سازگاری همسران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در رابطه با زندگی
زناشویی عواملی وجود دارد که شناخت و عمل به آن موجب سازگاری
زن و
مرد میشود.
از جمله مسایل مهم خانوادهها آن است که چگونه میتوان از سستی روابط،
نزاع، و درگیری بین
زن و
شوهر جلوگیری کرد. در این زمینه، مطالب بسیاری قابل طرح است و شاید یکی از مهمترین آنها آن است که: زمینهها و عوامل گرمی
روابط زن و شوهر و در نتیجه سازگاری آنها با یکدیگر کدامند؟ دانستن این عوامل میتواند خانوادهها را از بسیاری از مشکلات در روابط بین
زوجین رهایی بخشد و بنیان خانوادهها را مستحکم نماید. در زیر برخی از مهمترین این عوامل میپردازیم:
یکی از مهمترین عوامل سازگاری
زن و
شوهر ، همتا و مناسب هم بودن میباشد که در اصطلاح «
کفو» نامیده میشود.
زن و شوهر اگر در شرافت خانوادگی،
ثروت، سن، سطح دانش و تحصیلات، علاقهها و اهداف، دینداری و تقید به ضوابط اسلامی و نوع زندگی خانوادگی، تناسب و هماهنگی، داشته باشند مشکلاتشان کمتر بوده و به تفاهم میرسند.
اسلام نیز به کفو بودن زوجین توصیه نموده است.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «
زن و مرد همتا و کفو را به
ازدواج یکدیگر در آورید و با کفو خود ازدواج کنید.»
اما ا گر همسران در این جهات، نامتناسب و متفاوت باشند، غالبا در زندگی با مشکلات و ناسازگاریها و تنشها و عدم همکاریها و ناراحتیها مواجه خواهند شد. مثلا اگر یکی از آنها از خانوادههای
دیندار و مقید به ارزشها و دیگری از خانوادههای
لاابالی یا کم تقید باشد در زندگی آینده غالبا با مشکلاتی جدی روبهرو خواهند شد. و همچنین اگر یکی اهل مطالعه و تحقیق و دیگری اهل
تفریح و
تجمل و شبنشینی، یا یکی دارای تحصیلات عالی و دیگری کم سواد باشد یا یکی از آنها از خانوادههای ثروتمند و تجملگرا و دیگری از خانوادههای تهیدست و ساده باشد یا یکی از آنها دارای فرهنگ و آدابی ویژه و دیگری با
فرهنگ و طرز تفکری دیگر باشد غالبا با مشکلاتی کم و یا زیاد مواجه میشوند و همکاری و همفکری و
تعاون لازم را ندارند.
اگر در ازدواجی، مسئله کفایت
زن و شوهر رعایت نشده باشد:
۱. آنها باید سعی کنند اختلافات خود را کم کنند و با عمل به وظایف در چارچوب
شرع از سردی روابط جلوگیری نمایند. در هر یکی از این موارد باید راهی متناسب با آن را جهت جلوگیری از اختلافات و سردی روابط برگزید. زیرا که هیچ کدام از موارد عدم کفایت، لزوماً باعث
نزاع و درگیری نیستند.
۲. اگر
زن و شوهر در سطح
دانش و تحصیلات، اختلاف زیادی دارند، فرد تحصیل کرده باید علاوه بر
صبر و تحمل به
همسر خود در کسب دانش و تحصیلات کمک نماید و بدین طریق اختلاف آنها کم میشود.
۳. اگر
زن و شوهر در میزان دینداری و تقید به موازین اسلامی تفاوت دارند، بایستی همسر متدین علاوه بر
امر به معروف و نهی از منکر (به روش صحیح) تا حد امکان بر عدم تقید دینی همسر صبور باشد. در حالی که مواظب است بیتقیدی همسرش، بر او تاثیر سوء نگذارد.
