خدا و تولیدمثل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نسبت دادن فرزند از راه
تولید مثل، از مصادیق
افترا به
خداوند است.
وقالوا اتخذ الله ولدا سبحـنه بل له ما فی السمـوت والارض کل له قـنتون.(و (
یهود و
نصاری و
مشرکان) گفتند: «
خداوند، فرزندی برای خود انتخاب کرده است»! -منزه است او- بلکه آنچه در آسمانها و
زمین است، از آن اوست؛ و همه در برابر او خاضعند! )
یـاهل الکتـب لا تغلوا فی دینکم ولا تقولوا علی الله الا الحق انما المسیح عیسی ابن مریم رسول الله وکلمته القـها الی مریم وروح منه فـامنوا بالله ورسله ولا تقولوا ثلـثة انتهوا خیرا لکم انما الله الـه وحد سبحـنه ان یکون له ولد له ما فی السمـوت وما فی الارض وکفی بالله وکیلا.(ای
اهل کتاب! در
دین خود، غلو (و زیاده روی) نکنید! و در باره خدا، غیر از حق نگویید! مسیح
عیسی بن مریم فقط فرستاده خدا، و کلمه (و مخلوق) اوست، که او را به
مریم القا نمود؛ و روحی (شایسته) از طرف او بود. بنابر این، به خدا و
پیامبران او،
ایمان بیاورید! و نگویید: «(خداوند) سه گانه است! » (از این
سخن) خودداری کنید که برای شما بهتر است! خدا، تنها معبود یگانه است؛ او منزه است که فرزندی داشته باشد؛ (بلکه) از آن اوست آنچه در آسمانها و در زمین است؛ و برای تدبیر و سرپرستی آنها، خداوند کافی است.)
قالوا اتخذ الله ولدا سبحـنه هو الغنی له ما فی السمـوت وما فی الارض ان عندکم من سلطـن بهـذا اتقولون علی الله ما لا تعلمون(گفتند: «خداوند فرزندی برای خود انتخاب کرده است»! (از هر عیب و نقص و احتیاجی) منزه است! او بی نیاز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچ گونه دلیلی بر این ادعا ندارید! آیا به
خدا نسبتی میدهید که نمیدانید؟! )
قل ان الذین یفترون علی الله الکذب لا یفلحون.(بگو: «آنها که به خدا
دروغ میبندند، (هرگز) رستگار نمیشوند!)
ویجعلون لله البنـت سبحـنه ولهم ما یشتهون(آنها (در پندار خود،) برای
خداوند دختران قرارمیدهند؛ -منزّه است (از اینکه فرزندی داشته باشد)- ولی برای خودشان، آنچه را میل دارند قائل میشوند...)
ویجعلون لله ما یکرهون وتصف السنتهم الکذب ان لهم الحسنی لا جرم ان لهم النار وانهم مفرطون.(آنها برای خدا چیزهایی قرارمی دهند که خودشان از آن
کراهت دارند (فرزندان دختر)؛ با این حال زبانشان به دروغ میگوید سرانجام نیکی دارند! از این رو برای آنان
آتش است؛ و آنها از پیشگامان (
دوزخ) اند. )
افاصفـکم ربکم بالبنین واتخذ من الملــئکة انـثـا انکم لتقولون قولا عظیمـا.(آیا پروردگارتان فرزندان پسر را مخصوص شما ساخته، و خودش دخترانی از
فرشتگان برگزیده است؟! شما سخن بزرگ (و بسیار زشتی) میگویید!)
وینذر الذین قالوا اتخذ الله ولدا(و (نیز) آنها را که گفتند: «خداوند، فرزندی (برای خود) انتخاب کرده است»،
انذار کند.)
ما لهم به من علم ولا لابائهم کبرت کلمة تخرج من افوههم ان یقولون الا کذبـا.(نه آنها (هرگز) به این سخن
یقین دارند، و نه پدرانشان! سخن بزرگی از دهانشان خارج میشود! آنها فقط دروغ میگویند!)
وقالوا اتخذ الرحمـن ولدا (و گفتند: «
خداوند رحمان فرزندی برای خود برگزیده است».)
لقد جئتم شیــا ادا.(راستی مطلب زشت و زنندهای گفتید!)
ما اتخذ الله من ولد وما کان معه من الـه اذا لذهب کل الـه بما خلق ولعلا بعضهم علی بعض سبحـن الله عما یصفون.(خدا هرگز فرزندی برای خود انتخاب نکرده؛ و
معبود دیگری با او نیست؛ که اگر چنین میشد، هر یک از خدایان مخلوقات خود را تدبیر و اداره میکردند و بعضی بر بعضی دیگر برتری میجستند (و
جهان هستی به تباهی کشیده میشد)؛ منزّه است خدا از آنچه آنان توصیف میکنند!)
