• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زَوْج (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





زَوْج (به فتح زاء و سکون واو) از واژگان قرآن کریم به معنای جفت و صنف است.
مشتقات زَوْج که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
زَوْجاً (به فتح زاء) به معنای همسر دیگر؛
أَزْواجَهُنَ‌ (به فتح همزه و سکون ضاد) به معنای همسرانشان؛
زَوْجَيْنِ‌ (به فتح زاء و سکون واو) به معنای یک جفت نر و ماده است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای زوج
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - زَوْجٍ‌ (آیه ۲۰ سوره نساء)
       ۲.۲ - زَوْجُكَ‌ (آیه ۳۵ سوره بقره)
       ۲.۳ - زَوْجاً (آیه ۲۳۰ سوره بقره)
       ۲.۴ - زَوْجِها (آیه ۵۸ سوره مجادله)
       ۲.۵ - أَزْواجاً (آیه ۲۴۰ سوره بقره)
       ۲.۶ - أَزْواجَهُنَ‌ (آیه ۲۳۲ سوره بقره)
       ۲.۷ - زَوْجٍ‌ (آیه ۵ سوره حج)
       ۲.۸ - الْأَزْواجَ‌ (آیه ۳۶ سوره یس)
       ۲.۹ - زَوْجَيْنِ‌ (آیه ۴۰ سوره هود)
       ۲.۱۰ - أَزْواجٍ‌ (آیه ۱۴۳ سوره انعام)
۳ - نر و مادگى‌
       ۳.۱ - الْأَزْواجَ‌ (آیه ۳۶ سوره یس)
       ۳.۲ - زَوْجَيْنِ‌ (آیه ۳ سوره رعد)
       ۳.۳ - زَوْجَيْنِ‌ (آیه ۴۹ سوره ذاریات)
       ۳.۴ - زَوْجٍ‌ (آیه ۵ سوره حج)
       ۳.۵ - زَوْجٍ ( آيه ۷ شعراء )
       ۳.۶ - زَوْجٍ (آیه ۱۰ لقمان)
       ۳.۷ - زَوْجٍ ( آیه ۷ ق)
۴ - زوج شدن انسان با نفس
       ۴.۱ - أَزْواجٌ‌ (آیه ۵۷ سوره ص)
       ۴.۲ - أَزْواجُكُمْ‌ (آیه ۷۰ سوره زخرف)
       ۴.۳ - أَزْواجُهُمْ‌ (آیه ۵۶ سوره یس)
       ۴.۴ - أَزْواجِهِمْ‌ (آیه ۲۳ سوره رعد)
       ۴.۵ - أَزْواجَهُمْ‌ (آیه ۲۲ سوره صافات)
۵ - پانویس
۶ - منبع


زَوْج به معنای جفت و صنف است.
به هر دو قرين از مذكّر و مؤنّث در حيوانات كه ازدواج يافته‌اند، زوج گفته می‌شود.
به هر دو قرين در غير حيوانات نيز زوج اطلاق می‌شود، مثل: يک زوج كفش (يک جفت).
زوجه به معنى زن است و جمع آن زوجات می‌باشد.
راغب گويد: آن لغت ردى‌ء است.
نگارنده معتقد است زوجه و زوجات در قرآن نيامده بلكه زوج و ازواج به كار رفته است.


به مواردی از زَوْج که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - زَوْجٍ‌ (آیه ۲۰ سوره نساء)

(وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ‌ زَوْجٍ‌ مَكانَ‌ زَوْجٍ‌ )
(و اگر تصميم گرفتيد كه همسر ديگرى به جاى همسر خود انتخاب كنيد.)
زوج در آیه مذکور به زن اطلاق شده است.


۲.۲ - زَوْجُكَ‌ (آیه ۳۵ سوره بقره)

(يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ‌ الْجَنَّةَ)
(اى آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن.)
زوج در آیه مذکور و آیه ذیل به مرد اطلاق شده است.


۲.۳ - زَوْجاً (آیه ۲۳۰ سوره بقره)

(فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ‌ زَوْجاً غَيْرَهُ)
(بعد از آن، زن بر او حلال نخواهد بود؛ مگراين كه همسر ديگرى انتخاب كند.)