۴. اگر زوجین در علایق و سلیقهها با یکدیگر متفاوتند، اولا آنها باید علایق و سلیقههای همسر را بشناسند و سعی نمایند تا حد امکان آنها را رعایت کنند. مثلا اگر فرد میداند که همسرش علاقه شدیدی به تماشای مسابقه فوتبال از تلویزیون دارد سعی کند هنگامی که او مشغول تماشای مسابق است کانال را عوض نکند و از تماشای برنامه دلخواه خود چشم بپوشد.
۵. همین مطلب درباره
اختلاف فرهنگی زن و شوهرها نیز
صادق است.
زن و شوهر باید
آداب و رسوم فرهنگی یکدیگر را بدانند و به آداب و رسوم همسر خود احترام بگذارند و آنها را رعایت کنند و درست نیست که آنها را مسخره کرده، نسبت به آنها بیاعتنا باشند.
بنابراین در اکثر قریب به اتفاق موارد فوق، مقداری گذشت و تحمل و نیز تلاش جهت کم کردن تفاوتها سطح اختلافات را تا حد زیادی کاهش داده از سردی و سستی روابط بین زوجین جلوگیری خواهد کرد.
زن و شوهر باید به وظایفی که بر عهده هر یک از آنها گذاشته شده آشنا باشند.
الف) مرد باید بداند وظیفه سرپرستی و مدیریت خانواده، تامین هزینههای خانواده و تامین نیاز جنسی همسر را بر عهده دارد.
ب)
زن نیز باید به وظیفه خود در اطاعت از شوهر در تصمیم گیریهای مربوط به محل سکونت، اشتغال و تحصیل، تمکین جنسی و انجام کارهای خانه (بهعنوان یک وظیفه اخلاقی) عمل نماید.
اگر هر یک از زوجین به وظایفی که در خانواده بر عهده آنها گذاشته شده آشنا باشند و به آنها عمل نمایند. بسیاری از زمینههای نزاع و درگیری بین آنها مرتفح خواهد گردید. آشنا نبودن زوجین به وظایف خود یا کوتاهی کردن در عمل به آنها از علل اصلی بروز اختلاف و مشاجره بین همسران میباشد.
از جمله مهمترین شرایط رضایت
زن و شوهر از زندگی زناشویی، رعایت اخلاق حسنه و خوش رفتاری آنان نسبت به یکدیگر است. اساس زندگی زناشویی بر محبت و
دوستی زن و شوهر با یکدیگر بنا شده است. در همین ارتباط
قرآن کریم میفرماید:
«و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذالک لآیات لقوم یتفکرون»
از نشانههای خدا این که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید و بین شما مودت و رحمت قرار داد، همانا در این امر نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند.
این آرامش تنها در سایه رعایت اخلاق خوش و برخورد نیک
زن و شوهر با یکدیگر امکانپذیر است. از سوی دیگر آشکار است که بد اخلاقی
زن و شوهر با یکدیگر، احترام نگذاشتن آنها به یکدیگر، بد زبانی نسبت به هم، روابط حسنه آنها را تبدیل به نزاع، درگیری، مشاجره و در نهایت جدایی میکند. بنابر این لازم است زوجها ار ابتدای زندگی مشترک مصادیق خوشاخلاقی و خوشرفتاری را بیاموزند و سعی کنند آنها را در روابط خود با همسر بهکار گیرند تا از پیامدهای خوش این روش بهرهمند گردند.
نکتهای که لازم است به آن توجه شود این که عکسالعمل انسان در قبال بد اخلاقی همسر باید چگونه باشد. در اسلام خانواده و حفظ آن از اهمیت بسیاری برخوردار است لذا اجازه نمیدهد با بداخلاقی یکی از زوجین دیگری نیز به این اقدام مبادرت ورزد (زیرا که بد اخلاق بودن خود صفتی ناپسند و نکوهیده است). بلکه توصیه میکند همسر دیگر بر بدرفتاریهای همسر خود صبر و تحمل پیشه نماید. در این ارتباط پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرمایند:
«مردی که بر بدخلقی همسرش به امید پاداش اخروی
صبر کند
خداوند در
قیامت ثواب شاکردان را به او خواهد داد.»
