رساله ذهبیه امام رضا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رساله ذهبیه یا
مذهّبه، نوشتاری در دانش پزشکی و منسوب به
امام رضا علیهالسلام است. نتیجه بررسیها در اسناد، شواهد تاریخی و نسخههای موجود این است که حتی اگر بتوان کتابی به نام «
الرسالة الذهبیه» را به امام رضا ـ عليهالسلام ـ نسبت داد، اما انتساب نسخههای موجود فعلی به حضرتشان ثابت نبوده و نمیتوان با عنوان «سنت» بدان
عمل کرد.
طب الرضا با نام «
رساله ذهبیه» یا «
مذهّبه»،
نوشتاری در دانش پزشکی و منسوب به امام رضا ـ عليهالسلام ـ است.
برخی مباحث این
کتاب، عبارت است از:
۱. تمثیلات زیبایی درباره اعضای مهم بدن؛ مانند:
قلب، رگها، دماغ، دستها، پاها، چشمها، گوشها،
زبان و...؛
۲. مطالب متنوعی پیرامون
بهداشت، بیماریها، خواص خوراکیها و آشامیدنیها و
گیاهان، و شیوه پیشگیری از بیماری و درمان آنها؛
۳. بیان منشأ دردها و بیماریهایی که بر هر یک از اعضای بدن وارد میشود؛
۴. نام ماههای سال: ماه آزار، نیسان، ایار، حزیران، تموز، آب، ایلول، تشرین اول، تشرین آخر، کانون اول، کانون آخر و شباط و ارائه دستور العملهایی متناسب با شرایط آب و هوایی در هر یک از این ماهها؛
۵. بیان حالات طبیعی انسان در ادوار عمر، وقت و چگونگی حجامت و فصد، چگونگی حمام گرفتن و... .
چنانکه از آغاز
رساله ذهبیه مشخص است؛ این متن، به درخواست مأمون عباسی به نگارش درآمده
و نامگذاری آن به ذهبیه و یا مذهبّه، به جهت دستور او به نگارش این رساله با آب طلا بوده است.
در سند این رساله نقل شده است: در نیشابور، در نشستی علمی در حضور مأمون و با شرکت پزشکان و فیلسوفان برجسته و نامور آن روزگار (نظیر یوحَنّا
بن ماسَوَیه، جبرئیل
بن بَختیشوع، صالح
بن سِلهِمَه (بهلمه) هندی و تنی چند از
دانشمندان و اهل نظر) سخن از طب و تندرستی و تدبیر خوردنیها و آشامیدنیها به میان آمد و درباره آن به بحث و نظر نشستند و از چگونگی تکوین و ساختار بدن
انسان و طبایع چهارگانه متضاد در آن و سود و زیان غذاها سخن راندند. در این میان امام رضا ـ عليهالسلام ـ ساکت نشسته بود. مأمون از ایشان خواست که وارد گفتوگو شود و درباره موضوع بحث
سخن بگوید.
امام رضا ـ عليهالسلام ـ فرمود: «من در این باره تجربیاتی دارم که درستی آن را با
آزمایش، گذشت زمان و بهره
مندی از
دانش گذشتگان دریافتهام که عُذری برای ندانستن و وانهادن این تجربیات وجود ندارد. آن مطالب را همراه برخی دیگر از نکتههای مربوط به آن ـ که آگاهی از آن مورد نیاز است ـ مکتوب خواهم کرد».
آوردهاند که مأمون در آن روز عازم بَلخ بود و شتابان بدان دیار رفت و
امام علیهالسلام د ر نیشابور ماند. آنگاه، مأمون از بلخ نامهای به امام نوشت و از ایشان خواست که به وعدهاش عمل کند. امام رضا ـ عليهالسلام ـ پس از دریافت نامه، رسالهای در این باره نگاشت.
آنچه سبب انتساب این رساله به امام رضا ـ عليهالسلام ـ شده است، گفتههای
علماء و نسخههای موجود این رساله است:
شیخ طوسی (متوفای ۴۶۰ق) در کتاب «
الفهرست» خویش و در معرفی آثار
محمد بن حسن
بن جمهور عمّی بصری، از کتاب «
الرسالة المذهبّه» نام میبَرَد که
محمد بن حسن
بن جمهور، آن را از امام رضا ـ عليهالسلام ـ
روایت کرده است.
ابن شهر آشوب مازندرانی (متوفای ۵۸۸ق) در کتاب
معالم العلماء، در معرفی آثار
محمد بن حسن
بن جمهور مینویسد: «الرسالة المذهّبة عن الرضا - صلوات الله علیه - فی الطب».
شیخ منتجبالدین علی
بن عبیدالله بن بابویه (متوفای ۶۰۰ق) نیز در کتاب «
الفهرست» خویش و در ضمن ترجمه فضلالله
بن علی راوندی، از اثری با نام «ترجمة العلوی للطبّ الرضوی» نام میبَرَد.
