• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زَلَق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





زَلَق (به فتح زاء و لام) از واژگان قرآن کریم به معنای محلى است كه قدم در آن می‌لغزد و ثابت نمى‌ماند.
در قرآن کریم به معنی زمین بی‌علف و خالی است.



زَلَق محلى است كه قدم در آن می‌لغزد و ثابت نمى‌ماند.
در اقرب گويد: «زَلَقَتْ‌ قَدَمُهُ‌ زَلَقاً: زَلَّتْ» و آن‌گاه به معنى زمین بى‌علف و خالى استعمال می‌شود.
چنان‌كه راغب و طبرسی گفته‌اند.



به مواردی از زَلَق که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - زَلَقاً (آیه ۴۰ سوره کهف)

(وَ يُرْسِلَ عَلَيْها حُسْباناً مِنَ السَّماءِ فَتُصْبِحَ صَعِيداً زَلَقاً)
مجازات حساب شده‌اى از آسمان بر باغ تو فرو فرستد، به گونه‌اى كه آن را به زمين بى‌گياهى مبدل كند.)
زلق در آيه زمين خشک و خالى است. زلق مصدر نيز آمده است چنان‌كه از اقرب نقل شد.


۲.۲ - لَيُزْلِقُونَكَ‌ (آیه ۵۱ سوره قلم)

(وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ‌ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ.)
يعنى «حقّا نزديک است کفّار با نگاه‌ها و چشمان خيره خود تو را بلغزانند و به زمين افكنند آن‌گاه كه قرآن را شنيدند و گويند كه وى دیوانه است.»
«إِنْ» مخفّف از مثقله است.
ظاهرا مراد از لغزاندن همان به زمين افكندن و كشتن است لذا مجمع آن را از ابن‌عباس «يقتلونك، يهلكونك» نقل كرده است.
ناگفته نماند آيه شريفه دلالت دارد بر آن‌چه چشم زخم اثر دارد امروزه علم هيپنوتيزم هم اين مطلب را آفتابى كرده است نيرویى كه از چشم شخص خارج می‌شود حتى می‌تواند طرف را بخواباند.
در نهج البلاغه حکمت ۳۹۰ فرموده‌ : ««الْعَيْنُ حَقُّ وَ الرُّقَى حَقٌّ وَ السِّحْرُ حَقٌّ.»» يعنى «چشم زخم و عوذه‌ها كه در آن‌ها می‌دمند و سحر حق است و اثر دارند.»
ابن ابی الحدید در ذيل حكمت فوق كه قسمتى از آن نقل شده و به شماره شرح او ۴۰۸ است به طور تفصيل سخن گفته كه قابل استفاده است.
از جمله می‌گويد: جمعى از ياران رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در سفرى به قبيله‌اى گذشتند و اهل قبيله آن‌ها را ميهمان نكردند و گفتند: آيا در ميان شما راقى هست رقيه‌اى بنويسيد كه رئيس قبيله را حشره‌اى گزيده است؟ مردى گفت: آرى پس براى او سوره حمد را نوشت رئيس صحّت يافت در مقابل رمه‌اى گوسفند به او دادند قبول نكرد و گفت: تا رسول خدا (صلّى‌الله‌عليه‌وآله) بيايد چون حضرت تشريف آوردند قضيه را به محضرش عرض كردند و نويسنده گفت: به حیات شما قسم جز فاتحة الكتاب ننوشتم. فرمود چه می‌دانيد آن رقيه است. رمه را بگيريد و سهمى هم به من بدهيد.
در صافی گويد: در خبر است كه‌ «انَّ الْعَيْنَ لَيُدْخِلُ الرَّجُلَ الْقَبْرَ وَ الْجَمَلَ الْقِدْرَ» چشم زخم، مرد را به قبر و شتر را به ديگ داخل می‌كند.
مؤلف گويد سیوطی آن را در الجامع الصغیر نقل كرده است.
در مجمع گويد: در خبر آمده كه اسماء بنت عمیس به حضرت رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) گفت: پسران جعفر را چشم زخم می‌رسد پس رقيه ضد چشم زخم براى آن‌ها تهيّه كنم: فرمود آرى اگر چيزى به قدر (خداوند) سبقت می‌كرد هر آينه آن چشم زخم بود.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۷۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۲.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۱۷۷.    
۴. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۲، ص۵۵۱.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ص۳۸۲.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۲۷.    
۷. کهف/سوره۱۸، آیه۴۰.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۳۷.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۱۵.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۶۶.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۴۸.    
۱۳. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۲، ص۵۵۱.    
۱۴. قلم/سوره۶۸، آیه۵۱.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۴۸.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۸۸.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۲۴۸.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۰۰.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲.    
۲۰. سیدرضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۸۷۶، حکمت ۳۹۰.    
۲۱. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۹، ص۳۷۲.    
۲۲. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۹، ص۳۷۳.    
۲۳. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، ج۵، ص۲۱۶.    
۲۴. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیرصافی، ج۷، ص۲۷۱.    
۲۵. سیوطی، جلال الدین، جامع الصغیر، ج۲، ص۱۹۶.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زلق»، ج۳، ص۱۷۵.    






جعبه ابزار