و
امام باقر (علیهالسّلام) در مورد صبر و تحمل
زن بر آزار و اذیت شوهرش میفرماید:
«
جهاد زن عبارت است از صبر و تحمل بر آزار و اذیتهای همسر و
غیرت ورزیهای بیمورد او.»
البته ناگفته نماند که میتوان اخلاق بد همسر را به تدریج با توصیهها و روشهای صحیح امر به معروف و نهی از منکر اصلاح نمود.
از اموری که میتواند باعث سردی روابط
زن و شوهر شود، رعایت نکردن
عفاف و
پاکدامنی از سوی آنان است. نگاه به نامحرم و عدم رعایت
حجاب اسلامی توسط زوجین، علاوه بر
حرمت شرعی ، حس وفاداری به همسر و زندگی زناشویی را در همسر دیگر تضعیف میکند و او را در پایبندی به حریم خانواده دلسرد مینماید. این امر باعث بروز اختلاف و کشمکش بین
زن و شوهر میشود. بدین ترتیب،
زن و شوهری که با هزار امید و آرزو با یکدیگر پیوند زناشویی بسته بودند، از کنار هم بودن لذت نمیبرند.
از این رو لازم است مردان و زنان
تقوای الهی پیشه کنند، چشمان خود را از نگاه به نامحرمان باز دارند، حجاب اسلامی را کاملا رعایت کنند و به طور خلاصه
لذت جنسی را به خانواده و بهرهگیری از همسر محدود نمایند. این امر استحکام
خانواده را افزایش داده و از بروز اختلاف و درگیری بین
زن و شوهر جلوگیری مینماید.
از عوالم بسیار مهم جهت گرمی روابط زوجین و احساس رضایت آنها از زندگی خانوادگی، شناخت روحیات، علایق، طرز تفکر و بینش یکدیگر است این امر آنها را در نحوه برخورد با هم بسیار یاری میرساند. درک کردن یکدیگر را از دو جنبه میتوان مورد بررسی قرار داد:
از آنجایی که ساختار ژنتیکی زنان و مردان با یکدیگر متفاوت است در نتیجه هر یک از آنها ویژگیهای اختصاصی خواهند داشت. و در عین حال که هر دو از
روح الهی بهرهمند هستند و در رابطه همسری هر یک آرامشبخش دیگری و مکمل اوست اما نقش
زن در زندگی چیزی غیر از نقش مرد میباشد. در زیر به برخی از تفاوتهای زنان و مردان اشاره میکنیم:
زنان همیشه هیجانپذیرتر از مردان هستند.
رویاهای زنان بیشتر، زندهتر و هیجانیتر از رویاهای مردان است.
زنان از لحاظ روانی کلام جلوتر از مردان هستند.
زنان از اطاعت، سهلانگاری و صبر و حوصله لذت میبرند.
حالات عاطفی، مخصوصا «
محبت» در زنان قویتر است.
مردان بهطور کلی خشنتر و پرخاشگرتر از زنان هستند.
زنان بیشتر به کارهای ظریف و زیبا از قبیل گل دوزی، پولکدوزی، علاقهمند هستند.
آنان کمتر از مردان به مقالات مربوط به
سیاست،
اقتصاد،
علم و ورزش علاقه نشان میدهند.
بیشتر به مطالعات گوناگون نظیر آگهیها و عناوین مختلف که شاید اهمیت چندانی نداشته باشند میپردازند.
مردها بیش از زنان تحت تاثیر ماجراها و فعالیتهای خارج از خانه و فعالیت بدنی قرار دارند و اغلب اوقات به سیاست علم و اقتصاد علاقه نشان میدهند و بیشتر به دنبال تایید خویشتن، مسئولیت و فرماندهی هستند.
