سَواد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَواد (به فتح سین) از ماده «سود» و از
واژگان نهجالبلاغه، به معنای سیاهی است. از دیگر مشتقات آن
سَیِّد (به فتح سین و تشدید یاء) به معنای رئيس و آقا است و جمع آن
سادات میباشد. موارد زیادی از این مادّه در
نهجالبلاغه آمده است.
سَودبه معنای سياهى است.
راغب گويد: به جماعت كثيره سواد گويند مثل عليكم بالسواد الاعظم.
سید آن است كه متولى سواد اعظم باشد مثل سيّد القوم و چون شرط
متولی پاک نفس بودن است لذا به هر فاضل سيّد گفته شده است.
مواردی که در «نهجالبلاغه» آمده است به شرح ذیل میباشد.
در مقام
موعظه فرموده:
«فَلاَ یَغُرَّنَّکَ سَوَادُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِکَ وَ قَدْ رَأَیْتَ مَنْ کَانَ قَبْلَکَ مِمَّنْ جَمَعَ الْمَالَ.»«انبوه زندگان هرگز تو را
فریب ندهند (و از خويشتن
غافل نسازند) با اين كه افرادى پيش از خويش را به چشم ديدى همانها كه ثروتها را جمع آورى كردند.»
(شرح های خطبه:
)
به
خوارج فرمود:
«وَخَيْرُ النَّاسِ فيَّ حَالاً الَّنمَطُ الاَْوْسَطُ فَالْزَمُوهُ، وَالْزَمُوا السَّوَادَ الاَعْظَم فَإِنَّ يَدَ اللهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ.»«بهترين
مردم درباره من گروه ميانهرو هستند از آنها جدا نشويد! و همواره همراه بزرگترين جمعيّتها (اكثريّتهاى طرفدار حق) باشيد كه دست
خدا با جمعيّت است.»
(شرح های خطبه:
)
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) خطاب به یاران خود میفرمایند:
«وَعَلَيْكُمْ بِهذَا السَّوَادِ الاَْعْظَمِ، وَالرِّوَاقِ المُطَنَّبِ.»«به آن گروه انبوه و سراپرده پر زرق و برق (معاويه) به سختى حمله بريد.»
(شرح های خطبه:
)
درباره
مصقله كه از آنحضرت به طرف
معاویه گريخت فرموده:
«قَبَّحَ اللهُ مَصْقَلَةَ! فَعَلَ فِعْلَ السَّادَةِ، وَفَرَّ فِرَارَ الْعَبِيدِ.»«
خدا روى «
مصقله» را سياه كند، كار بزرگواران را انجام داد (بردهها را خريد و آزاد ساخت) امّا خود همچون
بردگان فرار كرد.»
(شرح های خطبه:
)
در وصف
طاووس فرموده است:
«فَهُوَ بِبَيَاضِهِ فِي سَوَادِ مَا هُنَالِكَ يَأْتَلِقُ.»«اين خط با آن سفيديش در ميان آن سياهى جلوهاى ديدنى به خود گرفته.»
(شرح های خطبه:
)
درباره پيروى از بزرگان
متکبّر فرمود:
«ألاَ فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ مِنْ طَاعَةِ سَادَاتِكُمْ وَكُبَرَائِكُمْ.»«زنهار! زنهار! از پيروى و اطاعت بزرگترها و رؤسايتان بر حذر باشيد.»
(شرح های خطبه:
)
در
حکمت ۲۲۴ میفرمایند:
«بِکَثْرَهِ الصَّمْتِ تَکُونُ الْهَیْبَهُ...یَجِبُ السُّؤْدَدُ وَ بِالسِّیرَهِ الْعَادِلَهِ یُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِیهِ تَکْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَیْهِ.»«كثرت سكوت موجب ابهت و بزرگى است و انصاف مايه فزونى دوستان، با بذل و
بخشش قدر
انسان بالا مىرود و با
تواضع نعمت كامل مىشود و با پذيرش هزينه ها بزرگى تثبيت مىگردد و روش عادلانه، مخالفان را مقهور مىسازد و با
حلم و
بردباری در برابر سفيهان، ياوران انسان فزونى مىيابند.»
(شرح های حکمت:
)
موارد زیادی از این ماده در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سود»، ج۱، ص۵۶۱.