• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ریح (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





ریح (به کسر راء) از واژگان قرآن کریم به معنای باد و بو است.
جمع آن در قرآن ریاح به کار رفته است.
ریح در قرآن هم در باد عذاب و هم باد رحمت به کار رفته ولی بیشتر درباه عذاب استعمال شده است.
در آیاتی از قرآن به موضوعاتی چون مسخّر بودن باد به حضرت سلیمان به اذن خداوند، نابود شدن قوم عاد به وسیله باد، تلقیح گیاهان به وسیله بادها پرداخته شده است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای ریح
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - الرِّيحَ (آیه ۳۳ سوره شوری)
       ۲.۲ - رِيحَ (آیه ۹۴ سوره یوسف)
       ۲.۳ - رِيحُكُمْ (آیه ۴۶ سوره انفال)
       ۲.۴ - الرِّياحَ (آیه ۵۷ سوره اعراف)
       ۲.۵ - الرِّيحِ (آیه ۶۹ سوره اسراء)
       ۲.۶ - بِرِيحٍ‌ (آیه ۲۲ سوره یونس)
       ۲.۷ - الرِّياحُ (آیه ۴۵ سوره کهف)
       ۲.۸ - باد در اطاعت سليمان
              ۲.۸.۱ - الرِّيحَ (آیه ۸۱ سوره انبیاء)
              ۲.۸.۲ - الرِّيحَ (آیه ۱۲ سوره سبأ)
              ۲.۸.۳ - الرِّيحَ (آیه ۳۶ سوره ص)
       ۲.۹ - باد نابودکننده قوم عاد
              ۲.۹.۱ - الرِّيحَ (آیه ۴۱ سوره ذاریات)
              ۲.۹.۲ - بِرِيحٍ‌ (آیه ۶ سوره حاقه)
              ۲.۹.۳ - رِيحاً (آیه ۱۶ سوره فصلت)
              ۲.۹.۴ - رِيحاً (آیه ۱۹ سوره قمر)
              ۲.۹.۵ - رِيحٍ (آیه ۱۱۷ سوره آل عمران)
              ۲.۹.۶ - رِيحٍ (آیه ۲۴ سوره احقاف)
       ۲.۱۰ - بادهاى آبستن كننده‌
              ۲.۱۰.۱ - رِيحٍ (آیه ۲۲ سوره حجر)
۳ - پانویس
۴ - منبع


ريح به معنای باد و بو است.
اصل آن روح است و واو به ياء بدل شده است.
جمع ريح در قرآن رياح به كار رفته‌ است.


به مواردی از ریح که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الرِّيحَ (آیه ۳۳ سوره شوری)

(إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ‌ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَواكِدَ عَلى‌ ظَهْرِهِ)
«اگر بخواهد باد را ساكن می‌كند آن‌ها در پشت دریا از جريان می‌افتد.»


۲.۲ - رِيحَ (آیه ۹۴ سوره یوسف)

(وَ لَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ)
يعنى «چون کاروان از مصر جدا شد پدرشان گفت بوى یوسف را استشمام می‌كنم.»
ريح در آيه به معنى بو است.


۲.۳ - رِيحُكُمْ (آیه ۴۶ سوره انفال)

(وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ‌ رِيحُكُمْ)
«منازعه نكنيد وگرنه زبون می‌شويد و نيرو و قدرتتان از بين می‌رود.»
مراد از ريح قدرت و نيرو است كه ريح توأم با نيروست. راغب اصفهانی آن را استعاره از غلبه گفته است.


۲.۴ - الرِّياحَ (آیه ۵۷ سوره اعراف)

(وَ هُوَ الَّذِي يُرْسِلُ‌ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ ...)
(او همان كسى است كه بادها را به عنوان بشارت، در پيشاپيش باران رحمتش مى‌فرستد.)