مردان بیشتر درباره
پول، کار، ورزش، سیاست و ... صحبت میکنند و زنان بیشتر درباره
آرایش، خانهداری،
لباس، و درباره زنان و مردان دیگر به صحبت میپردازند.
ارزشهای نظری، اقتصادی و سیاسی مردان را بیشتر جذب میکنند، در صورتی که ارزشهای زیبایی،
اجتماعی و مذهبی در زنان بیشتر است. ازاینرو جنبه معاشرتی زنان بالاتر از مردان است.
حسن نیت اجتماعی زنان بیشتر است، خیرخواه،
صلحطلب و سازشکارتر از مردان هستند و برای صاحبان قدرت احترام ویژه قائل هستند.
ناگفته پیداست که آگاهی از این تفاوتها و بسیاری تفاوتهای دیگر، ما را در برخورد با همسر یاری میکند. بهعنوان مثال گفتیم که «مردان بهطور کلی خشنتر و پرخاشگرتر از زنان هستند». دانستن این مطلب، نحوه برخورد زنان با رفتارهای خشن مردان را تغییر خواهد داد.
شناخت خصلتها و ویژگیهای خاص هر یک از
زن و شوهر توسط دیگری نقش بسیار مهمی در ایجاد تفاهم و رضامندی آنان از زندگی خانوادگی دارد. همه انسانها یک جور نیستند. بعضی بسیار مودبند، بعضی عصبی؛ بعضی بدبین، بعضی رنگ خاصی را
دوست دارند، بعضی تعصب احترام خانواده شان را دارند، بعضی به نظم و ترتیب بسیار اهمیت میدهند، بعضی به چیزهای خاصی علاقه دارند و... .
اگر همسران، با توجه به ویژگیهای خاص هر یک، رعایت حال هم را بکنند و حاضر شوند بهخاطر همسر از خواسته خود بگذرند، احساس خوشبختی و
سعات در آنها افزایش مییابد. همچنین شناخت مشکلات همسر، پذیرش مشکل او و همدلی کردن با او در زندگی خانوادگی بسیار حائز اهمیت است. بهعنوان مثال هنگامی که مرد شب کار است یا
شغل او در سفر است همسر او باید وضعیت او را درک کند و شوهر را در کنار آمدن با این وضعیت یاری رساند. یا هنگامی که
زن باردار است مرد باید وضع او را درک کند، او را کمک نماید، به او بیشتر محبت کند تا بتواند با آسودگی بیشتری این وضع را تحمل کند.
از سوی دیگر، عدم شناخت ویژگیها و وضعیت خاص همسر، یا کنار نیامدن با آنها، مشکلات بسیاری را در روابط بین
زن و شوهر ایجاد میکند. زندگی زناشویی در این صورت فاقد شور و حرارت بوده به سردی میگراید و از رضامندی زوجین از زندگی خانوادگی به شدت میکاهد.
یکی از وظایف بسیار مهم
زن و
شوهر آن است که بدانند چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند یک
زوج بنا دارند برای همیشه با هم زندگی کنند، پس باید بدانند که راه صحیح برقراری ارتباط با همسر چگونه است. این امر از بروز سوء تفاهم و به دنبال آن نزاع و درگیری خانوادگی جلوگیری میکند.
در سخن گفتن با همسر باید روشی را در پیش گرفت که از بروز سوءتفاهم جلوگیری شود. این نکته بسیار در خور توجه است. چه بسا اتفاق میافتد که گفتهها و شنیدهها هم خوانی ندارد. آن چه میگوییم غیر از چیزی است که طرف مقابل از آن میفهمد. هم الفاظ را باید دقیق انتخاب کنیم تا مفهوم را به درستی انتقال دهیم و هم از تعبیر و تفسیرهای دور و دراز و برداشتهای منفی باید بپرهیزیم.