برخی احتمال دادهاند که این کتاب، ترجمه و یا شرح
رساله ذهبیه باشد؛
ولی ما تنها از نام کتاب آگاهیم و بدان دسترسی نداریم.
علامه مجلسی در توثیق مصادر «
بحار الأنوار»، این کتاب را با نام «
طب الرضا» معرفی کرده
و آن را از کتب مشهور برشمرده است.
نسخه مشهور رساله ذهبیهای که اکنون چاپ شده و در دسترس ماست، دستنوشته محقق کرکی (متوفای ۹۴۰ق) است. این نسخه در
اختیار علامه مجلسی بود و ایشان متن کامل آن را در کتاب «
بحار الأنوار» وارد کرد.
نسخههای دیگر این رساله، با این نسخه تفاوتهایی دارند؛ برخی از آنها متونی را اضافه آوردهاند و برخی دیگر، مقداری از متون را ندارد. تفاوتهای جزئی فراوان دیگری نیز در اجزای این رساله به چشم میخورد.
از
رساله ذهبیه، سه نسخه کهنتر از نگارش مرحوم محقق کرکی تاکنون یافت شده است؛ ولی بعد از نگارش ایشان، نسخههای این کتاب فراوان شدهاند.
ارزیابی سندی
رساله ذهبیه، نیازمند
شناخت کامل طُرُق و بررسی رجالی افراد واقع در اسناد آن است.
علامه مجلسی گزارش نسبتاً جامعی از مجموعه اسناد فراهم آورده است.
برخی گزارشهای موجود از
رساله ذهبیه، از جمله گزارش مرحوم محقق کرکی، مُرسل است. تمام گزارشهای مُرسل و مسند هم در نهایت، به یک نفر؛ یعنی
محمد بن جمهور عمّی منتهی میشود. مشکل اصلی در میزان اعتبار سند نیز همین راوی است که در میان رجالیان، توثیق ندارد و متهم به غلو میباشد.
افزون بر مشکل موجود درباره راوی اول رساله ذهبیه، طُرُق موجود در نسخهها و فهرستها هم معمولاً دچار مشکل هستند. بیشتر نسخههای موجود از رساله، سند متصل به امام رضا ـ عليهالسلام ـ ندارند و مرسل محسوب میشوند.
ممکن است برخی با ادعای تساهل و سختگیری نکردن در مطالب غیر فقهی، ضعف سندیِ
رساله ذهبیه را توجیه کنند. در جواب میگوییم که این ادعا در موردی صحیح است که قراین متنی، اعتبار متن
حدیث یا مضمون آن را اثبات کنند.
در این موارد، بررسی شواهد و قراین درونمتنی و برونمتنی ـ که سبب کاهش یا افزایش اعتماد بر متن میگردد ـ اهمیت بیشتری مییابد. که علامه مجلسی هم به آنها پرداخته است و نسبت به اعتبار این رساله تردید داشته و این تردید را با قدری تأمل در بیان ایشان میتوان دریافت،
و با آنکه مجلسی تلاش میکند، ابتدا شهرتی از این رساله در میان علما به دست دهد، اما به نظر میرسد ناخواسته از همان آغاز، رگههایی از تردید در لابهلای سخنانش ظاهر میشود. ((مثلاً میگوید: «...لَکِنْ کَانَ فِی نُسْخَتِهَا الَّتِی وَصَلَتْ إِلَیْنَا اخْتِلَافٌ فَاحِشٌ أَشَرْنَا إِلَی بَعْضِهَا»؛ ولی نسخهای که به ما رسیده اختلاف فراوان دارد که ما به برخی از آنها اشاره کردیم.))
در این نوشتار به برخی تردیدهای ایشان و قراین کاهنده
اعتماد به متن این رساله اشاره میشود:
مقایسه متن رساله ذهبیه با دیگر متون طبی دوره
هارون و مأمون، معلوم میکند که این رساله نیز نوشتاری همانند آنهاست و مطلب خاصی افزون بر آنها ندارد.
این جلسه در هر کجا که تشکیل شده باشد، باید در حدود سالهای ۲۰۱ تا ۲۰۳ق، یعنی پس از حرکت امام رضا ـ عليهالسلام ـ از
مدینه به سمت خراسان و قبل از شهادت ایشان اتفاق افتاده باشد؛ درحالیکه بنا بر گزارشهای تاریخی، جبرئیل
بن بختیشوع در این سالها به دستور مأمون و به اتهام همکاری با امین، در «حضرة» ((«حِضرة» - به کسر حاء و سکون ضاد - اسم مکانی در تهامه است و «الحَضر» - به فتح حاء و سکون ضاد - اسم شهری است که بین تکریت و موصل و فرات واقع شده است.))
زندانی بوده است. او در همان سالها از زندان آزاد شد؛ ولی هنگام ورود مأمون به «حضرة» در سال ۲۰۵ ق، او از کار پزشکی نیز ممنوع شد.
