• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زَجْر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





زَجْر (به فتح راء و سکون جیم) از واژگان قرآن کریم به معنای راندن با صدا است.



زَجْر به معنای راندن با صدا است سپس گاهى در صدا و گاهى در مطلق راندن به كار می‌رود.
عبارت راغب چنين است «الزَّجْرُ طرد بصوت. ثم يستعمل فى الطرد تارة و فى الصوت اخرى»
صحاح، قاموس و اقرب منع و نهى گفته‌اند. اين معانى قريب به هم‌ هستند.


به مواردی از زَجْر که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - زَجْرَةٌ (آیه ۱۹ سوره صافات)

(فَإِنَّما هِيَ‌ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ)
يعنى «قیامت فقط يک صيحه و يا يک حركت است آن‌گاه همه زنده شده نگاه می‌كنند.»
آيه در جواب كسانى است كه وقوع قيامت را بعيد می‌دانستند. چون وقوع قيامت با صيحه و فرياد است‌. (إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ) (صيحه واحدى بيش نيست، فريادى عظيم بر مى‌خيزد ناگهان همگى نزد ما احضار مى‌شوند.) لذا زجره به معنى صيحه است يعنى با يک صيحه قيامت بر پا می‌شود. طبرسی كه زجر را برگرداندن گفته می‌گويد: گویى مردم از حال خود به محشر برگردانده شده‌اند.


۲.۲ - ازْدُجِرَ (آیه ۹ سوره قمر)

(فَكَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ)
يعنى «بنده ما نوح را تكذيب كرده و گفتند ديوانه است و منع و طرد شد گوئى فرياد كشيده گفته‌اند: ساكت باش!»


۲.۳ - مُزْدَجَرٌ (آیه ۴ سوره قمر)

(وَ لَقَدْ جاءَهُمْ‌ مِنَ الْأَنْباءِ ما فِيهِ‌ مُزْدَجَرٌ)
يعنى «از اخبار گذشتگان به آن‌ها آمد چيزی‌كه در آن موعظه و منع از ارتكاب گناهان است.»
ازدجار به معنى زجر است. مزدجر در آيه مصدر میمی است چنان‌كه المیزان گفته شده است.


۲.۴ - زَجْراً (آیه۲ سوره صافات)

(فَالزَّاجِراتِ‌ زَجْراً • فَالتَّالِياتِ ذِكْراً • إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ)
(و به نهى‌كنندگان (فرشتگان بازدارنده‌)، و تلاوت‌كنندگان پياپى آيات الهى، كه به یقین معبود شما يگانه است.)
راجع به اين آيات رجوع شود به «تلى» كه مشروحا گفته شده است.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۵۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۷۸.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۱۵.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۷۸.    
۵. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۶۶۸.    
۶. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۳۹۹.    
۷. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۲، ص۵۲۳.    
۸. صافات/سوره۳۷، آیه۱۹.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۹۵.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۶۳.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۰۰.    
۱۳. یس/سوره۳۶، آیه۵۳.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۳.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۸۷.    
۱۶. قمر/سوره۵۴، آیه۹.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۱۰.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶۷.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۱۲.    
۲۱. قمر/سوره۵۴، آیه۴.    
۲۲. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۵۶.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۹۱.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۵۶.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۶.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۱۱.    
۲۷. صافات/سوره۳۷، آیات۲- ۴.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۶.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۷۹.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۲۰.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۵۴.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان،، ج۸، ص۲۹۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زجر»، ج۳، ص۱۵۷.    






جعبه ابزار