«
خوشبینی» و «
مثبتاندیشی» نسبت به همسر، جلوی بسیاری از سوء تفاهمها را میگیرد. باید سعی کنیم از تصورات و افکار بدبینانه نسبت به دیگران و از جمله
همسر بپرهیزیم و تنها در این صورت است که از گفتههای آنها برداشت بد نخواهیم داشت.
نکته لازم به تذکر اینکه: در مواردی که سخن همسر را میتوان به صورت ناخوشایند تفسیر کرد، لازم است منظور او را از گفته اش سوال کنیم و از او بخواهیم مقصود خود را بهطور واضح بیان نماید. این امر از بروز بسیاری از بدگمانیها و سوء تفاهمها جلوگیری مینماید.
جمال و زیبایی همسر یک مزیت است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. مرد طبعا
دوست دارد با زنی زیبا و دلربا
ازدواج کند و
زن نیز
دوست دارد با مردی خوشتیپ و خوشقیافه ازدواج نماید.
اسلام نیز با چنین خواستهای مخالف نیست و به همین جهت به مرد و
زن اجازه میدهد که قبل از ازدواج یکدیگر را ببینند و بپسندند و حتی در این باره تاکید و سفارش هم میکند. با این حال در مواردی پس از ازدواج برخی میپندارند قیافه همسرشان مورد پسند آنها نیست و زیبایی مورد نظر او را ندارد؛ ازاینرو بنای ناسازگاری با همسر میگذارند و روابط را سرد و تیره میگردانند. ولی در این مورد چند نکته حائز اهمیت است:
اولاً همه محاسن یک فرد در زیبای و خوشقیافگی او خلاصه نمیشود، بلکه باید همه ویژگیها و خصوصیات او را در کل مورد نظر قرار داد. زیبایی تنها یکی از ویژگیها و خصلتهای نیک یک همسر شایسته است. خصلتهای دیگر نیز وجود دارد (از قبیل مهربانی، خوشبرخوردی، احترام به همسر، دانایی، وفاداری،
صداقت،
تعهد و احساس مسئولیت در قبال خانواده و...) که با بودن آنها در همسر، نباید مسئله زیبا نبودن را عاملی اساسی برای احساس رضایت از زندگی زناشویی تلقی کرد.
ثانیاً: در بسیاری از موارد دلیل آن که فرد همسر خود را غیر جذاب و غیر زیبا تلقی میکند آن است که همسرش خود را برای او نمیآراید. و حال اینکه در تعالیم دینی ما توصیه شده است که
زن در محیط خانه خود را برای همسرش بیاراید و با آراستگی و جذابیت در برابر او ظاهر شود. همچنین مرد نیز باید ظاهری آراسته داشته باشد. آراستگی
زن و شوهر از این جهت اهمیت دارد که رغبت آنها را نسبت به یکدیگر بیشتر میکند.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در پاسخ زنی که راجع به
حقوق شوهر به همسرش سوال کرد، فرمود:
«
زن باید خود را با بهترین بوها خوشبو سازد، و بهترین لباسهایش را بپوشد، و با بهترین زینتهایش، خود را آرایش دهد، و هر صبح و شام خود را به شوهرش عرضه نماید.»
تذکر:
همانگونه که مرد از همسر خود انتظار دارد با شیوهها و وسایل گوناگون (همچون
زینت و
آرایش و...) رغبت او را برانگیزد.
