سوره انفال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَنْفال، نام هشتمین
سوره قرآن کریم به ترتیب تلاوت و هشتاد و هشتمین
سوره به ترتیب نزول است. از این
سوره مبارکه در باب
صلات سخن رفته است.
انفال
سورهای است مدنی با ۷۵ آیه (یا ۷۴، یا ۷۶)، ۱۰۹۵ کلمه و ۵۰۸۰ حرف که افتتاح آن بعد از افتتاح
سوره بقره بوده است.
برخی
روایات، آیات ۳۰ تا ۳۶
سوره را مکی میدانند،
اما
طباطبایی این نظر را مخالف سیاق آیات میداند.
نبودن «بِسْمِاللّه» در ابتدای
سوره توبه که بعد از انفال قرار گرفته، باعث شده است که بعضی آن دو را یک
سوره بدانند.
برخی از پی هم آمدن این دو
سوره را نتیجه
اجتهاد عثمان شمرده، و این امر را توقیفی ندانستهاند. اینان
سوره یونس را که در ترتیب کنونی مصحف، بعد از توبه است، هفتمین «
سورِ طوال» و انفال را از «مثانی» و
برائت را از «مئین» دانستهاند.
در هر حال، این دو
سوره با هم به «قرینتین» مشهورند.
نام
سوره از کلمه «انفال» در آیه اول اخذ شده است و مصداق نخستینِ آن غنیمتهایی است که در
جنگ بدر به دست
مسلمانان افتاده است.
تمرکز
سوره بر ماجرای بدر تا بدان پایه است که
ابن عباس آن را
سوره «بدر» نامیده است
و طبیعی است که واقعه مهمی چون جنگ بدر که نخستین
جهاد مسلمانان است، جای تبیین و بررسی دارد و پرسشگری و پاسخجویی مسلمانان درباره انفال، بهانهای است برای پرده برداشتن از حقایقی که در جنگ بدر، قابل تأمل است.
بیان این حقایق فضای معرفتی جدیدی فراروی مخاطبان قرآن میگشاید، بدین گونه که از سویی جنگ بدر را به انگیزهای برای رشد و تکامل معنوی و هدایت بخشیِ بیشتر بدل میکند؛ و از سوی دیگر فضای حاکم بر جمع مسلمانان بعد از
جنگ و تقسیم
غنایم را، آشکارا از دیگر جنگها متمایز میسازد؛ چنانکه با بیان مالکیت
خدا و
رسول بر انفال و لزوم
انفاق آن و در نظر گرفتن مستمندان و نیازمندان جامعه،
رنگ مادیت را از آن میزداید و زشتیهای
حرص و
طمع را با دعوت مسلمانان به اطاعت از
احکام الهی و دست یافتن به حقیقت ایمان
پاک میسازد.
این منظور در نوع بیان آیات - در ۴۲
آیه - که بیشتر خطاب به مسلمانان است و گویی مجلس درسی است که تعلیم در آن جریان دارد، پدیدار میگردد و اوامری چون «اَطیعوا»،
«اعْلَموا»،
«اتَّقوا»
و «اذْکروا»
رشته این تعلیمات را به هم پیوند میدهد. دلجویی و دلداری فراوان از پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) با خطاب «یا اَیهَا النَّبیُّ»
و مسلمانان با خطاب «یا اَیهَا الَّذینَ آمَنوا»
چنان دلگرمیی به
مسلمانان میدهد که حرکت آنان به سوی فضاهای برتر را تسریع مینماید.
محور موضوعی
سوره «توحیدِ افعالی» است که بیش از همه در آیه ۱۷ آشکار است و منظور از آن گرفتن هرگونه استقلال از انسان و برانگیختن او به تسلیم مطلق در برابر امر الهی
و ایجاد این اعتقاد است که چون همه چیز ملک اوست و همه اختیار هم از آن اوست، پس وظیفه انسان طاعت و تسلیم است و از او جز رضادادن به اوامر و احکام الهی و تصمیمات
پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) برنمیآید. البته چیزی که باعث این اطاعت و تسلیم میشود، تحقق حقیقت ایمان است که نشانههای آن در آیههای ۲ و ۳ و با تأکید «اولئکَ هُمُ الْمؤْمِنونَ حَقّاً»
آمده است و از آن بالاتر تقواست که نه تنها انگیزه اطاعت است، بلکه آگاهی بخش نیز هست و «فرقان» میبخشد.