فاستفتهم الربک البنات ولهم البنون• ام خلقنا الملــئکة انـثـا وهم شـهدون• الا انهم من افکهم لیقولون• ولد الله وانهم لکـذبون• اصطفی البنات علی البنین.
وجعلوا له من عباده جزءا ان الانسـن لکفور مبین(آنها برای خداوند از میان بندگانش جزئی قرار دادند (و
ملائکه را دختران خدا خواندند)؛
انسان کفرانکننده آشکاری است!)
ام اتخذ مما یخلق بنات واصفـکم بالبنین(آیا از میان مخلوقاتش دختران را برای خود انتخاب کرده و پسران را برای شما برگزیده است؟!)
وجعلوا الملــئکة الذین هم عبـد الرحمـن انـثـا اشهدوا خلقهم ستکتب شهـدتهم ویسـلون.(آنها
فرشتگان را که بندگان
خداوند رحمانند مؤنّث پنداشتند؛ آیا شاهد
آفرینش آنها بوده اند؟! گواهی آنان نوشته میشود و (از آن) بازخواست خواهند شد!)
ان الذین لا یؤمنون بالاخرة لیسمون الملــئکة تسمیة الانثی.(کسانی که به
آخرت ایمان ندارند، فرشتگان را دختر (خدا) نامگذاری میکنند!)
وانه تعــلی جد ربنا ما اتخذ صـحبة ولا ولدا(و اینکه بلند است مقام باعظمت
پروردگار ما، و او هرگز برای خود همسر و فرزندی انتخاب نکرده است!)
وانا ظننا ان لن تقول الانس والجن علی الله کذبـا.(و اینکه ما
گمان میکردیم که
انس و
جن هرگز بر خدا
دروغ نمیبندند!)
خداوند منزه از تناسل و
تولیدمثل است.
وقالوا اتخذ الله ولدا سبحـنه....
.. انما الله الـه وحد سبحـنه ان یکون له ولد... وما فی الارض وکفی بالله وکیلا.
بدیع السمـوت والارض انی یکون له ولد ولم تکن له صـحبة وخلق کل شیء وهو بکل شیء علیم.(او پدید آورنده آسمانها و
زمین است؛ چگونه ممکن است فرزندی داشته باشد؟! حال آنکه همسری نداشته، و همه چیز را آفریده؛ و او به همه چیز داناست.)
قالوا اتخذ الله ولدا سبحـنه هو الغنی...
ویجعلون لله البنـت سبحـنه...
وقل الحمد لله الذی لم یتخذ ولدا...(و بگو: «
ستایش برای خداوندی است که نه فرزندی برای خود انتخاب کرده، و نه شریکی در
حکومت دارد، و نه بخاطر ضعف و ذلّت، (حامی و) سرپرستی برای اوست!» و او را بسیار بزرگ بشمار!)
وینذر الذین قالوا اتخذ الله ولدا.
ما کان لله ان یتخذ من ولد سبحـنه اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون.(هرگز برای خدا شایسته نبود که فرزندی اختیار کند! منزّه است او! هرگاه چیزی را فرمان دهد، میگوید: «موجود باش!» همان دم موجود میشود!)
وقالوا اتخذ الرحمـن ولدا
ان دعوا للرحمـن ولدا
وما ینـبغی للرحمـن ان یتخذ ولدا.
وقالوا اتخذ الرحمـن ولدا سبحـنه...(آنها گفتند: «خداوند رحمان فرزندی برای خود انتخاب کرده است»! او منزه است (از این
عیب و
نقص)؛ آنها (فرشتگان) بندگان شایسته اویند. )
اما اتخذ الله من ولد وما ان معه من الـه اذا لذهب کل الـه بما خلق ولعلا بعضهم علی بعض سبحـن الله عما یصفون.
الذی له ملک السمـوت والارض ولم یتخذ ولدا...(خداوندی که
حکومت آسمانها و زمین از آن اوست، و فرزندی برای خود انتخاب نکرد، و همتایی در حکومت و مالکیّت ندارد، و همه چیز را آفرید، و به دقّت اندازهگیری نمود!)
الا انهم من افکهم لیقولون
ولد الله وانهم لکـذبون.
لو اراد الله ان یتخذ ولدا لاصطفی مما یخلق ما یشاء...(اگر (بفرض محال) خدا میخواست فرزندی انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را میخواست برمیگزید؛ منزّه است (از اینکه فرزندی داشته باشد)! او خداوند یکتای پیروز است!)
قل ان کان للرحمـن ولد فانا اول العـبدین.
وانه تعــلی جد ربنا ما اتخذ صـحبة ولا ولدا.
الله الصمد• لم یلد ولم یولد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۳۰۳، برگرفته از مقاله «خدا و تولیدمثل»