۲.۴ - زَوْجِها (آیه ۵۸ سوره مجادله)

(قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجادِلُكَ فِي‌ زَوْجِها )
(خداوند سخن آن زن را كه درباره همسرش با تو گفتگو مى‌كرد شنيد.)


۲.۵ - أَزْواجاً (آیه ۲۴۰ سوره بقره)

ازواج‌ هم در زنان به كار رفته است، مثل‌:
(وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ‌ أَزْواجاً)
(و كسانى كه از شما در آستانه مرگ قرار مى‌گيرند و همسرانى از خود به جا مى‌گذارند.)


۲.۶ - أَزْواجَهُنَ‌ (آیه ۲۳۲ سوره بقره)

هم در مردان به کار رفته است، مثل:
(فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ‌ أَزْواجَهُنَ‌ إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ )
(و هنگامى‌كه زنان را طلاق داديد و به پايان عدّه خود رسيدند، مانع آن‌ها نشويد كه با همسران سابق خويش، ازدواج كنند؛ اگر رضايت در ميان آنان، به طرز پسنديده‌اى برقرار گردد.)
ظاهرا استعمال شدن ازواج در مردان فقط اين آيه است.


۲.۷ - زَوْجٍ‌ (آیه ۵ سوره حج)

زوج و ازواج در گیاهان نيز به كار رفته است، مثل‌:
(وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِ‌زَوْجٍ‌ بَهِيجٍ)
(و از هر نوع گياهان بهجت‌انگيز مى‌روياند.)


۲.۸ - الْأَزْواجَ‌ (آیه ۳۶ سوره یس)

(سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ‌ الْأَزْواجَ‌ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ )
(منزّه است كسى كه تمام زوج‌ها را آفريد، از آن‌چه زمين مى‌روياند.)


۲.۹ - زَوْجَيْنِ‌ (آیه ۴۰ سوره هود)

زوج درباره حيوانات نيز آمده‌ است، مثل:
(قُلْنَا احْمِلْ فِيها مِنْ كُلٍ‌ زَوْجَيْنِ‌ اثْنَيْنِ)
(به نوح گفتيم: از هر يک از انواع حيوانات، يک جفت نر و ماده در آن كشتى حمل كن.)


۲.۱۰ - أَزْواجٍ‌ (آیه ۱۴۳ سوره انعام)

(ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ‌ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ)
(هشت زوج از چهارپایان؛ از میش دو زوج (نر و ماده) و از بز دو زوج (نر و ماده). )
در زبان عرب‌ (زَوْجَيْنِ‌) به معنى يک جفت است و لفظ «(اثْنَيْنِ)» براى بيان آن است.



در ماده ذكر وعده كرديم درباره نر و مادگى كه قرآن آن را در بسيارى از آيات مطرح كرده، سخن گویيم.
يكى از اسرار عجيب خلقت نر و مادگى موجودات است. اگر در حيوان و گياه اين واقعيت وجود نداشت هيچ يک چيز، دو چيز نمی‌شد، جاى از بين رفته‌ها پر نمی‌گرديد و توليد و تكثير مطلقاً معنایى نداشت؛ ولى خداوند با اين وسيله نقص عالم را جبران و آن را پيوسته به سوى كمال می‌راند.
بشر با فكر ساده خود ابتدا آن را فقط در انسان و حيوان می‌دانست. در اثر پيشرفت علم احساس كرد كه اين واقعيت در عالم گياه نيز حكم‌ فرما است و اگر نباتات به وسيله حشرات و بادها تلقيح نگردند، ميوه به دست نخواهد آمد. از قديم به وجود نر و مادگى در بعضى درختان مثل خرما پى‌پرده بودند، ولى بعدها عموميت آن روشن گرديد.
قرآن كريم پا را از همه فراتر گذاشته و مساله نر و مادگى را در تمام موجودات اعلان می‌كند؛ اعم از زنده و غير زنده. درباره حيوان و انسان كه روشن است و بعضى از آيات آن گذشت.

