• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَنفال (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





انفال: (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الاَنْفالِ)
«انفال» در اصل از مادّه‌ «نَفْل» (بر وزن نفع) به معنای زیادی است؛ و این که به نمازهای مستحب‌ «نافِلَه» گفته می‌شود، به این دلیل است که اضافه بر واجبات است. و همچنین اگر «نَوَه» را «نافله» می‌گویند به خاطر این است که بر فرزندان افزوده می‌شود؛ «نَوْفل» به کسی گفته می‌شود که بخشش زیاد داشته باشد. و اگر به غنائم جنگی نیز «انفال» گفته شده است یا به جهت این است که یک سلسله اموال اضافی است که بدون صاحب می‌ماند و به دست جنگجویان می‌افتد، در حالی که مالک خاصی برای آن وجود ندارد. و یا به این جهت که جنگجویان برای پیروزی بر دشمن می‌جنگند، نه برای غنیمت؛ بنابراین غنیمت یک موهبت اضافی است که به دست آنها می‌افتد.



(يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأَنفَالِ قُلِ الأَنفَالُ لِلّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُواْ اللّهَ وَ أَصْلِحُواْ ذَاتَ بِيْنِكُمْ وَ أَطِيعُواْ اللّهَ وَ رَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ) (از تو درباره انفال (غنايم، و اموال بدون مالك‌) سؤال مى‌كنند؛ بگو: «انفال مخصوص خدا و پیامبر است؛ پس، از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد؛ و خصومتهايى را كه در ميان شماست، اصلاح كنيد؛ و اگر ایمان داريد، از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد؛»)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه انفال جمع نفل -به فتح فاء- است، كه به معناى زيادى هر چيزى است. و لذا نمازهاى مستحبى را هم نافله مى‌گويند چون زياده بر فريضه است، و اين كلمه بر زياديهايى كه فى‌ء هم شمرده شود اطلاق مى‌گردد، و مقصود از فى‌ء اموالى است كه مالكى براى آن شناخته نشده باشد، از قبيل قله كوه‌ها و بستر رودخانه‌ها و خرابه‌هاى متروك، و آباديهايى كه اهالى‌اش هلاك گرديده‌اند، و اموال كسى كه وارث ندارد، و غير آن، و از اين جهت آن را انفال مى‌گويند كه گويا اموال مذكور زيادى بر آن مقدار اموالى است كه مردم مالك شده‌اند، بطورى كه ديگر كسى نبوده كه آنها را مالك شود، و چنين اموالى از آن خدا و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. انفال/سوره۸، آیه۱.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۱۰۶.    
۳. انفال/سوره۸، آیه۱.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۷.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۴.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۵.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۵۶.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۵.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «أَنفال»، ص۸۰.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره انفال | لغات قرآن




جعبه ابزار