دَأْب (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دَأْب (به فتح دال و سکون همزه) از
واژگان قرآن کریم به معنای عادت، شأن و تلاش است.
دَأْب به معنای عادت و شأن و تلاش است.
طبرسی فرموده:
دأب به معنى عادت است. «دَأَبَ يَدْأَبُ»
آنگاه گويند كه كسى به چيزى عادت كند و در آن مستمرّ باشد.
به مواردی از
كَدَأْبِ که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا) يعنى «عادت و طريقه اين
کفّار مانند عادت
آل فرعون و پيشينيان است كه آيات ما را تكذيب كردند.»
(تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَباً) «هفت سال به عادت خود
زراعت میكنيد.»
(وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ) «
آفتاب و
ماه را به خدمت شما گماشت كه هميشه روانند.»
مراد از دائِبَيْنِ آنست كه در سير و وضع خود مستمرّاند و به آن عادت دارند يعنى:
در
نهج البلاغه آمده
«الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ دَائِبَانِ فِي مَرْضَاتِهِ.» (خورشيد و ماه در راه اطاعت فرمان او سير مىكنند.)
محمد عبده آن را تلاش معنى كرده است
كه به شب و روز دائبان گويند كه در رفتن و آمدن عادت دارند.
(... إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ • مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزابِ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ) در
قاموس و
صحاح دأب را عادت و شأن معنى كرده و در
نهایه میگويد: دأب به معنى عادت و كار است و اصل آن به معنى تلاش و زحمت است.
فكر میكنم كه معنى دأب در آيه فوق همان شأن و قضيّه باشد يعنى: «من بر شما از نظير روز احزاب مىترسم كه مثل واقعه
قوم نوح و
عاد و
ثمود ...، به سر شما آيد.»
مجمع آن را در آيه عادت خدا گرفته
يعنى مثل عادت خدا در باره قوم نوح و عاد.
بیضاوی كلمه جزاء مقدّر كرده
يعنى «مثل جزاء عادت قوم نوح ...» ولى آنچه ما گفتيم بهتر است.
كلمه دأب پنج بار و دائبين يكبار در قرآن مجيد آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «دأب»، ج۲، ص۳۲۲.