• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زَلَف (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





زَلَف (به فتح زاء و لام) یکی از واژگان به کار رفته در قرآن کریم و به معنای نزديک شدن و مقدم گشتن است.



زَلَف به معنای نزديک شدن و مقدم گشتن است. در اقرب آمده «زَلَفَ‌ زَلْفاً و زَلِيفاً: تقدم و تقرب»
[۴] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «زلف».
در نهایه گويد: اصل آن نزديک و مقدم گشتن است. در صحاح گويد: «أَزْلَفَهُ‌ أي قَرَّبَه»


در قرآن مجيد مطلق نزديک شدن و نيز به معنى تقرب و منزلت آمده است در مجمع شعرى در اين باره آورده است:

و كلّ يوم مضى او ليلة سلفت‌فيها النّفوس الى الاجال‌ تَزْدَلِفُ‌


يعنى در هر روز و شبى كه می‌گذرد مردم به أجل‌ها نزديک می‌شوند.
(وَ أُزْلِفَتِ‌ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ) «بهشت به پرهیزکاران نزديک گرديد.»
(وَ أَزْلَفْنا ثَمَّ الْآخَرِينَ) «ديگران را به آن‌جا نزديک كرديم.» بعضى آن را به معنى جمع دانسته و گفته «ديگران را در آنجا جمع كرديم.» و گفته‌اند ليله مزدلفه يعنى شب اجتماع ولى طبرسی آن‌را نزديک كردن گفته و مزدلفه را نيز از آن گرفته است.


زلفى در قرآن مصدر آمده به معنى نزديكى و تقرب و هم اسم مصدر آمده به معنى منزلت و مقام.
مثل‌ (ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ‌ زُلْفى‌ ...) (اينها را نمى‌پرستيم مگر به خاطر اين‌كه ما را به خداوند نزديک كنند. ...) زلفى مفعول مطلق است براى «يقرّبونا» تقدير چنين می‌شود «الا ليقربونا الى اللّه تقريبا»
همچنين آيه‌ (وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى‌ ...) (اموال و فرزندانتان هرگزشما را نزد ما مقرّب نمى‌سازد. ...)
و مثل‌ (وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‌ وَ حُسْنَ مَآبٍ) (و او نزد ما داراى مقامى والا و سرانجامى نيكوست.)
و در اين دو آيه اسم مصدر است به معنى مقام و منزلت.
اقرب الموارد گويد: الف آن براى تأنيث است و آن را در آيه سباء كه گذشت مصدر گفته و گويد بعضى آن را اسم مصدر دانسته‌اند مثل سلام و كلام.
[۲۰] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «زلف».



(وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ) (در دو طرف روز، و اوايل شب، نماز را برپا دار.)
بعضى آن را زلف (بر وزن صُرَد) خوانده‌اند كه جمع زلفة و منزلت است و بعضى بر وزن عُنُق خوانده‌اند در اين صورت مفرد است.
طبرسى از ابن عباس و ابن زيد نقل می‌كند كه زلف اول ساعات شب است يعنى نزديكی‌هاى شب. جوهری می‌گويد: زلفة قسمتى از اول شب است و جمع آن زلف (بر وزن صرد) آيد. قاموس نيز چنين گفته به هر حال معناى اوّلى در آن، ملحوظ است و ظاهر آيه نمازهاى پنجگانه يوميه را معين می‌كند: نمازهائی كه در دو طرف روزاند عبارت‌اند از نماز صبح و ظهر و عصر و نمازهاى اوائل شب همان مغرب و عشاء می‌باشند.
ولى عیّاشی در تفسير خود از حريز از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل می‌كند كه فرمود «أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ» دو طرف روز مغرب و صبح است‌ «وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ» و آن نماز عشاء آخرى است.
بنا بر اين حدیث آيه از ذكر نماز ظهر و عصر ساكت است.
المیزان از تهذيب نقل می‌كند كه زراره از امام باقر (علیه‌السّلام) نقل كرده كه: خداوند در اين باره فرموده‌ «أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ» آن صلوة عشاء آخر است. آنگاه می‌گويد: حديث خالى از ظهور نيست كه دو طرف نهار قبل از ظهر و بعد از ظهر است تا شامل اوقات پنجگانه گردد.


(فَلَمَّا رَأَوْهُ‌ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا) (هنگامى كه آن وعده الهى را از نزديک مى‌بينند، صورت كافران زشت و سياه مى‌گردد.)
طبرسى گويد زلفة مصدر است و واحد و جمع در آن يكسان می‌باشد و مزدلفه از آن است و در اثر نزديكى به مکه مزدلفه گفته‌اند و گاهى جمع زلفة زلف (بر وزن صرد) می‌آيد.
بايد دانست كه زلفة در آيه مصدر به معنى فاعل است يعنى «چون عذاب را نزديک ديدند قبيح شد صورت كفّار.»


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ذا»، ج۳، ص۱۷۳.    
۲. زبیدی، مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۲، ص۲۵۵.    
۳. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۹، ص۱۳۸.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «زلف».
۵. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایه، ج۲، ص۳۰۹.    
۶. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۴، ص۱۳۷۰.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۲۹۹.    
۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۹۰.    
۹. ق/سوره۵۰، آیه۳۱.    
۱۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۶۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۰۰.    
۱۲. زمر/سوره۳۹، آیه۳.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۸.    
۱۴. سباء/سوره۳۴، آیه۳۷.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۲.    
۱۶. ص/سوره۳۸، آیه۲۵.    
۱۷. ص/سوره۳۸، آیه۴۰.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۴.    
۱۹. سباء/سوره۳۴، آیه۳۷.    
۲۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «زلف».
۲۱. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۴.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۳۴.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۰۵.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۰۶.    
۲۵. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۴، ص۱۳۷۰.    
۲۶. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۸۱۶.    
۲۷. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۶۱.    
۲۸. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۶۶.    
۲۹. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۸۹.    
۳۰. ملک/سوره۶۷، آیه۲۷.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۴.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۴۹۳.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۴۹۴.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زلف»، ج۳، ص۱۷۳.    






جعبه ابزار