سفرنامه کرمان و بلوچستان (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«سفرنامه کرمان و بلوچستان»،
اثر منصوره اتحادیه ، شرح
مسافرت فیروزمیرزا فرمانفرما به نواحی
کرمان و
بلوچستان میباشد.
علت نگارش کتاب، متداول شدن سفرنامه نویسی در
زمان مؤلف بوده است، به گونهای که حتی خود
شاهان قاجار نیز بدین امر
دل مشغول بودهاند.
کتاب با مقدمه
خانم سعاد پیرا آغاز و مطالب بدون فصل بندی خاصی، به ذکر نحوه مسافرت و خصوصیات منزلگاههای بین راه، اختصاص یافته است.
فیروزمیرزا فرمانفرما، فرزند عباس میرزا (۱۲۰۳- ۱۲۴۹ ق) نایب السلطنه و نوه فتحعلی شاه قاجار بوده که زندگانی او با
سلطنت سه
پادشاه هم عهد است:
۱) دوره کودکی و نوجوانی که مقارن سلطنت
فتحعلی شاه قاجار (۱۲۱۲- ۱۲۵۰ ق) است.
۲) جوانی، مقارن با پادشاهی محمد شاه قاجار (۱۲۵۰- ۱۲۶۴ ق).
۳) میانی و سالمندی که با دوره سلطنت
ناصرالدین شاه (۱۲۶۴- ۱۳۱۳ ق)
تقارن دارد.
وی یکی از
رجال ذی نفوذ دوره قاجاریه بوده و مناصب متعددی را برعهده داشت که از آن جمله میتوان به حکومت ایالات مختلف نظیر: کرمان و بلوچستان،
فارس ،
اراک ،
بروجرد ،
ملایر و
تویسرکان ،
تهران ،
قزوین ،
همدان ،
خوانسار و
نهاوند اشاره کرد.
وی همچنین عضو شورای دولتی ناصرالدین شاه بوده و در مقاطعی نیز پیشکاری آذربایجان، ریاست قورخانه و وزارت جنگ را برعهده داشت. افزون بر آن، ناصرالدین شاه را در
سفر به اروپا همراهی نموده است.
آخرین منصب وی
حکومت کرمان و بلوچستان بود و سفرنامه حاضر، در
اواخر عمر وی و در
زمان تصدی حکومت کرمان و بلوچستان نوشته شده است.
این سفرنامه، حاصل مسافرت او به حوالی کرمان و سیستان برای سرکوب اغتشاش پسرهای نصرالله خان بهارلو و اهالی بشاگرد بوده است.
وی در این سفرنامه علاوه بر توصیف منزل گاهها، راهها و مسیر گذر ایلات و طوایف ساکن در منزل گاهها، به موقعیت خانها و جایگاه آنان در منطقه مختلف اشاره کرده است. افزون بر آن، چگونگی وضعیت اقتصادی- معیشتی ساکنان این ایالات را به تفصیل شرح داه است.
در قسمتی از سفرنامه نیز از
فقر این ایالات و لزوم کمک به مردم سخن گفته و در پارهای موارد درباره شکایات مردم و رسیدگی به آنها مطالبی عنوان کرده است.
کتاب اطلاعات جالبی از مناطق جغرافیایی و منزلگاههای بین راه به دست میدهد.
مقدمه در سه بخش
رشد و
بلوغ ،
شور و شوق و
تفکر و
عقلانیت ، به بیان مفصل زندگی نامه فیروزمیرزا و علت مسافرت وی پرداخته است.
اساس نگارش مقدمه، بر این مبنا قرار داشته که زندگی یک حکمران را همراه با تغییر و تحولات جامعه اش نشان دهد، زیرا نویسنده معتقد که بسیاری از حکمرانان خواسته یا ناخواسته منطبق با ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی کشور خود زندگی کرده و بنابر ضروریات
زمان و مکان خود زیستهاند.
فیروز میرزا فرمانفرما جزو حکمرانان یا سیاستمدارانی است که دوران زندگی بسیار مهمی را همراه با تجربیاتی ارزشمند از
سلطنت سه پادشاه متفاوت از سر گذراندهاند؛ دورانی که ساختار کهن آن رو به
اضمحلال میرفت و ساختاری جدیدی جایگزین آن میگشت.
شاید او همانند بسیاری از درباریان و سیاستمداران دوران خود از این دگرگونیها
گیج شده بود؛ اما آن چه مسلم است از خطوط سفرنامه اش میتوان دریافت که وی در واپسین سالهای عمر خود هنوز میکوشیده تا
صلابت و استواری خود را بنمایاند.