۲.۵ - الرِّيحِ (آیه ۶۹ سوره اسراء)

(فَيُرْسِلَ عَلَيْكُمْ قاصِفاً مِنَ‌ الرِّيحِ)
(و تندباد كوبنده‌اى بر شما بفرستد.)
ريح در قرآن هم در باد عذاب و هم در باد رحمت هر دو به كار رفته است گرچه در اوّلى بيشتر است مثل این آیه كه درباره باد عذاب است‌.


۲.۶ - بِرِيحٍ‌ (آیه ۲۲ سوره یونس)

(وَ جَرَيْنَ بِهِمْ‌ بِرِيحٍ‌ طَيِّبَةٍ ...)
(و بادهاى موافق كشتى‌نشينان را به سوى مقصد مى‌برد.)
در این آیه در باد رحمت است.


۲.۷ - الرِّياحُ (آیه ۴۵ سوره کهف)

(تَذْرُوهُ‌ الرِّياحُ ...)
(به گونه‌اى كه بادها آن را به هر سو پراكنده مى‌كند.)
ولى رياح همواره در بادهاى رحمت به كار رفته مگر دركه اعمّ است.


۲.۸ - باد در اطاعت سليمان

از مطالبی كه قرآن مجيد درباره باد تذكر می‌دهد، يكى آن‌كه باد به اذن خداوند به حضرت سليمان مسخّر بود. اينک آيات آن را نقل كرده سپس توجيهى كه در نظر داريم بيان می‌كنيم.

۲.۸.۱ - الرِّيحَ (آیه ۸۱ سوره انبیاء)

(وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ‌ ... • وَ لِسُلَيْمانَ‌ الرِّيحَ عاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلى‌ الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا فِيها وَ كُنَّا بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عالِمِينَ)
(و كوه‌ها و پرندگان را مسخّر داود ساختيم ... و تندباد را مسخّرِ سليمان ساختيم، كه به فرمان او به سوى سرزمينى كه آن را پربركت كرده بوديم حركت مى‌كرد؛ و ما از همه چيز آگاه بوده‌ايم.)
اين آيه صريح است در اين‌كه باد در حال طوفان و شدتش مطيع سليمان بود و به امر او تغيير جهت می‌داد و به طرف زمين مبارک (ظاهرا زمين فلسطین) می‌وزيد و جارى می‌شد.


۲.۸.۲ - الرِّيحَ (آیه ۱۲ سوره سبأ)

(وَ لِسُلَيْمانَ‌ الرِّيحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ ...)
يعنى «باد را به سليمان رام كرديم سير آن از صبح تا ظهر به اندازه مسير يک ماه و از ظهر تا شب به قدر يک ماه بود.»
يعنى در يک روز به اندازه دو ماه سير می‌كرد. در صافی و المیزان از تفسیر قمی نقل است كه باد تخت سليمان را حمل كرده در صبح به قدر يک ماه و در بعد از ظهر به قدر يک ماه راه می‌برد.


۲.۸.۳ - الرِّيحَ (آیه ۳۶ سوره ص)

