن از سختترين انواع عقوبت است و خلاصه آنكه: تو بايد پيوسته تنها زندگى كنى ...
به قولى اين نفرينى است در حق او و در اثر آن به مرض عقام مبتلا شد هر كه به وى نزديک می‌شد به شدّت تب می‌گرفت و هر كه به وى نزدیک می‌شد می‌گفت لا مساس. لا مساس دستم مزن. دستم مزن و به قولى به وسواس مبتلا شد از هر كس وحشت می‌كرد و می‌گريخت و فرياد می‌زد: لا مساس ...
به نظر می‌آيد: اين عذاب ظاهرى مطابق با جنايت او بود يعنى همانطور كه عدّه‌اى را از خدا جدا كردى بايد از مردم جدا گردى.
پناه بر خدا از اين دروغ!!!
در تورات سفر خروج باب ۲۴ رفتن موسى به طور نقل شده و در باب ۳۲ ساختن گوساله را به هارون برادر موسى نسبت می‌دهد و گويد: چون قوم ديدند كه موسى از آمدن تأخير كرد نزد هارون آمده گفتند: برخيز و براى ما خدايان بساز هارون از طلاها گوساله‌اى ساخت تا به پرستش آن شروع كردند (باختصار).
هاكس در قاموس خود ذيل «گوساله» به آن تصريح كرده و در «هارون» گويد: او گوساله را براى اسكات قوم بساخت و از قراری كه معلوم می‌شود هارون به بت مذكور اعتقاد نداشت، بلكه فقط از براى اسكات قوم ساخته خود به هيچ وجه نگفت: اين خداست ... البته اينها دليل بر ضعف عزم و سستى رأى و رياى شخص عامل می‌باشد ولى خداوند خطا و تقصير او را عفو فرموده (تمام شد).
بخوانيد و قضاوت كنيد و ببينيد كه قرآن مجيد در طرفدارى از انبيا و در تقديس ساحت آنها چه قدمهائى بر داشته و تورات محرّف آنها را در چه وضعى قرار داده است راستى اگر قرآن نبود می‌بايست انبيا را در آلودگى مانند اشخاص معمولى بدانيم.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۳۲۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۵.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۳۶.    
۴. شرتونی، شعید، اقرب الموارد.
۵. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۶۷.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴۶.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۴۴.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۶۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۷۹.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۶۴.    
۱۱. نهج البلاغه، تصحیح الحسون، خطبه۱۲۶، ص۲۸۵.    
۱۲. طه/سوره۲۰، آیه۸۵.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۷.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۹۱.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۶۶.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۹.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۵۶.    
۱۸. طه/سوره۲۰، آیه۸۵.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۹۱.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۶۶.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۹.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۵۶.    
۲۳. طه/سوره۲۰، آیه۸۷.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۹۲.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۶۸.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۲.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۶۱.    
۲۸. طه/سوره۲۰، آیه۹۵.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۹۴.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۷۱.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۴.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۶۵.    
۳۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۲.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۳۵.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۰۲.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۲۸.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۴۱.    
۳۸. طه/سوره۲۰، آیات۸۵-۹۵.    
۳۹. طه/سوره۲۰، آیه۹۷.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۸.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۹۷.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۷۵.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سمر»، ج۳، ص۳۲۰.    






جعبه ابزار