زن نیز چنین انتظاری دارد و مرد باید جنبههای روانی و
غریزی او را در نظر بگیرد و عنایت کافی به آراستگی خود و تلاش در جذب
زن و پاسخ به نیازهای
مشروع او به عمل آورد. تخلف از این موضوع، علاوه بر این که در حق
زن جفا و ظلمی به شمار میرود. گاهی سبب بروز انحرافاتی در زنان خواهد شد. در همین ارتباط
امام کاظم (علیهالسّلام) میفرماید:
«آراستگی مردان، از اموری است که
عفت و پاکدامنی همسرانشان را افزایش میدهد، و زنان بدین دلیل عفت و پاکدامنی را ترک کردند که شوهرانشان خود را برای آنان آراسته نکردند»
برخی زنان و بسیاری از مردان اهمیت لازم را به این مساله نمیدهند. حتی دیده شده است که با وجود تقاضاهای مکرر
زن، مرد با ظاهری آشفته در
خانه و در کنار همسر خود قرار میگیرد. اینگونه رفتار مخالف ذوق سلیم است و لذا تحمل آن برای کسی که دارای حساسیت روحی و ذوق و سلیقه است دشوار مینماید. بیاعتنایی نسبت به این گونه مسائل به ظاهر کوچک میتواند روی روابط و پیوندهای میان
زن و شوهر تاثیر منفی بگذارد و از تمایل و رغبت آنها نسبت به یکدیگر بکاهد.
یکی از عوامل بسیار مهم در رضایت
زن و شوهرها از زندگی خانوادگی، احساس رضایت آنها از روابط جنسی شان است. تامین
نیاز جنسی افراد در خانواده از اهمیت بسیاری برخوردار است. میتوان گفت نخستین انگیزهای که آدمیان را به سوی ازدواج و زندگی مشترک با جنس مخالف فرا میخواند همین نیاز غریزی و زیستی است. در میان لذتهای غریزی، هیچ لذتی با لذت ناشی از ارضای
میل جنسی برابری نمیکند. از همین روی در
اسلام، ارضای
مشروع میل جنسی نه تنها مورد نکوهش قرار نگرفته بلکه نسبت به آن توصیه شده است.
در سایه ارضای میل جنسی، علاوه بر تامین نیاز جسمانی، فرد از لحاظ اخلاقی، فکری و روانی به آرامش میرسد و
عشق و تمنایی که در نهاد آدمی به ودیعت نهاده شده است فعلیت مییابد، و موجبات رشد و شکوفایی ابعاد دیگر آدمی فراهم میگردد. از همین روی اگر
زن و شوهر از
رابطه جنسی خود رضایت داشته باشند به احتمال قوی از زندگی خانوادگی خود نیز راضی هستند؛ و اگر از رابطه جنسی ناخرسند باشند از زندگی خانوادگی نیز ناخرسند خواهند بود. بررسیها نیز نشان میدهد رضامندی خانوادگی با رضامندی جنسی رابطه دارد. زوجهای خرسند، نسبت به
زن و شوهرهای ناخرسند، از رابطه جنسی خود خشنود ترند و رابطه جنسی بیشتری دارند.
در بسیاری از خانوادهها، وجود
شرم و
حیا باعث میشود
زن و شوهر نتوانند نارضایتی خود را از نحوه یا میزان رابطه جنسی ابراز کنند، اما این نارضایتی را در رفتارها و برخوردهای دیگر خود بروز میدهند. در بسیاری از موارد، تندخویی و پرخاشگری مرد، ریشه در عدم رضایت او از رابطه جنسی با همسر دارد و در مواردی به کشمکشهای خانوادگی و حتی
طلاق منجر میشود. از این رو لازم است
زن و شوهرها، شرم و حیای بیش از حد را کنار گذاشته و با بیان صریح عدم رضایت خود از میزان یا کیفیت
آمیزش، در صدد رفع مشکل برآیند. گفتگوی
زن و شوهر راجع به آن چه در رفتار جنسی، از لحاظ جسمانی خوشایند و رضایت بخش است، امری کلیدی در رضامندی از رابطه جنسی و کمک به همسر در بهرهمندی از لذت جنسی میباشد، و به برقراری روابط حسنه بین آنها کمک شایانی میکند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عوامل سازگاری همسران»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۰۲.