ذَيْل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ذَيْل (به فتح ذال و سکون یاء) از
واژگان نهج البلاغه و
مصدر به معنای دراز شدن و به
زمین رسيدن است.
ذَيْل اگر
اسم باشد به معنای دامن و پایین است.
همچنین ذيل به معنى
تکبّر و تبخّر نيز آمده است.
از مشتقات آن در نهج البلاغه
ذَيّال (به فتح ذال و یاء مشدد) است که آدم طويل القّد و طويل الذيل را گويند كه تكبّر مىكند و پايين لباس خويش را بر زمين مىكشد.
چهار مورد از اين ماده در
نهج البلاغه به کار رفته است.
ذَيْل مصدر است به معنى دراز شدن و به زمين رسيدن. مثل گوشههاى دامن لباس كه به زمين مىرسد و اسم است به معنى دامن و پايين.
«
الذَيْل آخر كل شيءٍ و ذَيْلُ الثوب و الازارِ ما جُرَّ منهُ اذا اسبل.»
ذيل به معنى تكبّر و تبخّر نيز آمده است: «
ذالَ الرَّجُلُ: تَبَخترَ فجرَّ ذَيْله.»
على هذا
ذَيّال آدم طويل القّد و طويل الذيل را گويند كه تكبّر مىكند و پايين لباس خويش را بر زمين مىكشد.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) به
ابوموسی اشعری مىنويسد آنگاه كه اهل
کوفه را از رفتن به يارى امام باز مىداشت:
«فإذا قَدِمَ عَلَيْکَ رَسولی فارْفَعْ ذَيْلَکَ و اشْدُدْ مِئْزَرَکَ و اخْرُجْ مِنْ جُحْرِکَ وَ انْدُبْ مَنْ مَعَکَ فإِنْ حَقَّقْتَ فانْفُذْ وَ إِنْ تَفَشَّلْتَ فابْعُدْ.» «چون فرستاده من پيش تو آمد، دامنت را بالا زن و كمربندت را محكم كن، از سوراخت بيرون بيا، آنها را كه تحت حكومت تو هستند به يارى من برخوان. اگر تابع حقى فرمان مرا اجرا كن و اگر مىترسى كنار برو.»
(با
منافق بايد چنين سخن گفت)
آن حضرت در وصف
حجاج بن یوسف فرموده:
«أَما وَاللهِ لَيُسَلَّطَنَّ عَلَيْكُمْ غُلامُ ثَقيف الذَّيّالُ الْمَيّالُ يَأْكُلُ خَضِرَتَكُمْ وَ يُذيبُ شَحْمَتَكُمْ إِيه أَبا وَذَحَةَ!» «ميّال» به معنای بسيار
ظالم و ميلكننده از
حق است.
یعنی «بدانيد به
خدا قسم غلام
قبیله ثقیف بر شما مسلّط مىشود كه بسيار متكبر و بسيار ستمگر است رویيدنیهايتان را مىخورد و پيهتان را
ذوب مىكند هر چه مىخواهى بكن ای پدر
خنفسا.»
حضرت فرموده:
«الرّیاحُ بِأَذیالِها» «اطراف بادهاست.»
چهار مورد از اين ماده در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ذیل»، ج۱، ص۴۲۱.