۲.۸ - الْأَزْواجَ‌ (آیه ۳۶ سوره یس)

درباره نباتات آمده‌:
(سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ‌ الْأَزْواجَ‌ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ)
«پاک و منزه است خدایی كه از رویيدنی‌هاى زمين و از شما مردمان جفت‌ها (نر و ماده‌ها) قرار داد و از چيزهایی كه نمی‌دانيد نيز جفت‌ها قرار داد.»
در گذشته كه اين واقعيت به ثبوت‌ نرسيده بود بزرگان ازواج را در آيه اصناف معنى می‌كردند؛ ولى علم نشان داد كه قرآن چه مسئله عجيبى را مطرح می‌كند.


۳.۲ - زَوْجَيْنِ‌ (آیه ۳ سوره رعد)

(وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ‌ اثْنَيْنِ )
(و در آن از انواع ميوه‌ها يک جفت آفريد.)
در آيه‌ فوق گرچه نسبت زوجيت به خود ثمره داده شده است؛ ولى ظاهراً منظور توليد شدن آن‌ها در اثر زوجيت است. بعضى از بزرگان آن را دو صنف گفته‌اند. يک صنف مال زمستان و صنف دیگر مال تابستان است، مانند بعضى ميوه‌ها ولى اين خيلى بعيد است و با كليّت آيه كه فرموده‌ «مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ» جور در نمی‌آيد كه همه آن‌ها صيفی و شتوی ندارند.


۳.۳ - زَوْجَيْنِ‌ (آیه ۴۹ سوره ذاریات)

(وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ‌ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ)
(و از هر چيز يک جفت آفريديم و اين‌ها همه براى آن است كه شايد متذكّر شويد.)
اين آيه روشن می‌كند كه قانون نر و مادگى در تمام موجودات بدون استثناء جارى است. امروز بشر پس از فرو رفتن در درون اشياء و شكافتن ذرّات و رسيدن به اتم دانسته است كه اتم‌ها از الكترون و پروتون تشكيل يافته‌اند. الكترون‌ها بار منفى و پروتون‌ها بار مثبت دارند. آن دو نيز نر و ماده‌ هستند و موجودات همه از آن ذرّات تشكيل يافته‌اند.
(سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ)
(منزّه است پروردگار تو، پروردگار صاحب قدرت، از آن‌چه آنان توصيف مى‌كنند.)


۲.۷ - زَوْجٍ‌ (آیه ۵ سوره حج)

(وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِ‌ زَوْجٍ‌ بَهِيجٍ)
«زمين حركت كرد، بالا آمد و هر صنف و هر جور رویيدنى نشاط آور را رويانيد.»


۳.۵ - زَوْجٍ ( آيه ۷ شعراء )

(أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ)
(آيا آنان به زمين نگاه نكردند كه چه قدر از انواع گياهان پرارزش در آن رويانديم.)


۳.۶ - زَوْجٍ (آیه ۱۰ لقمان)

(فَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ)
(در روى زمين انواع گوناگونى از گياهان پرارزش رويانديم.)


۳.۷ - زَوْجٍ ( آیه ۷ ق)

(وَ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ )
(از هر نوع گياه بهجت‌انگيز در آن رويانديم.)



(وَ إِذَا النُّفُوسُ‌ زُوِّجَتْ‌)
(و هر كس با همسان خود قرين گردد.)
ظاهرا مراد از آن جفت شدن انسان‌ها با اعمالشان است. درباره آن گفته‌اند: مراد ملكه‌هاى اعمال است كه شخص با آن‌ها مزدوج می‌گردد، يا هر انسان به هم شكل خود از اهل آتش و بهشت قرين شود، يا ارواح به اجساد بر گردد، يا هر فريفته به فريبنده ملحق‌ شود و يا مؤمنین با حورالعین و کفّار با شیاطین هم قرين گردند.
قول اخير عبارت اخراى كلام ما است و بنا بر تجسّم عمل مراد قرين شدن انسان با عمل خويش است.


۴.۱ - أَزْواجٌ‌ (آیه ۵۷ سوره ص)

(هذا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ‌ أَزْواجٌ‌)
(«اين آب جوشان و چرک بد بو است، آن‌ را بچشند و ديگرى مثل حميم و غساق كه هم نوع هستند، آن را هم بچشند.»
حمیم آب جوشان، غسّاق چنان‌كه مجمع البیان گفته چرک بسيار بد بو، شكل، مشابه و نظير است. ازواج چنان‌كه گفته‌اند به معنى انواع و اقسام است.