فیروزمیرزا
علت این سفر خود را آگاه ساختن اولیای
دولت از وضعیت این ایالات بازگو کرده و در سرآغاز سفرنامه خود مینویسد: «منزل به منزل طی مراحل و
سیاحت استعداد و قابلیت و خرابی و آبادی
خاک عرض راه مینماید و مینگارد، که اولیای
دولت قوی شوکت از این خط راه آگاهی حاصل فرمایند.» ، اما به مرور و با تعمق در چهارچوب نوشتار وی متوجه میشویم که وی به درک مبهمی از اهمیت این ایالات دست یافته است؛ درکی که وضعیت جغرافیایی، اقتصادی و حتی گاه اجتماعی از سکنه و موقعیت ایلات و
عشایر آن را مینمایاند.
با رؤیتی ساده، از خلال عبارات وی به نظر میرسد که او فقط به توصیف منزلگاههایی که از آن عبور کرده، پرداخته بود؛ اما با تعمقی بیشتر به درکی که او از وضعیت منطقه، موقعیت خانها و اهمیت شان در منطقه، چگونگی وضعیت اقتصادی- معیشتی ساکنین این ایالات و تاثیر
آب و
هوا در زندگی آنان داشته، پی میبریم. وی گاهی نیز به
مقایسه زندگی مردم نیز نظر افکنده است.
فیروزمیرزا با آن که از
صفت اختصار در نگارش سفرنامه اش سود جسته، اما گاه بسیاری از نکات را دقیق شرح داده است؛ چنانکه راهها و مسیر گذر ایلات و طوایف ساکن در منزلگاهها را هم
قید کرده است. احتمالا این امر برای خود وی که حکمران این نواحی نیز بوده، ضرورت بیشتری داشته، چرا که میتوانسته در صورت لزوم از این اطلاعات کمک بگیرد. چنانچه وی در قسمتی از همین سفرنامه مینویسد:
«منزل چهارم تهرود است و مسافت این منزل هشت
فرسخ سنگین است و دو راه دارد، یک راه آن طوری است که
درشکه و
کالسکه میرود صحراست و آبش شور میباشد،... و راه دیگر آن از رودخانه است که
جنگل معتبر میباشد،... آبادی ندارد مگر ایلات
گوسفند دارد و از طایفه دوم که قراچی باشد سه خانه چهار خانه در هرنقطه مسکن برای خود قرار داده قشلامش میکنند...» و در جای دیگر مینویسد: «در دامنه سمت جنوبی این
کوه (مزار) دویست دربخانه ایلات از
بلوچ و ناروئی و یاراحمد
زهی و شاد علی برجی میباشند و مسکن سعید خان و مدد خان بلوچ در آن جا است...» .
فیروزمیرزا این سفر را از کرمان آغاز و تا مناطق و منزلگاههایی از
سیستان و بلوچستان ادامه داده است. او این
سفر را به همراه درد و رنجی که از پا داشت به پایان
برده و با
درایت ، نقطه نظرات خود را در هر قسمت توضیح و شرح داده است.
همچنین به اوضاع و احوال اجتماعی و وضعیت
معیشت مردم نیز توجه داشته و در قسمتی در سفرنامه اش درباره
فقر این
ایالت و کمک به مردم سخن رانده است.
از جمله منزلگاههایی که وی به خوبی آنها را توصیف نموده است، میتوان از ماهان، خنک، راین، تهرود، درازین، کروک، عزیز آباد، ریگان، چاه ملک، کیگان، بزهو، دره آهو و... نام برد.
فیروزمیرزا نصرت الدوله (فرمانفرما) پس از پایان این دوره حکمرانی خود در کرمان، به دارالخلافه بازگشت و پنج
سال بعد از آن، در
تاریخ ۲۹
ربیع الاول ۱۳۰۳ ق در
تهران درگذشت.
این سفرنامه اولین بار در سال ۱۳۴۲ ش به کوشش سرکار خانم دکتر
منصوره اتحادیه (نظام مافی) و زیر نظر جناب آقای حافظ فرمانفرماییان به چاپ رسیده است.
فهرست
اعلام در انتهای کتاب آمده است.
پاورقیها به ذکر منابع و تشریح موقعیت جغرافیایی و نام قدیم و جدید برخی از شهرها و روستاهای مذکور در متن پرداخته است.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.