سید
بن طاووس در کتاب «
الأمان من اخطار الأسفار و الأزمان»، دو رساله درباره حفظ الصحّة گزارش کرده است:
أ. رساله قسطا
بن لوقای بعلبکی؛ ب. رساله برء الساعة نگاشته
محمد بن زکریای رازی؛
با این وجود، جناب سید
بن طاووس رساله ذهبیه را ـ که در همین موضوع است و بخشی از آن، مشابه رساله قسطا
بن لوقا است ـ نقل نکرده و حتی بدان اشاره نیز ننموده است. با توجه به کُرنش جناب
سید بن طاووس در مقابل متون نقلی میتوان اطمینان یافت که ایشان این رساله را از امام رضا نمیشمرده است.
محقق کرکی (متوفای ۹۴۰ق) - که نسخه رساله ذهبیه توسط ایشان استنساخ شده و به دست علامه مجلسی رسیده است ـ نیز در کتاب فقهی گسترده خویش، یعنی «
جامع المقاصد»، به این رساله استناد نکرده است.
همگام با این بزرگواران، هیچیک از فقیهان قبل از دوره علامه مجلسی، به این رساله استناد نکردهاند. این نکته بسیار عجیب مینماید که نگاشتهای از
معصوم وجود داشته باشد و در طول حدود هفتصد سال، هیچ گزارشی از آن در مصادر حدیثی نقل نشود.
تنها پس از انتشار این رساله در «
بحار الأنوار»، برخی فقیهان همچون فاضل هندی (متوفای ۱۱۳۷ق)،
سید علی
بن محمد طباطبایی حائری (متوفای ۱۲۳۱ق)،
ملا
احمد نراقی (متوفای ۱۲۴۵ق)،
و محمدحسن نجفی (متوفای ۱۲۶۶ق)،
به این رساله استناد کردهاند.
یکی از بخشهای بحثبرانگیز
رساله ذهبیه، سفارش نویسنده به مأمون درباره خوردن تِریاق اکبر بعد از حجامت است.
تریاق اکبر (فاروق)، دارویی ترکیبی است که از اثر درمانی خارق العادهای برخوردار است.
اجزای اصلی این دارو، عبارتاند از:
شراب،
گوشت مارِ افعی و جندبیدستر که بیضه یک نوع سگ است.
خوردن این دارو به سبب دارا بودن اجزای نجس و حرام، جایز نیست.
نکته جالب آنکه محقق کرکی نیز تریاق اکبر را حرام شمرده و آن را فاقد مالیت دانسته است.
علامه مجلسی در توجیه این قسمت از
رساله ذهبیه نوشته است: تریاق اکبر را باید بر تریاقی حمل کرد که دارای اجزای حرام نباشد.
برخی دیگر از شارحان
رساله ذهبیه نیز نوشتهاند: در حالت غیر اضطرار، باید تریاق اکبر بدون اجزای حرام مصرف شود.
به نظر میرسد که این توجیه، تمام نباشد؛ زیرا:
اولاً، تریاق اکبر، نامی مشهور برای دارویی خاص است. اگر مراد نویسنده رساله از آن، نبودن اجزای حرام و نجس باشد، باید به صراحت بیان شود.
ثانیاً، بوعلی سینا درباره این دارو نوشته است: پزشکان بسیاری تلاش کردند تا اجزای تریاق فاروق را کم و زیاد کنند و ترکیب جدیدی تولید نمایند و نام خود را جاودانه سازند، ولی موفق نبودند؛ زیرا اثر جادویی و معجزهآسای آن فقط در همان ترکیب اولیه وجود دارد.
از این سخن معلوم میشود که ترکیب این دارو، با چنین خواصی غیر قابل تغییر است.
با توجه به اینکه به رسالهای با نام «
رساله ذهبیه» یا «
طب الرضا» در مصادر کهن شیعی اشاره شده است، احتمال صدور رسالهای اینگونه از امام رضا ـ عليهالسلام ـ منتفی نیست؛ ولی انتساب نسخههای موجود کتاب «
الرسالة الذهبیّه» به
امام رضا علیهالسلام ثابت نیست و نمیتوان با آن به عنوان «سنت» روبهرو شد و بدان
عمل کرد؛ زیرا افزون بر تضعیف راوی اول، افتادگی در اسناد نیز دارد و ممکن است به
تحریف یا تصحیف دچار شده باشد.
قراینی نیز اعتماد به متن این رساله را کاهش میدهد؛ مانند تنافی برخی مطالب آن با یافتههای روایی و پزشکی، تجویز خوردن «تریاق فاروق» در غیر حالت ضرورت و اضطرار با وجود آنکه از اجزای حرام و نجس تشکیل شده است و...، از قراینی است که
اعتماد بر این متن را کاهش میدهد.
پایگاه اسلام کوئست.