۴.۲ - أَزْواجُكُمْ‌ (آیه ۷۰ سوره زخرف)

(ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ‌ تُحْبَرُونَ)
(به آن‌ها خطاب مى‌شود؛ شما و همسرانتان در نهايت شادمانى وارد بهشت شويد.)


۴.۳ - أَزْواجُهُمْ‌ (آیه ۵۶ سوره یس)

(هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ‌ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ)
(آن‌ها و همسرانشان در سايه‌هايى از قصرها و درختان بهشتى بر تخت‌ها تكيه زده‌اند.)
می‌توان گفت مراد از اين ازواج زنان دنيوى انسان هستند كه اهل بهشت شده‌اند؛ به قرينه آيه‌ ذیل:


۴.۴ - أَزْواجِهِمْ‌ (آیه ۲۳ سوره رعد)

(جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ‌ )
(همان باغ‌هاى جاويدان بهشتى كه همراه پدران و همسرانشان، وارد آن مى‌شوند. )
و شايد مراد ازواج بهشتى و حور العين باشند.


۴.۵ - أَزْواجَهُمْ‌ (آیه ۲۲ سوره صافات)

(احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ‌ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ . مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى‌ صِراطِ الْجَحِيمِ)
(در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مى‌شود: ستمكاران و همرديف‌های آن‌ها و آن‌چه را مى‌پرستيدند، گرد آوريد. آرى آن‌چه را غير از خدا مى‌پرستيدند جمع كنيد و به سوى راه دوزخ هدايتشان نماييد.)
ممكن است مراد زنان دنيایى باشد كه با شوهران شريک ظلم بوده‌اند و اين وضع به خصوصى است كه زن و شوهر در دنيا با هم ظالم باشند و در آخرت نيز از هم جدا نشوند؛ چنان‌كه درباره ابولهب و زن او آمده‌:
(سَيَصْلى‌ ناراً ذاتَ لَهَبٍ . وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ)
(و به زودى وارد آتشى شعله‌ور و پرلهيب مى‌شود و نيز همسرش، در حالى كه هيزم‌كش دوزخ است.)
احتمال دارد ازواجى باشند كه از اعمال بد تجسّم يافته‌اند و يا همشكلانى در عذاب باشند كه خدا فرمود: (وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ . وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ . حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ . وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ )
(و هر كس از ياد خداوند رحمان، روى‌گردان شود شيطانى را بر او مسلط مى‌سازيم كه همواره همنشين او خواهد بود. آن‌ها (شياطين‌) اين گروه را از راه خدا باز مى‌دارند، در حالى كه گمان مى‌كنند هدايت‌يافتگان حقيقى آن‌ها هستند. تا زمانى كه در قيامت نزد ما حاضر شود، مى‌گويد: اى كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود؛ چه بد همنشينى بودى! ولى به آن‌ها مى‌گوييم: اين گفتگوها امروز به حال شما سودى ندارد، چرا كه ظلم كرديد و همه در عذاب شركت داديد.)
در اين آيات شيطان با گناهكار قرين است‌ ، او را پيوسته گمراه مي‌كند، روز قيامت نيز او را قرين خود مى‌بيند ، اعتذار سودى نمی‌دهد و هر دو مشتركا وارد عذاب می‌شوند. آيا مراد از ازواج و هم شكل‌ها اين شياطين‌ هستند كه فرمود:
(احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ‌ )
(در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مى‌شود: ستمكاران و همرديفانشان و آن‌چه را مى‌پرستيدند، گرد آوريد. )



