زَلَق (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زَلَق (به فتح زاء و لام) از واژگان
قرآن کریم به معنای محلى است كه قدم در آن میلغزد و ثابت نمىماند.
در
قرآن کریم به معنی زمین بیعلف و خالی است.
زَلَق محلى است كه قدم در آن میلغزد و ثابت نمىماند.
در
اقرب گويد: «
زَلَقَتْ قَدَمُهُ زَلَقاً: زَلَّتْ» و آنگاه به معنى
زمین بىعلف و خالى استعمال میشود.
چنانكه
راغب و
طبرسی گفتهاند.
به مواردی از
زَلَق که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ يُرْسِلَ عَلَيْها حُسْباناً مِنَ السَّماءِ فَتُصْبِحَ صَعِيداً زَلَقاً) (و
مجازات حساب شدهاى از
آسمان بر
باغ تو فرو فرستد، به گونهاى كه آن را به زمين بىگياهى مبدل كند.)
زلق در آيه زمين خشک و خالى است. زلق مصدر نيز آمده است چنانكه از اقرب نقل شد.
(وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ.) يعنى «حقّا نزديک است
کفّار با نگاهها و چشمان خيره خود تو را بلغزانند و به زمين افكنند آنگاه كه
قرآن را شنيدند و گويند كه وى
دیوانه است.»
«إِنْ» مخفّف از مثقله است.
ظاهرا مراد از لغزاندن همان به زمين افكندن و كشتن است لذا
مجمع آن را از ابنعباس
«يقتلونك، يهلكونك» نقل كرده است.
ناگفته نماند آيه شريفه دلالت دارد بر آنچه
چشم زخم اثر دارد امروزه علم هيپنوتيزم هم اين مطلب را آفتابى كرده است نيرویى كه از چشم شخص خارج میشود حتى میتواند طرف را بخواباند.
در
نهج البلاغه حکمت ۳۹۰ فرموده : «
«الْعَيْنُ حَقُّ وَ الرُّقَى حَقٌّ وَ السِّحْرُ حَقٌّ.»»
يعنى «چشم
زخم و عوذهها كه در آنها میدمند و سحر حق است و اثر دارند.»
ابن ابی الحدید در ذيل حكمت فوق كه قسمتى از آن نقل شده و به شماره شرح او ۴۰۸ است به طور تفصيل سخن گفته كه قابل استفاده است.
از جمله میگويد: جمعى از ياران
رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) در سفرى به قبيلهاى گذشتند و اهل قبيله آنها را ميهمان نكردند و گفتند: آيا در ميان شما راقى هست رقيهاى بنويسيد كه رئيس قبيله را حشرهاى گزيده است؟ مردى گفت: آرى پس براى او
سوره حمد را نوشت رئيس صحّت يافت در مقابل رمهاى
گوسفند به او دادند قبول نكرد و گفت: تا رسول خدا (صلّىاللهعليهوآله) بيايد چون حضرت تشريف آوردند قضيه را به محضرش عرض كردند و نويسنده گفت: به
حیات شما قسم جز فاتحة الكتاب ننوشتم. فرمود چه میدانيد آن رقيه است. رمه را بگيريد و سهمى هم به من بدهيد.
در
صافی گويد: در خبر است كه «
انَّ الْعَيْنَ لَيُدْخِلُ الرَّجُلَ الْقَبْرَ وَ الْجَمَلَ الْقِدْرَ» چشم
زخم، مرد را به
قبر و
شتر را به ديگ داخل میكند.
مؤلف گويد
سیوطی آن را در
الجامع الصغیر نقل كرده است.
در مجمع گويد: در خبر آمده كه
اسماء بنت عمیس به
حضرت رسول (صلّیاللهعلیهوآله) گفت: پسران جعفر را چشم
زخم میرسد پس رقيه ضد چشم
زخم براى آنها تهيّه كنم: فرمود آرى اگر چيزى به قدر (خداوند) سبقت میكرد هر آينه آن چشم
زخم بود.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زلق»، ج۳، ص۱۷۵.