با «فرقان» تمییز حق از باطل و خیر از شر حاصل میشود؛ پس تا کسی به حقیقت ایمان نیابد، معترض حکم است و چون مؤمن حقیقی شد، تسلیم است،
اما صلاح کار را نمیداند و چون متقی شد، هم تسلیم است، هم از صلاح کار با خبر. پس به نوعی
سوره درصدد رشد دادن مسلمانان و هدایت آنان به حقیقت ایمان و از آنجا به تقواست.
مسیر این آگاهی بخشی بدین گونه است که در مقابل اعتراض مسلمانان به دلیل آگاهی نداشتن از خیرات موجود در احکام الهی و مصلحتهای اوامر او، به یادآوری مسائل مشابهی میپردازد که مسلمانان در ابتدا آن را بر نمیتافتند و سپس مصلحت و خیر آن امور بر ایشان روشن شد، همچنانکه به خروج از
مدینه خرسند نبودند، در حالی که ثمره آن فتح و پیروزی و در نتیجه، رضای خاطر آنان شد.
آنگاه، دیگر نصرهای الهی را یادآور میشود و اینکه خداوند، هیچگاه، آنان را رها نکرده، به وعدههایش عمل کرده، و در همهجا حضوری سخت محسوس داشته است؛ مثلاً یاری دادن توسط ملائکه و استجابت استغاثه مسلمانان
فرا گرفتن
خواب و نزول
باران که به واسطه آن پلیدی وکید
شیطان زایل شد و اتحاد بین دلها پدید آمد و ثبات قدم ایجاد شد
ثبات دلهای مؤمنان و رعب انداختن در دلهای مشرکان توسط
ملائکه هلاک عدهای بسیار به دست عدهای کم
خواب نویدبخشی که شمار مشرکان را به پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) کمنشان داد
و کم نشان دادن مسلمانان در
چشم دشمن برای عدم تجهیز بیشتر و کم نشان دادن دشمنان در چشم مسلمانان برای زایل شدن خوف.
اوج این حضور که به درونیترین و ژرفترین لایههای وجود انسان کشیده میشود، در آیه ۲۴ مشهود است.
گویی سیاق آیات درصدد بیان این نکته است: حال که شما حضور خدا را دیدهاید و تحقق وعده او را باور کردهاید و به مصالح و اوامر و تصمیمات پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) پی بردهاید، پس درباره آنچه از این پس رخ میدهد، نیز سر طاعت و تسلیم فرود آورید و به رضای او راضی باشید.
بعد از این معرفت، عمل کردن به اقتضای آن وظیفه مسلمانان خواهد بود؛ اوامری که در جای جای
سوره بر آن تأکید شده، و یا پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) به ابلاغ کردن یا انجام دادن آنان مأمور گردیده، از این قبیل است: پایداری در مقابل کفار هنگام جنگ،
عدم
خیانت به
خدا و رسول،
مقاتله با کفار تا رفع فتنه،
عدم نزاع که نتیجهای جز سستی به بار نمیآورد،
خلوص
نیت و در نظر گرفتن رضای خدا،
بر انگیختن مؤمنان به جنگ
و پذیرفتن احکام الهی درباره انفال،
غنیمت
و
اسیران.
درک نکردن این معرفت و عمل نکردن به مقتضای آن را تبدیل شدن به «بدترین جنبندگان» باید به شمار آورد؛ کسانی که
کر و
کورند و اهل اندیشه و خردورزی نیستند
و همینهایند که به سبب این نادانی
کفر میورزند و
ایمان نمیآورند،
گویی آیات روشن الهی را نمیبینند. در مقابل اینان گروهیند که به او میگروند و برای او
هجرت، و در
راه او
جهاد میکنند،
آنان به حق مؤمنند که توانستهاند با تعقل، ایمان و عمل صالح
میوه این معرفت اندوزی را بچینند و در میدان تکامل و رشد پیشی گیرند و اینان همانهایند که سر تسلیم و اطاعت بر اوامر الهی فرود میآورند؛ پس جایگاهی بلند نزد پروردگارشان دارند و ایشان را آمرزش و روزی فراخی است
و بدینگونه افتتاح و اختتام
سوره به هم پیوند خورده است.
۱ ـ به بخش مهمى از
مسائل مالی اسلام از جمله «
انفال» و «
غنائم» که پشتوانه مهمى براى «
بیت المال» محسوب مى گردد، اشاره شده است.
۲ ـ صفات و امتیازات
مؤمنان واقعى، و داستان
جنگ بدر، یعنى نخستین برخورد مسلحانه
مسلمانان با دشمنان، و حوادث عجیب و عبرت انگیزى که در این جنگ واقع شد.
