• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سَفْع (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سَفْع (به فتح سین و سکون فاء) از واژگان قرآن کریم به معنای گرفتن است. این واژه فقط یکبار در آیه ۱۵ سوره علق آمده است.



سَفْع به معنای گرفتن است. در صحاح گويد «سَفَعَتْ‌ بِنَاصِيَتِهِ» يعنى پیشانی او را گرفت.


(كَلَّا لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ‌ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِيَةِ) «نه چنين است اگر بس نكند حتما حتما از موى پيشانى او می‌گيريم.»
در مجمع گويد: ناصیه موى جلوى سر است به علّت متصل شدن به سر ناصيه گفته شده كه ناصى يناصى به معنى چسبيدن است.
«لَنَسْفَعاً» دو تأكيد دارد يكى لام، ديگرى نون تأكيد خفيفه. در کشاف گويد: با نون تأكيد ثقيله نيز خوانده شده و ابن مسعود «لَأَسْفَعاً» متكلم وحده خوانده است.
طبرسی و زمخشری گويد: سفع به معنى گرفتن و محكم كشيدن است و در قرآن با الف نوشته شده تا حكم وقف بر الف داشته باشد. و لام آن عهد و عوض از مضاف اليه است.


اين كلمه در قرآن فقط يک بار آمده است.


۱. علق/سوره ۱۵.    
۲. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۷۵.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۱۳.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۳۴۵.    
۵. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۳، ص۱۲۳۰.    
۶. علق/سوره ۱۵.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۲۶.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۵۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۳.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۸۶.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۹.    
۱۲. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۴، ص۷۷۸.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۹.    
۱۴. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۴، ص۷۷۹.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سفع»، ج۳، ص۲۷۵.    






جعبه ابزار