• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ردی (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





رَدَی (به فتح راء و دال) از واژگان قرآن کریم به معنای هلاکت است.
مشتقات رَدَی که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
تَرَدّی به معنای قرار گرفتن در معرض هلاكت؛
مُتَرَديه به معناى حيوانى است كه از بلندى افكنده شود تا بميرد.


رَدَى به معنی هلاكت است. تَرَدّی به معنای قرار گرفتن در معرض هلاكت می‌باشد.


مشتقات و کاربردهای واژه رَدَی در آیات قرآن عبارتند از:

۲.۱ - فَتَرْدى‌ (آیه ۱۶ سوره طه)

(فَلا يَصُدَّنَّكَ عَنْها مَنْ لا يُؤْمِنُ بِها وَ اتَّبَعَ هَواهُ‌ فَتَرْدى‌) «تو را آنكه به قيامت ایمان ندارد و تابع هوای نفس است از قیامت باز ندارد هلاک می‌گردى.»

۲.۲ - لَتُرْدِينِ‌ (آیه ۵۶ سوره صافات)

(قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ‌ لَتُرْدِينِ‌) «گفت به خدا قسم نزديک بود هلاكم كنى.»

۲.۳ - تَرَدَّى‌ (آیه ۱۱ سوره لیل)

تَرَدّی به معنای قرار گرفتن در معرض هلاكت می‌باشد.
(وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى‌) يعنى «چون در معرض هلاكت قرار گيرد مال وى بى نيازش نمی‌كند.»

۲.۴ - الْمُتَرَدِّيَةُ (آیه ۳ سوره مائده)

مُتَرَديه به معنى ساقط شده و آن حيوانى است كه از بلندى افكنده شود تا بميرد و آن در جاهلیت رسم بود كه اسلام آن را ممنوع كرد و در «بحر» گذشت‌.
(وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطِيحَةُ ...) (و حیوان به زجر كشته شده، و حيوانى كه براثر پرت شدن از بلندى بميرد، و حيوانى كه به ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشد. ...)

۲.۵ - کاربرد در نهج البلاغه

در نهج البلاغه خطبه ۸۸ فرموده‌ : «وَ ظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَى «پرچمهاى هلاكت و بدبختى آشكار شده بود.» (شرح‌های خطبه: )

۲.۶ - کاربرد در صحیفه سجادیه

و در دعای ۱۷ صحیفه سجادیه آمده‌ : «وَ اسْلُكْ بِنَا مِنَ التُّقَى خِلَافَ سَبِيلِهِ مِنَ‌ الرَّدَى‌» «و خلاف راه هلاكت‌بار او ما را به راه تقوا رهنمون شو.»


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۸۱.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۸۱.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۵۱.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۵۱.    
۵. طه/سوره۲۰، آیه۱۶.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۹۷.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۴۲.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۱.    
۱۰. صافات/سوره۳۷، آیه۵۶.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۰۹.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۸.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۸۵.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۴.    
۱۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۵۱.    
۱۶. لیل/سوره۹۲، آیه۱۱.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۱۰.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۰۳.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۳۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶۱۰.    
۲۱. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۷.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۶۸.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۶۵.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۹۹.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۳.    
۲۷. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۱۷۵، خطبه۸۸.    
۲۸. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۱، ص۱۵۶، خطبه۸۷.    
۲۹. صبحی صالح، نهج البلاغه، ج۱، ص۱۲۲، خطبه۸۹.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۷۵، خطبه۸۹.    
۳۱. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۶۵۲.    
۳۲. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۶۵۷.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۳، ص۶۲۱.    
۳۴. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۲۶۴.    
۳۵. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۶، ص۳۸۷.    
۳۶. صحیفه سجادیه، ترجمه انصاریان، دعای ۱۷، ص۱۰۱.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ردی»، ج۳، ص۸۱.    






جعبه ابزار