(فَسَخَّرْنا لَهُ‌ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخاءً حَيْثُ أَصابَ)
يعنى «باد را به سليمان رام كرديم به دستور او هر كجا كه می‌خواست به آسانى و آرامى جارى می‌شد.»
رخو نرمى و آرامى است.
از سه آيه فوق روی هم روشن می‌شود كه باد هم در حال طوفان و هم در حال عادى مطيع سليمان بود.
توضيح اين مطلب به نظر نگارنده چنين است كه خداوند اراده بسيار قوى و نيرومند به حضرت سليمان عطا كرده بود كه چون اراده خويش را بر باد تحميل می‌كرد باد تغيير مسير داده و در جهتی كه سليمان می‌خواست می‌وزيد چنان‌كه وزير سليمان آصف بن برخیا چنان اراده قوى داشت كه آن را بر تخت ملکه سباء تحميل كرده و آن را از فاصله دور در يک چشم به هم زدن پيش سليمان حاضر كرد و در «سلم» آمده است.
اين عمل يكى از صفات خداست كه به حضرت سليمان و آصف مقدارى از آن را داده بود و نظير اين قضيّه است كرامت حضرت امام جواد علیه‌السّلام كه آن شخص را از شام به کوفه و از كوفه به مدینه و از مدينه به مکّه برد و بعد از اداى مناسک حج به شام آورد و سال بعد اين عمل را تكرار فرمود كه در كتب تواريخ و غيره مشهور است.
آقاى مهندس بازرگان در كتاب ذره بى انتها می‌نويسد: در بعضى از بيمارستان‌هاى غرب شخص هيپنوتيسم‌كننده اراده خويش را بر شخص بيمار تحميل می‌كند و او را بدون داروى بيهوشى عمل می‌كنند و كمترين دردى احساس نمی‌كند.
[۶۴] بازرگان، مهدی، ذره بی انتها، ص ۵۱.
نگارنده مشروح آن را در كتاب معاد از نظر قرآن و علم، در فصل كار بدون ابزار آورده‌ است.
[۶۵] قرشی بنایی، علی‌اکبر، معاد از نظر قرآن و علم.
آرى اين از آثار عجيب اراده بشرى است على هذا راجع به رام شدن باد در دست سليمان می‌توانيم سر نخ را به دست آوريم.


۲.۹ - باد نابودکننده قوم عاد

می‌دانيم قوم عاد كه پيامبرشان حضرت هود بود به وسيله باد از بين رفتند آيا آن باد طوفانى شكننده بود كه نابودشان كرد يا صفت ديگرى داشت؟ ابتدا آيات آن را نقل و سپس‌ به توضيح آن مى‌پردازيم:

۲.۹.۱ - الرِّيحَ (آیه ۴۱ سوره ذاریات)

(وَ فِي عادٍ إِذْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ‌ الرِّيحَ الْعَقِيمَ • ما تَذَرُ مِنْ شَيْ‌ءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ)
(و همچنين در سرگذشتِ عاد آيتى است در آن هنگام كه تندبادى بى‌باران بر آنها فرستاديم كه بر هيچ چيز نمى‌گذشت مگر اين‌كه آن را همچون استخوان‌هاى پوسيده مى‌ساخت.)
در اين دو آيه خبرى از طوفان نيست فقط باد با «عقيم» كه به معنى نازا است توصيف شده و آن باد خيرى نمى‌زاييد هر چه داشت شر بود و نيز در صفت آن گفته شده: به هر چه می‌رسيد آن را مانند استخوان پوسيده می‌كرد.


۲.۹.۲ - بِرِيحٍ‌ (آیه ۶ سوره حاقه)

(وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ‌ صَرْصَرٍ عاتِيَةٍ)
(و قوم عاد با تندبادى طغيانگر و سرد و پرصدا به هلاکت رسيدند.)


۲.۹.۳ - رِيحاً (آیه ۱۶ سوره فصلت)

(فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ‌ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِساتٍ ...)
(سرانجام تند بادى هول‌انگيز و سرد در روزهايى شوم و پر غبار بر آن‌ها فرستاديم....)


۲.۹.۴ - رِيحاً (آیه ۱۹ سوره قمر)

(إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ‌ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ • تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ)
(ما تندباد وحشتناک و سردى را در روزى شومِ مستمر بر آنان فرستاديم كه مردم را همچون تنه‌هاى نخل ريشه كن شده از جا برمى‌كند!)
در آیه دیگر آمده: (تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْ‌ءٍ بِأَمْرِ رَبِّها فَأَصْبَحُوا لا يُرى‌ إِلَّا مَساكِنُهُمْ ...)
(همه چيز را به فرمان پروردگارش در هم مى‌كوبد و نابود مى‌كند. (آرى) آنها صبح كردند در حالى كه چيزى جز خانه‌هايشان به چشم نمى‌خورد.)
اوصافی كه در اين آيات براى باد ذكر شده يكى «صرصر» است كه آن‌را باد بسيار سرد و باد پر صدا معنى كرده‌اند. در مجمع از فراء نقل شده: آن باد سردى است كه مثل آتش می‌سوزاند.