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۸۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۴.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۲، ص۳۰۵.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۴.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۴.    
۶. نساء/سوره۴، آیه۲۰.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۱.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،ج۴، ص۴۰۷.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۲۵۷.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۳۲.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۸.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۳۵.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،ج۱، ص۱۹۴.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۲۶.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۳۲.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۸.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۲۳۰.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۵۴.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۳۵.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۸.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۸۰.    
۲۴. مجادله/سوره۵۸، آیه۱.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۲.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۱۱.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۷۷.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۴۶    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۱۰.    
۳۰. بقره/سوره۲، آیه۲۴۰.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۹.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۶۳.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۴۲.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۳۸.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۰۲.    
۳۶. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۵۶-۳۵۷.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۳۷.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۶.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۸۳.    
۴۲. حج/سوره۲۲، آیه۵.    
۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳۲.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۰۹.    
۴۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۴۵.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۸۳.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۱۴.    
۴۸. یس/سوره۳۶، آیه۳۶.    
۴۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۲.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۱۵۱.    
۵۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۲۰۲.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۲.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۹.    
۵۴. هود/سوره۱۱، آیه۴۰.    
۵۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۶.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۳۴۰.    
۵۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۲۲۶.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۵۷.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۷.    
۶۰. انعام/سوره۶، آیه۱۴۳.    
۶۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۴۷.    
۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۵۰۹.    
۶۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۷۰.    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۳۰۴.    
۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۸۱.    
۶۶. یس/سوره۳۶، آیه۳۶.    
۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۲۹-۱۳۰.    
۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۸۷-۸۸.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۰۲.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۲۷۴.    
۷۱. رعد/سوره۱۳، آیه۳.    
۷۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۹.    
۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۹۷-۳۹۸.    
۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۹۱-۲۹۲.    
۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۲-۱۳.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۰.    
۷۷. ذاریات/سوره۵۱، آیه۴۹.    
۷۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۲.    
۷۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۲.    
۸۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۷۳.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۸۲.    
۸۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۲۹.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۳۹.    
۸۴. صافات/سوره۳۷، آیه۱۸۰.    
۸۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۲.    
۸۶. حج/سوره۲۲، آیه۵.    
۸۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۰۹.    
۸۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۴۵.    
۸۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۸۳.    
۹۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۱۴.    
۹۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۵.    
۹۲. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد،    
۹۳. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۴، ص۱۱۵.    
۹۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۱۴.    
۹۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۷.    
۹۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۷.    
۹۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۴۸.    
۹۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۵۱.    
۹۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۷.    
۱۰۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۹.    
۱۰۱. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۰.    
۱۰۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۱    
۱۰۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۱۵.    
۱۰۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۱۱.    
۱۰۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۱۶۵.    
۱۰۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۹۱.    
۱۰۷. ق/سوره۵۰، آیه۷.    
۱۰۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۸.    
۱۰۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۰۹.    
۱۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۴۰.    
۱۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۴۱.    
۱۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۱۳.    
۱۱۳. تکویر/سوره۸۱، آیه۷.    
۱۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۶.    
۱۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۵۰.    
۱۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۱۴.    
۱۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۲۸.    
۱۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۷۷.    
۱۱۹. ص/سوره۳۸، آیات۵۷ - ۵۸.    
۱۲۰. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۴۵۶.    
۱۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۳۴.    
۱۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۱۹.    
۱۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۱۲۴.    
۱۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۵۳.    
۱۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۵۲.    
۱۲۶. زخرف/سوره۴۳، آیه۷۰.    
۱۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۴.    
۱۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۸۲.    
۱۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۲۱.    
۱۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۶۳.    
۱۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۸۵.    
۱۳۲. یس/سوره۳۶، آیه۵۶.    
۱۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۴.    
۱۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۵۰.    
۱۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۰۱.    
۱۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۲۴.    
۱۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۲۸۳.    
۱۳۸. رعد/سوره۱۳، آیه۲۳.    
۱۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۲.    
۱۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۷۴.    
۱۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۴۶.    
۱۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۵۶.    
۱۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۴۵.    
۱۴۴. صافات/سوره۳۷، آیات۲۲ - ۲۳.    
۱۴۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۹۶.    
۱۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۰.    
۱۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۶۵.    
۱۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، چ۸، ص۳۰۱.    
۱۴۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۶.    
۱۵۰. لهب/سوره۱۱۱، آیات۳- ۴.    
۱۵۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۳.    
۱۵۲. زخرف/سوره۴۳، آیات۳۶- ۳۹.    
۱۵۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۲.    
۱۵۴. صافات/سوره۳۷، آیه۲۲.    
۱۵۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زوج»، ج۳، ص۱۸۵.    






جعبه ابزار