۳ ـ قسمت قابل ملاحظه اى از
احکام جهاد و وظائف
مسلمانان در برابر حملات پى گیر دشمن.
۴ ـ جریان
هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و داستان آن شب تاریخى (لَیْلَةُ الْمَبِیْتِ).
۵ ـ وضع
مشرکان و خرافات آنها قبل از
اسلام.
۶ ـ چگونگى ضعف و ناتوانى مسلمانان در آغاز کار و سپس تقویت آنها در پرتو
اسلام.
۷ ـ
حکم خمس و چگونگى تقسیم آن.
۸ ـ لزوم آمادگى رزمى، سیاسى و اجتماعى براى
جهاد در هر زمان و مکان.
۹ ـ برترى نیروهاى معنوى
مسلمانان بر دشمن على رغم کمبود ظاهرى نفرات آنها.
۱۰ ـ
حکم اسیران جنگى و طرز رفتار با آنها.
۱۱ ـ هجرت کنندگان و آنها که
هجرت نکرده اند.
۱۲ ـ مبارزه و درگیرى با
منافقان و راه شناخت آنها.
و بالاخره یک سلسله مسائل اخلاقى و اجتماعى سازنده دیگر.
در پاره اى از
روایات، فضیلت بسیارى براى تلاوت این
سوره وارد شده، مانند روایتى که از
امام صادق(علیه السلام) به ما رسیده، که فرمود: مَنْ قَرَءَ الأَنْفالَ وَ بَرائَةً
فِى کُلِّ شَهْر لَمْ یَدْخُلْهُ نِفاقٌ أَبَداً وَ کانَ مِنْ شِیْعَةِ أَمِیْرِ الْمُؤْمِنِیْنَ(علیه السلام) حَقّاً وَ یَأْکُلُ یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنْ مَوائِدِ الْجَنَّةِ مَعَهُمْ حَتّى یَفْرُغَ النّاسُ مِنَ الْحِسابِ: «کسى که
سوره «انفال» و «برائت» را در هر ماه بخواند، هرگز روح نفاق در وجود او وارد نخواهد شد و از پیروان حقیقى امیر مؤمنان على(علیه السلام) خواهد بود و در روز رستاخیز از مائده هاى بهشتى همراه آنها بهره مى گیرد، تا مردم از حساب خویش فارغ شوند».
همان طور که سابقاً هم اشاره شد، فضائل
سوره های قرآن و پاداش هاى بزرگى که به تلاوت کنندگان وعده داده شده، تنها در پرتو خواندن الفاظ آن به دست نمى آید، بلکه خواندن مقدمه اى است براى اندیشه، و اندیشه وسیله اى است براى فهم، و فهم مقدمه اى است براى عمل. و از آنجا که در
سوره انفال و
سوره برائت صفات منافقان و همچنین
مؤمنان راستین تشریح شده آنها که آن را بخوانند و در زندگى خود پیاده کنند هیچ گاه گرفتار روح
نفاق نخواهند شد. و همچنین از آنجا که در این دو
سوره به صفات مجاهدان راستین و گوشه اى از فداکارى هاى سرور مجاهدان
علی (علیه السلام) اشاره شده آنها که محتویات این دو
سوره را درک و اجرا نمایند از شیعیان راستین
امیرمؤمنان(علیه السلام) خواهند بود.
بر
استحباب قرائت این
سوره در هر
ماه تأکید شده است.
(۱) ابن ندیم، الفهرست.
(۲) ابراهیم بقاعی، نظم
الدرر، دکن هند، ۱۳۹۴ق/ ۱۹۷۴م.
(۳) محمود رامیار، تاریخ قرآن کریم، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۴) محمود زمخشری، الکشاف، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
(۵) سیوطی،
تناسق الدرر فی تناسب السور، به کوشش عبدالله محمد درویش،
سوریه، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۳م.
(۶) سیوطی، الدر المنثور، قاهره، ۱۳۱۴ق.
(۷) طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۳م.
(۸) فضل طبرسی، مجمع البیان، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۹) محمد عیاشی، تفسیر، قم، ۱۳۸۰-۱۳۸۱ق.
(۱۰) قرآن کریم.
(۱۱) سید قطب،
فی ظلال القرآن، قاهره، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
(۱۲) علی واحدی، اسباب النزول، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۱۳) واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «سوره أنفال»، ج۱۰، ص۴۰۷۱. تفسیر نمونه ج۷ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۷۳۵.