۲.۹.۵ - رِيحٍ (آیه ۱۱۷ سوره آل عمران)

(كَمَثَلِ‌ رِيحٍ فِيها صِرٌّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ)
(همانند باد سوزانى است كه به زراعت قومى بوزد.)
در مجمع آن را باد بسيار سرد گفته و گويد: ممكن است صرّ صداى باد بسيار سرد باشد.
راغب نيز صرصر را باد بسيار سرد گفته است.
از امام باقر علیه‌السّلام در صافى باد سرد نقل شده است.
صفت ديگر آن باد «عاتِيَةٍ» است كه به معنى طغيان كننده و فزون از حدّ می‌باشد و آن ممكن است در شدّت وزيدن و يا در شدّت سردى باشد.
صفت ديگر آن‌ «تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْ‌ءٍ» است و تدمیر به معنى هلاكردن و فنا ساختن است.
روی هم رفته به دست می‌آيد كه آن باد طوفان شكننده نبوده كه ديارشان را زير و رو كند و از (فَأَصْبَحُوا لا يُرى‌ إِلَّا مَساكِنُهُمْ) بر می‌آيد كه منازلشان از بين نرفته بود. على هذا آن باد، بادى سرد و سوزان بوده و قوم هود را منجمد كرده و از بين برده است.
بادهایی كه از قطبين به طرف استوا می‌وزند بسيار سرد و سوزان‌اند اگر بادهاى گرمی كه از اقيانوس‌ها بر می‌خيزند آنها را معتدل نكنند بلاى بزرگى به بار خواهند آورد. آن باد به تصريح قرآن هفت شب و هشت روز پى در پى سرزمين قوم عاد را مورد حمله قرار داده و در تسخير خود گرفته است.


۲.۹.۶ - رِيحٍ (آیه ۲۴ سوره احقاف)

(فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُّمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ )
(هنگامى كه آن عذاب را به صورت ابر گسترده‌اى ديدند كه به سوى درّه‌ها و آبگيرهاى آنان در حركت است خوشحال شدند گفتند: «اين ابرى است كه بر ما مى‌بارد!» به آنها گفته شد: اين همان چيزى است كه براى آمدنش شتاب مى‌كرديد، تند بادى است وحشتناک كه عذاب دردناكى در آن است.)

طبق این آيه تكّه ابرى همراه داشته است. البته آن باد سرد باد عاتى و خارج از جريان معمولى بود و خدا خواسته بود كه از نواحى قطبى بدون بر خورد با مانعى به سرزمين آن‌ها بوزد. و سرانجام همه آنها را به صورت ريشه‌هاى پراكنده خرما در آورد.


۲.۱۰ - بادهاى آبستن كننده‌



۲.۱۰.۱ - رِيحٍ (آیه ۲۲ سوره حجر)

(وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ ...)
(ما بادها را براى بارور ساختن ابرها فرستاديم؛ و از آسمان آبى نازل كرديم، و شما را با آن سيراب ساختيم.)
در اين شكى نيست كه عوامل تلقيح میوه‌ها و گل‌ها و غيره يكى حشرات و يكى بادها است ولى آيه فوق در اين زمينه نيست زيرا پس از لواقح فرموده‌ «فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً» و گرنه می‌فرمود «فاخرجنا من الثّمرات» پس اين تلقيح چيست؟ كه نتيجه‌اش نزول باران است مراد از آن تلقيح سوزن‌هاى یخ و برگه‌هاى برف است كه در طبقات بالاى جو هستند بادهاى گرم خود را به آن‌ها می‌زنند و آنها را تلقيح و ذوب می‌كنند تا به صورت باران به زمين بيايند اگر اين بادها آن برگه‌ها را باردار و ذوب نكنند هرگز آنها به صورت باران به زمين نخواهند آمد. مشروح اين مطلب در «برد» ذيل آيه‌ (وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ) (...و از آسمان - از كوه‌هايى در آن [ ابرهايى به شكل كوه‌ ] - دانه‌هاى تگرگ نازل مى‌كند.) گذشت به آنجا رجوع شود.

۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۳۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۷۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۳۶۱.    
۴. شوری/سوره۴۲، آیه۳۳.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۸۹.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۶۱.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۴۹.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۹.    
۹. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۴.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۳۴.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۴۴.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۹۳.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۰۲.    
۱۴. انفال/سوره۸، آیه۴۶.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۱۲۶.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۹۵.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۲۳۱.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۸۴۲.    
۱۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ص۳۷۰.    
۲۰. اعراف/سوره۷، آیه۵۷.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۷.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۹۹.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۶۰.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۳۷.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۶۵.    
۲۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۹.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۹.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۱۳.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۵۵.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۷۵.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۶۰.    
۳۲. یونس/سوره۱۰، آیه۲۲.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۱.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۵۰.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۶.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۷۹.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۸۲.    
۳۸. کهف/سوره۱۸، آیه۴۵.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۸.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۴۲.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۱۸.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۷۲.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۳۱.    
۴۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه ۷۹- ۸۱.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۸.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۴۲.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۱۳.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۵۲.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۹۳.    
۵۰. سباء/سوره۳۴، آیه۱۲.    
۵۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۴۷.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۶۳.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۲۵.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۹۸.    
۵۵. فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، ج۶، ص۸۳.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۶۷.    
۵۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۵۳.    
۵۸. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۹۹.    
۵۹. ص/سوره۳۸، آیه۳۶.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۱۱.    
۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۰۵.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۱۰۷.    
۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۳.    
۶۴. بازرگان، مهدی، ذره بی انتها، ص ۵۱.
۶۵. قرشی بنایی، علی‌اکبر، معاد از نظر قرآن و علم.
۶۶. ذاریات/سوره۵۱، آیات۴۱-۴۲.    
۶۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۲.    
۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۷۱.    
۶۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۸۰.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۲۲.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۰.    
۷۲. حاقّه/سوره۶۹، آیه۶.    
۷۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۶.    
۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۵۵.    
۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۹۳.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۲۵۹.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۶.    
۷۸. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۶.    
۷۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۸.    
۸۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۷۱.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۷۶.    
۸۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۲.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۱.    
۸۴. قمر/سوره۵۴، آیات۱۹-۲۰.    
۸۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۹.    
۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۱۴.    
۸۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۷۰.    
۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۹.    
۸۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۸۷.    
۹۰. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۵.    
۹۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۵.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۱.    
۹۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۱۷.    
۹۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۵.    
۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۹۸.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۸۶.    
۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۲۱۵.    
۹۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۱۸.    
۹۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۱۸.    
۱۰۰. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ص۴۸۲.    
۱۰۱. فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، ج۱، ص۳۷۳.    
۱۰۲. حاقّه/سوره۶۹، آیه۶.    
۱۰۳. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۵.    
۱۰۴. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۵.    
۱۰۵. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۴.    
۱۰۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۰۵.    
۱۰۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۲۳.    
۱۰۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۱۲.    
۱۰۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۱۲.    
۱۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۶.    
۱۱۱. حجر/سوره۱۵، آیه۲۲.    
۱۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۳.    
۱۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۱۳.    
۱۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۴۵.    
۱۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۷۹.    
۱۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۱۳.    
۱۱۷. نور، سوره۲۴، آیه۴۳.    
۱۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ریح»، ج۳، ص۱۳۹.    






جعبه ابزار