زَجْر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زَجْر (به فتح زاء و سکون جیم) از
واژگان نهج البلاغه به معنای راندن با صدا است، گاهی در مطلق صدا و گاهی در مطلق راندن و منع و نهی به کار رود؛ اما ظاهرا بیشتر درباره
موعظه و منع از
محرمات است. از مشتقات این ماده در
نهج البلاغه استعمال شده، به صورت:
إِزْدَجار (به همزه مکسور و سکون زاء و فتح دال) به معنی زجر،
مُزْدَجَر (به ضم میم و سکون زاء و فتح دال و جیم) مصدر میمی است به معنی موعظه و منع،
إِنْزَجار (به همزه مکسور و سکون نون و فتح زاء) به معنی نهی کردن که برای مطاوعه است.
امام علی (علیهالسّلام) درباره
قیامت و
قرآن مجید و مدد از
خدا در مقابل
شیطان و... از این ماده استفاده کرده است.
زَجْر به معنای راندن با صدا است. گاهی در مطلق صدا و گاهی در مطلق راندن و منع و نهی به کار رود، از این ماده موارد زیادی در «نهج» آمده است و ظاهرا بیشتر درباره موعظه و منع از محرمات است.
إِزْدَجار به معنی زجر و در اصل «ازتجار» بوده است.
إِنْزَجار برای مطاوعه است؛ «زجرته فانزجر» او را نهی کردم، نهی را قبول کرد.
مُزْدَجَر مصدر میمی است به معنی موعظه و منع.
این ماده در موضوعات و قالبهای مختلفی در نهج البلاغه به کار رفته است؛ از جمله:
«مزدجر» مصدر میمی است به معنی موعظه و منع؛ چنانکه امام (علیهالسّلام) فرموده:
«وَزُجِرْتُمْ بِمَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ وَمَا يُبَلِّغُ عَنِ اللهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّماءِ إِلاَّ البَشَرُ» «موعظه شده دید با چیزی که در آن موعظه هست بعد از
ملائکه آسمان جز بشر از جانب خدا تبلیغ نمیکند (یعنی من تبلیغ کننده از جانب خدا هستم)»
(شرحهای خطبه:
)
در
حکمت ۱۷۷ فرماید:
«ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثوَابِ الْـمُحْسِنِ» «آدم بدکار را از بدی منع کن با ثواب
نیکوکار.»
(شرحهای حکمت:
) یعنی چون نیکوکار را پاداش و مزد دادی، بدکار به امید آنکه او نیز پاداش یابد از کار بد کنار میکشد.
درباره قرآن مجید فرموده:
«فَالْقُرآنُ آمِرٌ زَاجِرٌ، وَصَامِتٌ نَاطِقٌ، حُجَّةُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ» «قرآن امر و نهی کننده است، بیزبان و گویاست حجّت خدا بر خلق است.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره قیامت فرموده:
«فَكَأَنَّكُمْ بَالسَّاعَةِ تَحْدُوكُمْ حَدْوَالزَّاجِرِ بِشَوْلِهِ» «حدو» راندن و ترغیب به رانده شدن.
شول بر وزن قول جمع شائله و آن شتری است که پستانش بزرگ شده و شیرش آماده است.
«زاجر» شتربان و راننده شتر است،
یعنی: «گویا قیامت میراند شما را به سوی خود مانند راندن شتربان شترهای شیرده خود را (که از راندن آنها صرف نظر نمیکند)»
(شرحهای خطبه:
)
مزجر و مزجره: محل زجر، جمع آن مزاجر است،
چنانکه فرموده:
«وَأَسْتَعِينُهُ عَلَى مَدَاحِرِ الشَّيْطَانِ وَمَزَاجِرِهِ، وَالاعْتِصَامِ مِنْ حَبَائِلِهِ وَمَخَاتِلِهِ» «از خدا مدد میخواهم بر اعمال فاضله که طرد کننده و منع کننده شیطانند و مدد میخواهم بر مصون ماندن از تلهها و حیلههای شیطان.»
(شرحهای خطبه:
)
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «زجر»، ج۱، ص۴۹۱-۴۹۲.